بر هر گوشه و کنار کشور خود که انگشت بگذاریم، جایی یا منطقهای نیست که شاهد جنایتی در حق مردم آنجا نباشیم. به قول معروف «هیچ جای سالمی نذاشتن» بخصوص در مناطق مرزی شاهد بیشترین محرومیتها و درد و رنجها هستیم.
روزنامهی جهان صنعت در ۱۲ اردیبهشت ۹۶ این چنین نوشت:
«سالهاست مناطق مرزی و محروم دستنخورده باقی ماندهاند. در مناظره اول، تقریباً غالب کاندیداها، امنیت ملی را در رسیدگی به مردم این مناطق برجسته کردند. شاید ساکنان مرزها خسته شده باشند از اینکه نامشان همواره با مسأله امنیت ذکر میشود. پرسش این است که جدای از امنیت، این مناطق بهعنوان سرزمینهایی متعلق به ایران، چه اهمیتی دارند؟ آلام و رنجهایشان چه؟ بالاترین آمار در بیکاریها، در بحرانهای زیستمحیطی، در رکود اقتصادی و در بسیاری روندهای منفی دیگر.
روزنامهی جهان صنعت در ۱۲ اردیبهشت ۹۶ این چنین نوشت:
«سالهاست مناطق مرزی و محروم دستنخورده باقی ماندهاند. در مناظره اول، تقریباً غالب کاندیداها، امنیت ملی را در رسیدگی به مردم این مناطق برجسته کردند. شاید ساکنان مرزها خسته شده باشند از اینکه نامشان همواره با مسأله امنیت ذکر میشود. پرسش این است که جدای از امنیت، این مناطق بهعنوان سرزمینهایی متعلق به ایران، چه اهمیتی دارند؟ آلام و رنجهایشان چه؟ بالاترین آمار در بیکاریها، در بحرانهای زیستمحیطی، در رکود اقتصادی و در بسیاری روندهای منفی دیگر.
همه اینها جدای از تاثیری که میتوانند در همبستگی این مناطق با دیگر نقاط و احساس تعلق به کشور داشته باشد، چه اهمیتی دارند؟ وقتی دولتها میآیند و میروند و تفاوت معناداری در وضعیت توسعه این مناطق رخ نمیدهد، چه پیش میآید. در روزهایی که بخشهایی از سیستان دیگر جای زندگی نیست، در روزهایی که اجساد کولبران مدفون در کوهستانهای کردستان پایین آورده میشود، دل بستن به شعارهایی تکراری شاید چندان انتظار موجهی نباشد. به گفتمان امنیت ملی به صرف حراست از مرزها، آن هم در حالی که تأمین زندگی در این مناطق روزبهروز سختتر از دیروز میشود، چه امیدی میتوان داشت؟»
البته همهی ما میدانیم که هیچ کدام از این جراید و اربابانشان برای مردم دل نسوزانده و نمیسوزانند و این «وای وای» گفتنها فقط و فقط برای حمله به جناح رقیب است و در جواب این سئوال «چه امیدی میتوان داشت؟» که این روزنامه پرسیده، میگوییم: ما هیچ امیدی به کل نظام! شما نبسته و نمیبندیم. امید ما همین سیل خروشان محرومان و جوانان انقلابی است و بس.
وقتی خبرهای مربوط به کولبران زحمتکش را میخوانیم، رنج های آن ها را بیشتر احساس میکنیم، کسانی که به انحاء مختلف مورد تجاوز و ستم مأموران نیروی انتظامی قرار میگیرند و برای درآوردن یک لقمه نان برای خانوادهی خود به واقع از جان خود مایه میگذارند؛
۱) یکشنبه ۲۴ اردیبهشت ۹۶ بر اثر واژگونی خودروی حامل کولبران در جاده ”ته ته“ در نزدیکی روستای ”دزلی“ از توابع شهرستان مریوان، ۲ کولبر زحمتکش جان باختند و ۳ نفر دیگر از آنان بهشدت زخمی شدند. ۲ کولبری که در این حادثه جان خود را از دست دادند ادریس مرادی و هادی شیروانی نام داشتند و از اهالی روستای بلچه سو در منطقه کماسی بودند. خاطر نشان میشود که ۲۰ کولبر زحمتکش نیز پیشتر در تاریخ ۱۳ اردیبهشت بهدلیل واژگونی خودرویشان در جاده مریوان مصدوم شده بودند.
