سایت كلاریون پروژكت در مقالهای تحت عنوان «خاور میانه امن و باثبات چگونه به دست میآید» که در تاریخ ۲۴ اردیبهشت منتشر شد، به بررسی سیاست آمریکا درباره حکومت ولایت فقیه پرداخته و ضمن انتقاد از سیاست دولتهای پیشین آمریکا، صفحه جدیدی را که در این زمینه گشوده شده پیش روی مخاطب خویش قرار داده است.
نویسنده این مقاله با اشاره به سخنان رکس تیلرسون وزیر خارجه آمریکا در کنفرانس مطبوعاتیاش در ۱۹ آوریل، این نکته را برجسته میکند که دولت آمریکا در حال بررسی سیاست در قبال ایران است. سیاستی که فقط شامل برجام نخواهد بود. حقوق بشر و تروریسم حکومت ایران مواردی است که در این بررسی سیاست، لحاظ خواهند شد.
نویسنده این مقاله با اشاره به سخنان رکس تیلرسون وزیر خارجه آمریکا در کنفرانس مطبوعاتیاش در ۱۹ آوریل، این نکته را برجسته میکند که دولت آمریکا در حال بررسی سیاست در قبال ایران است. سیاستی که فقط شامل برجام نخواهد بود. حقوق بشر و تروریسم حکومت ایران مواردی است که در این بررسی سیاست، لحاظ خواهند شد.
نویسنده این مقاله به نقل از ژنرال متیس، ایران را «اولین و اصلی ترین چالش خاورمیانه» میداند. در این مقاله سیاست مماشات با حکومت ایران به نقد کشیده شده و بیان میشود که مماشات جوابگوی حکومت ایران نبوده و این حکومت جریتر شده است. نویسنده همچنین به راهکار جنگ نظامی نیز میپردازد و آن را «موقت و با عواقب بحث انگیز در ثبات خاور میانه» میداند. سابقه جنگهای ناموفق قبلی آمریکا در خاور میانه دلیل رد این راهکار از سوی نویسنده مقاله میباشد.
بعد از عبور از این دو راهکار راه حل سومی در مقابل دیدگان مخاطب قرار میگیرد. «راه حل بادوام» راه حلی است که به آن اشاره شده و افزوده میشود «امروز ایران بزرگترین حامی تروریسم در جهان شناخته شده و مركز بحران است. پس راه حل در حل ریشه ای بحران میباشد. اگر مهار حکومت ایران توسط دولتهای قبلی آمریكا و سیاست مماشات بی نتیجه مانده و به شرایط خطرناك كنونی منجر شده است، پس تنها راه برای حل بلند مدت این بحران در اتخاذ سیاست قاطع و تغییر حکومت در ایران است.»
كلاریون پروژكت میافزاید: «بر خلاف برخی از كشورها كه در آن اپوزیسیون مورد اعتمادی وجود نداشته است، ایران دارای یك آلترناتیو شناخته شده بین المللی و مورد قبول بر اساس موازین دمكراتیك و شناخته شده جهانی است.»
نویسنده در ادامه با اشاره به شورای ملی مقاومت ایران که شامل طیفهای مختلف سیاسی از جمله سازمان مجاهدین خلق ایران است، این شورا را به عنوان اپوزیسیون بزرگ و سازمانیافته با حمایت در داخل و خارج ایران معرفی کرده و انگشت روی توان فوق العاده سازمان مجاهدین خلق در بسیج و سازماندهی میگذارد. این سازمان بارها از سوی حکومت ولایت فقیه به عنوان خطر اصلی موجودیت کل نظام شمرده شده است.
