انتخابات! و قتل عام ۶۷

  
مقاله ای ازسایت ایران آزادی
اپیزود اول
تابستان ۱۳۶۷
تابستان سال ۱۳۶۷ بیش از ۳۰ هزار زندانی سیاسی، در زندانهای حکومت ولایت فقیه قتل عام شدند. حکم بسیاری از این زندانی ها تمام شده بود. این زندانیان ظرف مدت چند دقیقه برای بار دیگر مورد سوال و جواب قرار گرفته و راهی  چوبه‌های دار شدند. در کمتر از چند هفته بزرگترین قتل عام در حکومت ولایت فقیه انجام گرفت. اکثر این زندانیان اعضاء و هواداران مجاهدین خلق بودند. جنازه‌های این قتل‌عام شدگان در گورهای دسته جمعی به خاک سپرده شد. خاوران غمگین  اما بیدار، نماد این گورستانهای جمعی است. جمهوری اسلامی! حتی از تحویل دادن جنازه‌های قتل عام شدگان به خانواده‌ها امتناع کرد. در هیئت چهار نفره‌ای که این زندانیان را به میدانهای تیرباران و جوخه‌های اعدام می‌سپرد، ابراهیم رئیسی حضور داشت.
اپیزود دوم
تابستان ۱۳۹۵
مجاهدین خلق در تابستان ۹۵ با اعلام جنبشی فراخوان به قرار دادن عاملان جنایت قتل عام ۶۷، در برابر عدالت می‌دهند. بعد از بازتاب این موضوع در کشور، احمد منتظری، فرزند آقای منتظری که جانشین وقت خمینی بود، فایل صوتی پدرش را منتشر می‌کند. آقای منتظری در سال ۶۷ به دلیل اعتراض به این قتل عام، مورد خشم خمینی قرار گرفت. خمینی، آقای منتظری را از مقام نائب! خود عزل کرد و تا پایان عمر، او  توسط جمهوری اسلامی! در حصر نگاه داشته شد. فایل صوتی منتشر شده توسط پسر آقای منتظری، پرده از اسرار زیادی در مورد این جنایت برداشت. آقای منتظری در این نوار به اعضای هیئت مرگ در سال ۶۷ گفته بود: «بزرگترین جنایتی که در جمهوری اسلامی شده، از اول انقلاب تا حالا... و تاریخ ما را محکوم می‌کنه، به‌دست شما انجام شده».  یکی از مخاطبان آقای منتظری، ابراهیم رئیسی بود.
اپیزود سوم
بهار ۱۳۹۶
ابراهیم رئیسی از سوی خامنه‌ای کاندیدای اصولگرایان! در انتخابات! ریاست جمهوری! ولایت فقیه می‌شود. داغ ننگینی در پرونده ابراهیم رئیسی وجود دارد. بعد از تایید صلاحیت! ۶ کاندیدا توسط شورای نگهبان! نام ابراهیم رئیسی هم در میان تایید صلاحیت! شدگان دیده می‌شود. تبلیغات برای نمایش انتخابات آغاز می‌شود. خامنه‌ای به همه کاندیداها هشدار می‌دهد که بر سر موضوعات اقتصادی در مناظره صحبت کنند. کسی نباید به مرز سرخ خامنه‌ای یعنی قتل عام ۶۷ نزدیک شود. پرداختن به قتل عام ۶۷ نظام را از هم خواهد پاشاند. قتل عام ۶۷  در نظر مردم آنقدر تنفرآمیز است که هیچ کس از آن کوچکترین دفاعی نمی‌کند. حتی حسن روحانی که خودش امنیتی ترین رئیس جمهور! تاریخ جمهوری اسلامی! است از این موضع تبری می‌جوید.
اپیزود چهارم
اردیبهشت ۱۳۹۶
روحانی که از سوی رقیبش ابراهیم رئیسی به خاطر افتضاح اقتصادی در ۴ سال گذشته‌ زیر ضرب است، فرصت را غنیمت می‌بیند که با رئیسی تصفیه حساب کند. روحانی می‌داند که اگر پرونده رئیسی را افشا کند، عواقب تلخی در انتظار نظام و خود او خواهد بود، اما جنایت قتل عام ۶۷ و اوج گیری تنفر از آن در بین مردم و در فضای مجازی، روحانی را مجبور می‌کند که اشاره‌ای به کسانی کند که «در طول ۳۸ سال فقط اعدام و زندان بلد بودند». روحانی با آنکه می‌داند از خامنه‌ای سیلی خواهد خورد اما این ریسک را می‌پذیرد. روحانی در همدان در میتینگ انتخاباتی! اش این عبارت ممنوعه را می‌گوید. روحانی می‌خواهد با این حرف از اعدام فاصله بگیرد و مردم را که از جنایت ۶۷ نفرت دارند به سمت خود جذب کند، اما این کار تاوان سنگینی دارد. خامنه ای در سخنرانی ۲۰ اردیبهشت در دانشگاه امام حسین سپاه به روحانی سیلی می‌زند. خامنه‌ای گفت: «اگر کسی بخواهد در انتخابات برخلاف امنیت کشور اقدامی انجام دهد، قطعاً با واکنش و سیلی سختی مواجه خواهد شد.» صحبت از قتل عام ۶۷ «برخلاف امنیت کشور»! است.
ایپزود پنجم
بازگشت روحانی به آغوش خامنه‌ای
روحانی حتی حاضر شد به خاطر نزدیک شدن به این مرز سرخ نظام، از خامنه‌ای سیلی بخورد و بعد از آن به خواهش و التماس بیفتد، اما جنایت رئیسی را به رخ او بکشد. روحانی، در تبریز گفت: «ما می توانیم با وحدت، همبستگی و آرامش و کمک از رهبر فرهیخته‌یمان  که حاضرم برای بعضی از امور دست ایشان را ببوسم با وحدت و همبستگی در کنار رهبری مشکلات را حل کنیم». روحانی از سیلی زدن خامنه‌ای ترسیده است. اگر موضوع دادخواهی قتل عام ادامه پیدا کند، امنیت نظام به خطر خواهد افتاد و روحانی نیز رئیس جمهور این نظام است و امنیت خود را بر باد رفته خواهد دید. بنابراین روحانی به بوسیدن دست خامنه‌ای هم راضی می‌شود. اما روحانی نمی‌داند که دیگر دیر شده است.
اپیزود ششم
راه برگشتی نیست
در اولین روز بعد از اعلام نتایج انتخابات ولایت فقیه، مردم که منتظر بهانه‌ای بودند به خیابانها آمدند و شعارهایی سر دادند که مخاطب آن قبل از اینکه خامنه‌ای باشد روحانی بود. مردم شعار دادند، زندانی سیاسی آزاد باید گردد. این شعار بسیار آشناست. در آستانه پیروزی انقلاب ۵۷ مردم در خیابان‌ها این شعار را سر می‌دادند، شعاری که به آزادی آخرین دسته از زندانیان سیاسی در ۳۰ دی ۵۷ راه برد و زمینه ساز سرنگونی سلطنت شد. اکنون بار دیگر مردم در خیابانها این شعار را فریاد می‌کنند. چیزی در حال تغییر است و مردم احساس کرده‌اند نظام در نقطه ای است که می‌توان سرانش را مجبور به خیلی کارها کرد. خامنه‌ای و روحانی راه برگشتی ندارند.