۲) چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۹۶ نیروهای انتظامی! در سردشت با یورش به جمعی از کولبران اقدام به دستگیری آنان کردند. این اقدام سرکوبگرانه که همراه با ضرب و شتم و به یغما بردن اجناس آنان بود در منطقه مرزی بیتوش سردشت انجام گرفت. مأموران نیروی انتظامی پس از ضرب و شتم کولبران و بردن اجناسشان، ۱۱ نفر از آنان را دستگیر کردند که تاکنون اطلاعی از وضعیت و محل نگهداری آنان در دست نیست.
مأموران نظام! به بهانه «قاچاق کالا» به این قشر زحمتکش حمله میکنند و ایشان را مورد اذیت و آزار قرار میدهند. البته این فقط برای این قشر زحمتکش یا دیگر زحمتکشانی که برای درآوردن لقمه نانی برای خانوادههایشان در دیگر مناطق مرزی با ریسک جان خود، هستند جرم! است اما برای آقایانی که به گفتهی کاندیدایی! ۲۵ میلیارد دلار کالای قاچاق وارد کشور میکنند، این به هیچ وجه جرم نیست.
روزنامه وطن ۱۶ اردیبهشت ۹۶ بهدنبال بالا گرفتن مخاصمات جناحی در دعواهای نمایش انتخابات با عنوان «از خانه معلم تا تجارتخانه وزیر» نوشت: «کشف محموله وارداتی لباس در ویلای باشکوه لواسان وزیر آموزشوپرورش از موضوعاتی بود که در هفته اخیر داغ شد و ظاهراً به واسطه فشار وارده بر نامزدهای مدافع ادامه وضعیت فعلی، به مناظره دیروز نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری نیز راه یافت. البته این پرونده با پادرمیانی بزرگان دولتی همچون وزیر دادگستری کابینه دولت روحانی و سازمان تعزیرات حکومتی به سرعت و در کمتر از ۲ روز حکم برائت اورژانسی گرفت و طی طریق همین روند مشکوک بر اهمیت آن افزود». این روزنامه در ادامه نوشت: «در دولتی که کولبران مرزنشین در کردستان و آذربایجان از استرس گرفتار شدن در تور مبارزه با قاچاق به کوه و سرما میزنند و جان میدهند، معاون اول دولت حسن روحانی، در توجیه واردات مشکوک به قاچاق وزیر میگوید: «دختر وزیر آموزشوپرورش فوقلیسانس است، بیکار بوده، کار شرافتمندانهای انتخاب کرده... کما اینکه بازگشت باشکوه صفدر حسینی، ذخیره مدیریتی دولت به کابینه پس از افشای فیش حقوق نجومی و انتصابات عجیب و غریب دخترش از ریاست بر هیأت مدیره صرافی تا عضویت در انجمن دوستی «ایران و اسپانیا»، از منظر دولت روحانی قابل دفاع است! دختر نعمتزاده و آشتیانی و صفدر حسینی و فریدون همگی نورچشم دولت هستند... یکی از هزاران سهامدار موروثی سفره دولت!»
وقتی به این حرفها و «وای وای» گفتنها نگاه میکنیم درمییابیم که هر جناحی به دنبال سوء استفادهی کثیف خود از خون و عرق جبین اقشار زحمتکش میباشد.
در حالیکه هر کدام از این کاندیداها! که در سه مناظره به روی تشک رفتند، هیچ کدام هیچ برنامهی مشخصی در هیچ زمینهای ارائه ندادند و فقط ادعا کردند و ادعا کردند. بله فاصله ادعاهای کاندیداهای نمایش انتخابات! با واقعیت وقتی بارز میشود که بخواهند برنامه مشخص بدهند. بروز این تناقض گوشهیی از فضاحت بازی انتخابات! در نظام ولایت را نشان میدهد: آیت الله! قاتل، در شبکه یک تلویزیون حکومت، ۱۰ اردیبهشت ۹۶: «اولویت اول امروز جامعه ما به نظر میرسه مسائل اقتصادی و معیشتی مردم باشه همین الآن محرومین مشکل اداره زندگیشون را دارند یعنی همین امشب همین فردا صبح و هرچه زودتر بشه دغدغه مردم را کاهش داد». رئیسی همچنین اذعان میکند: «مردم خسته شدهاند و میگویند نگویید دزد دزد در کشور مشکل قانون داریم و مشکل اقدام و عمل داریم و فساد اقتصادی امروز فراجناحی شده» است.