نویسنده با اشاره به رسانه دیدبان جمهوری اسلامی! و نگرانی اخیر آن، از دیدار جان مک کین سناتور با نفوذ جمهوریخواه با مریم رجوی رهبر این سازمان در آلبانی، این نگرانی را از قول دیدبان حکومت چنین نقل میکند: «دغدغه و اشتغال سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سوریه منجر به غفلت جدی گردید. این غفلت حال سرباز کرده و نشان می دهد که این گروه ]ام ای كی] دست بازتری در تحولات میدانی خواهد داشت. ... اما ناگفته نماند که این گروه تجارب بسیاری در بسیج و سازماندهی داشته و بالقوه میتواند تهدید امنیتی برای کشور باشد. استفاده از شبکه های داخل کشوری و همچنین تأثیر گذاری بر روی مخاطبین خاکستری میتواند در زمره تلاشهای این گروه تبیین گردد و موجی از دلسردی را در بدنه نیروهای وفادار به نظام و کشور ایجاد کند»
در قسمت پایانی مقاله كلاریون پروژكت اشارهای به سیاست بی واکنشی اوباما در اعتراضات گسترده خیابانی سال ۸۸ شده و نتیجه آن به صورت «از دست رفتن فرصت تغییر حکومت ایران، به عنوان یک تهدید»، برجسته میشود. در این مقاله، سیاست درست، «حمایت از تغییر حکومت توسط مردم ایران و مقاومت» شمرده میشود و این راه به عنوان راه حل درست در مقابل آنچه که كلاریون پروژكت آن را «نفوذ شریرانه ایران در خاورمیانه و جاه طلبی های اتمی آن» مینامد ارائه میدهد. راه حلی که به نظر میرسد کاملا منطقی باشد.
بعد از عبور از این دو راهکار راه حل سومی در مقابل دیدگان مخاطب قرار میگیرد. «راه حل بادوام» راه حلی است که به آن اشاره شده و افزوده میشود «امروز ایران بزرگترین حامی تروریسم در جهان شناخته شده و مركز بحران است. پس راه حل در حل ریشه ای بحران میباشد. اگر مهار حکومت ایران توسط دولتهای قبلی آمریكا و سیاست مماشات بی نتیجه مانده و به شرایط خطرناك كنونی منجر شده است، پس تنها راه برای حل بلند مدت این بحران در اتخاذ سیاست قاطع و تغییر حکومت در ایران است.»
كلاریون پروژكت میافزاید: «بر خلاف برخی از كشورها كه در آن اپوزیسیون مورد اعتمادی وجود نداشته است، ایران دارای یك آلترناتیو شناخته شده بین المللی و مورد قبول بر اساس موازین دمكراتیك و شناخته شده جهانی است.»
نویسنده در ادامه با اشاره به شورای ملی مقاومت ایران که شامل طیفهای مختلف سیاسی از جمله سازمان مجاهدین خلق ایران است، این شورا را به عنوان اپوزیسیون بزرگ و سازمانیافته با حمایت در داخل و خارج ایران معرفی کرده و انگشت روی توان فوق العاده سازمان مجاهدین خلق در بسیج و سازماندهی میگذارد. این سازمان بارها از سوی حکومت ولایت فقیه به عنوان خطر اصلی موجودیت کل نظام شمرده شده است.
نویسنده با اشاره به رسانه دیدبان جمهوری اسلامی! و نگرانی اخیر آن، از دیدار جان مک کین سناتور با نفوذ جمهوریخواه با مریم رجوی رهبر این سازمان در آلبانی، این نگرانی را از قول دیدبان حکومت چنین نقل میکند: «دغدغه و اشتغال سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سوریه منجر به غفلت جدی گردید. این غفلت حال سرباز کرده و نشان می دهد که این گروه ]ام ای كی] دست بازتری در تحولات میدانی خواهد داشت. ... اما ناگفته نماند که این گروه تجارب بسیاری در بسیج و سازماندهی داشته و بالقوه میتواند تهدید امنیتی برای کشور باشد. استفاده از شبکه های داخل کشوری و همچنین تأثیر گذاری بر روی مخاطبین خاکستری میتواند در زمره تلاشهای این گروه تبیین گردد و موجی از دلسردی را در بدنه نیروهای وفادار به نظام و کشور ایجاد کند»
در قسمت پایانی مقاله كلاریون پروژكت اشارهای به سیاست بی واکنشی اوباما در اعتراضات گسترده خیابانی سال ۸۸ شده و نتیجه آن به صورت «از دست رفتن فرصت تغییر حکومت ایران، به عنوان یک تهدید»، برجسته میشود. در این مقاله، سیاست درست، «حمایت از تغییر حکومت توسط مردم ایران و مقاومت» شمرده میشود و این راه به عنوان راه حل درست در مقابل آنچه که كلاریون پروژكت آن را «نفوذ شریرانه ایران در خاورمیانه و جاه طلبی های اتمی آن» مینامد ارائه میدهد. راه حلی که به نظر میرسد کاملا منطقی باشد.