یا شعارهای عجیب ۹۶ درصد و ۴درصدی که در این دوره شاهد طرح آن از سوی یکی از کاندیداها! بودهایم. این روزها افرادی این شعارها را میدهند که نه تنها جزو طبقه فرودستان نیستند بلکه، مطمئناً از زندگی با سطح بسیار بالایی برخوردارند، اما با رسم این درصدها و صورتبندیهای فرضی، تلاش میکنند که اقشار پایین جامعه را فریب دهند. اگر به فرض این که هر کدام از این افراد موفق به کسب قدرت شوند، باید به این نکته توجه کرد که چه خواهند کرد؟ آیا پول نفت را میان مردم تقسیم میکنند؟
آری کولبران بدون هیچ امیدی به حرفهای مسئولان! نظام مقدس! باز برای حفظ شرف و انسانیت خود به کوههای صعب العبور میزنند تا لقمه نان حلالی برای خانوادهی خود فراهم سازند. اما وعده و نصیحت ما به تمامی کاندیداها! و رئیس جمهور آتی نظام! چه بنفش باشد چه سیاه و هر کوفت و زهرمار دیگر، این است که بترسید، چرا هستند دریادلانی که از هیچ طوفان و موج سهمگینی واهمهای ندارند و برای احقاق حق خود و اقشار زحمتکش جامعه، در میدان خواهند شد.
البته همهی ما میدانیم که هیچ کدام از این جراید و اربابانشان برای مردم دل نسوزانده و نمیسوزانند و این «وای وای» گفتنها فقط و فقط برای حمله به جناح رقیب است و در جواب این سئوال «چه امیدی میتوان داشت؟» که این روزنامه پرسیده، میگوییم: ما هیچ امیدی به کل نظام! شما نبسته و نمیبندیم. امید ما همین سیل خروشان محرومان و جوانان انقلابی است و بس.
وقتی خبرهای مربوط به کولبران زحمتکش را میخوانیم، رنج های آن ها را بیشتر احساس میکنیم، کسانی که به انحاء مختلف مورد تجاوز و ستم مأموران نیروی انتظامی قرار میگیرند و برای درآوردن یک لقمه نان برای خانوادهی خود به واقع از جان خود مایه میگذارند؛
۱) یکشنبه ۲۴ اردیبهشت ۹۶ بر اثر واژگونی خودروی حامل کولبران در جاده ”ته ته“ در نزدیکی روستای ”دزلی“ از توابع شهرستان مریوان، ۲ کولبر زحمتکش جان باختند و ۳ نفر دیگر از آنان بهشدت زخمی شدند. ۲ کولبری که در این حادثه جان خود را از دست دادند ادریس مرادی و هادی شیروانی نام داشتند و از اهالی روستای بلچه سو در منطقه کماسی بودند. خاطر نشان میشود که ۲۰ کولبر زحمتکش نیز پیشتر در تاریخ ۱۳ اردیبهشت بهدلیل واژگونی خودرویشان در جاده مریوان مصدوم شده بودند.
۲) چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۹۶ نیروهای انتظامی! در سردشت با یورش به جمعی از کولبران اقدام به دستگیری آنان کردند. این اقدام سرکوبگرانه که همراه با ضرب و شتم و به یغما بردن اجناس آنان بود در منطقه مرزی بیتوش سردشت انجام گرفت. مأموران نیروی انتظامی پس از ضرب و شتم کولبران و بردن اجناسشان، ۱۱ نفر از آنان را دستگیر کردند که تاکنون اطلاعی از وضعیت و محل نگهداری آنان در دست نیست.
مأموران نظام! به بهانه «قاچاق کالا» به این قشر زحمتکش حمله میکنند و ایشان را مورد اذیت و آزار قرار میدهند. البته این فقط برای این قشر زحمتکش یا دیگر زحمتکشانی که برای درآوردن لقمه نانی برای خانوادههایشان در دیگر مناطق مرزی با ریسک جان خود، هستند جرم! است اما برای آقایانی که به گفتهی کاندیدایی! ۲۵ میلیارد دلار کالای قاچاق وارد کشور میکنند، این به هیچ وجه جرم نیست.
روزنامه وطن ۱۶ اردیبهشت ۹۶ بهدنبال بالا گرفتن مخاصمات جناحی در دعواهای نمایش انتخابات با عنوان «از خانه معلم تا تجارتخانه وزیر» نوشت: «کشف محموله وارداتی لباس در ویلای باشکوه لواسان وزیر آموزشوپرورش از موضوعاتی بود که در هفته اخیر داغ شد و ظاهراً به واسطه فشار وارده بر نامزدهای مدافع ادامه وضعیت فعلی، به مناظره دیروز نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری نیز راه یافت. البته این پرونده با پادرمیانی بزرگان دولتی همچون وزیر دادگستری کابینه دولت روحانی و سازمان تعزیرات حکومتی به سرعت و در کمتر از ۲ روز حکم برائت اورژانسی گرفت و طی طریق همین روند مشکوک بر اهمیت آن افزود». این روزنامه در ادامه نوشت: «در دولتی که کولبران مرزنشین در کردستان و آذربایجان از استرس گرفتار شدن در تور مبارزه با قاچاق به کوه و سرما میزنند و جان میدهند، معاون اول دولت حسن روحانی، در توجیه واردات مشکوک به قاچاق وزیر میگوید: «دختر وزیر آموزشوپرورش فوقلیسانس است، بیکار بوده، کار شرافتمندانهای انتخاب کرده... کما اینکه بازگشت باشکوه صفدر حسینی، ذخیره مدیریتی دولت به کابینه پس از افشای فیش حقوق نجومی و انتصابات عجیب و غریب دخترش از ریاست بر هیأت مدیره صرافی تا عضویت در انجمن دوستی «ایران و اسپانیا»، از منظر دولت روحانی قابل دفاع است! دختر نعمتزاده و آشتیانی و صفدر حسینی و فریدون همگی نورچشم دولت هستند... یکی از هزاران سهامدار موروثی سفره دولت!»
وقتی به این حرفها و «وای وای» گفتنها نگاه میکنیم درمییابیم که هر جناحی به دنبال سوء استفادهی کثیف خود از خون و عرق جبین اقشار زحمتکش میباشد.
در حالیکه هر کدام از این کاندیداها! که در سه مناظره به روی تشک رفتند، هیچ کدام هیچ برنامهی مشخصی در هیچ زمینهای ارائه ندادند و فقط ادعا کردند و ادعا کردند. بله فاصله ادعاهای کاندیداهای نمایش انتخابات! با واقعیت وقتی بارز میشود که بخواهند برنامه مشخص بدهند. بروز این تناقض گوشهیی از فضاحت بازی انتخابات! در نظام ولایت را نشان میدهد: آیت الله! قاتل، در شبکه یک تلویزیون حکومت، ۱۰ اردیبهشت ۹۶: «اولویت اول امروز جامعه ما به نظر میرسه مسائل اقتصادی و معیشتی مردم باشه همین الآن محرومین مشکل اداره زندگیشون را دارند یعنی همین امشب همین فردا صبح و هرچه زودتر بشه دغدغه مردم را کاهش داد». رئیسی همچنین اذعان میکند: «مردم خسته شدهاند و میگویند نگویید دزد دزد در کشور مشکل قانون داریم و مشکل اقدام و عمل داریم و فساد اقتصادی امروز فراجناحی شده» است.
یا شعارهای عجیب ۹۶ درصد و ۴درصدی که در این دوره شاهد طرح آن از سوی یکی از کاندیداها! بودهایم. این روزها افرادی این شعارها را میدهند که نه تنها جزو طبقه فرودستان نیستند بلکه، مطمئناً از زندگی با سطح بسیار بالایی برخوردارند، اما با رسم این درصدها و صورتبندیهای فرضی، تلاش میکنند که اقشار پایین جامعه را فریب دهند. اگر به فرض این که هر کدام از این افراد موفق به کسب قدرت شوند، باید به این نکته توجه کرد که چه خواهند کرد؟ آیا پول نفت را میان مردم تقسیم میکنند؟
آری کولبران بدون هیچ امیدی به حرفهای مسئولان! نظام مقدس! باز برای حفظ شرف و انسانیت خود به کوههای صعب العبور میزنند تا لقمه نان حلالی برای خانوادهی خود فراهم سازند. اما وعده و نصیحت ما به تمامی کاندیداها! و رئیس جمهور آتی نظام! چه بنفش باشد چه سیاه و هر کوفت و زهرمار دیگر، این است که بترسید، چرا هستند دریادلانی که از هیچ طوفان و موج سهمگینی واهمهای ندارند و برای احقاق حق خود و اقشار زحمتکش جامعه، در میدان خواهند شد.