/http://iranfreedom.org/fa مقاله ای سایت ایران آزادی ایران آزادی یک سایت فکری فارسی زبان برای همه ایرانیان |
خواص بی بصیرت
در ۱۰ مهر ۱۳۹۴ در خطبه دوم نماز جمعه! مشهد، علم الهدی به مناسبت عید غدیر به خطر توده مردم میپردازد. بخش هایی از متن سخنرانی علم الهدی اخیرا در فضای مجازی باز نشر شده است. به نظر میرسد سخنرانی آنروز علم الهدی بازخوانی امروز جریان خامنه ای از وضعیتی باشد که تمامیت ولایت فقیه در آن به سر میبرد.
سال ها پیش خامنه ای در دوران هاشمی رفسنجانی در یک سخنرانی مفصل از خواص بی بصیرت یاد کرد که با سکوتش منجر به واقعه عاشورا شدند. در بازخوانی! تاریخ اسلام، او خود را همچون امام حسین معرفی میکرد که اگر خواص از او حمایت نکنند در نهایت کشته خواهد شد.
در ۱۰ مهر ۱۳۹۴ در خطبه دوم نماز جمعه! مشهد، علم الهدی به مناسبت عید غدیر به خطر توده مردم میپردازد. بخش هایی از متن سخنرانی علم الهدی اخیرا در فضای مجازی باز نشر شده است. به نظر میرسد سخنرانی آنروز علم الهدی بازخوانی امروز جریان خامنه ای از وضعیتی باشد که تمامیت ولایت فقیه در آن به سر میبرد.
سال ها پیش خامنه ای در دوران هاشمی رفسنجانی در یک سخنرانی مفصل از خواص بی بصیرت یاد کرد که با سکوتش منجر به واقعه عاشورا شدند. در بازخوانی! تاریخ اسلام، او خود را همچون امام حسین معرفی میکرد که اگر خواص از او حمایت نکنند در نهایت کشته خواهد شد.
بی ربطی ولایت فقیه به اسلام
ولایت فقیه خود را به اسلام منتسب میکند. هدف از این انتساب ایجاد یک مشروعیت مذهبی و سیاسی در اذهان عمومی است. هدف مهمتر اما دور زدن رای و نظر مردم به بهانه اجرای نظر خداست که از طرف ولی فقیه اجرایی میشود. در نتیجه ولایت فقیه عبارت میشود از تئوری استبداد دینی که از اواخر قرن ۲۰ تا اوائل قرن ۲۱ بر ایران حاکم میباشد.
در یک بازخوانی واقعگرایانه میتوان تمامی استدلال های تئوری ولایت فقیه در رجعت به تاریخ اسلام و متون اسلامی را به چالش کشید و نشان داد تمامی این استنادات در نفی محتوای اسلام و دینامیسم حاکم بر آن است. بررسی یی که البته موضوع بررسی ما در این یادداشت نخواهد بود. هدف آن است که محتوای سیاسی حرف علم الهدی و نسبت آن با شرایط امروز ولایت فقیه را نشان دهیم.
خطر، توده است
علم الهدی آشکار به جعل واقعیت های قرآن و تاریخ اسلامی میپردازد. علم الهدی میگوید آنچه را که خدا برای رسولش به عنوان سوژه خطر معرفی میکند «توده» مردم است. علم الهدی از قول خدا! به پیامبرش! نقل میکند که از هیچ نیرویی نترس اما از «توده مردم» بترس زیرا «خطر توی توده است» «زیرا جریان ها از نخبگان میآید» و «توده را اینطرف و آنطرف میکند».
در تئوری ولایت فقیه توده مردم به مانند تمام پدیده های اعتقادی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ... وسیله ای است که با آن باید نظام را حفظ کرد. در این تئوری توده مردم هیچ هویت مشخصی از خود ندارد، هیچ تعین طبقاتی و اجتماعی ندارد، بلکه به مانند موجودیتی بی هویت میتواند بازیچه دست سایر عناصر شود. علم الهدی براساس این تئوری درباره توده مردم سخن میگوید و بر این امر تاکید میگذارد که اگر ما توده مردم را کنترل نکنیم آنها علیه ما به حرکت در خواهند آمد.
در توصیف همین تئوری، علم الهدی میگوید: «یک جریان میآید با یک عملیات روانی با یک شعار توده را در یک موضعی قرار میدهد که در برابر خطرناک ترین و وحشتناک ترین حرکت هایی که روز دوم رحلت پیغمبر در همین قضیه غدیر انجام گرفت توده بی تفاوت میشود».
خطر، انتخابات! است
علم الهدی با شبیه سازی این دوران با روزگار بعد از فوت پیامبر اسلام میگوید: «اینکه خطر توده است» «اعلام خطر به ما هم است»، خطری که علم الهدی سازوکار آن را به این صورت تشریح میکند: «درست است که مردم ما امروز پای ولایت وایستادند، مردم ما ۳۷ سال پایمردی خودشان را در پای ستون خیمه نظام نشان داده اند اما اگر شما بنا شد این مردم را مراقبت نکردید شما مردم در صحنه و شما مردم هوشیار بیدار نخبهی انقلابی بنا شد توده را توجه نکردید جریان ها میآیند توده را به طرف دیگری میبرند اگر به طرف دیگری بردند همان به سر ما میآید که ۱۲۰ هزار نفر یک طرف وایمیستند پشت سر امام حسین ۷۲ نفر بیشتر نیستند».
برای آنکه کسی در فهم منظور علم الهدی دچار ابهام نشود او دقیقا منظور خود را تصریح میکند و میگوید که انتخابات! برای نظام یک نقطه ضعف است. علم الهدی میگوید: «خطر توده در جریان انتخابات در دروازه مردم سالاری کشور است جابه جا کردن توده خطرش در دروازه مردم سالاریه جریان ها از دروازه مردم سالاری که مظهر انتخابات است وارد میشوند و از اینجا مردم را جابه جا میکنند توده را جا به جا میکنند و همین توده را در مقابل خدا در مقابل قرآن در مقابل پیغمبر در مقابل ولایت وامیدارند که یا لااقل بجنگد یا بی تفاوت بایستد».
این استدلال کمی حیرت انگیز به نظر میرسد زیرا در نظام ولایت فقیه از انتخابات خبری نیست. آنچیزی که در این نظام از آن به عنوان انتخابات یاد میشود عبارت است از یک نزاع درونی بین افرادی که از چند فیلتر نظام عبور کرده اند. آنها از میان کسانی که اعتقاد قلبی و عملی خود را به ولایت فقیه اثبات کرده اند، برگزیده شده اند. با این وجود انتخابات! برای نظام مقدس! یک نقطه آسیب پذیر محسوب میشود زیرا در فضایی که براساس نزاع بالایی ها، در پایین ایجاد میشود تمامیت نظام با خطر خیزش ها و اعتراضات گسترده مواجه میشود.
تحقق پیش بینی
اما نگرانی علم الهدی علاوه بر مردمی که در کمین نشسته اند، شامل جناح دیگر ولایت فقیه نیز میباشد. علم الهدی میگوید: «اگر بنا شد یک عنصری آمد توی عرصه که با ولایت و رهبری زاویه داشت و توانست این عنصر توده را اینطرف و آنطرف بکند این خطر بزرگ سقیفه بنی ساعده برای ما هم پیش میآید».
به هنگام سخنرانی علم الهدی در مهر سال ۹۴ هنوز ابراهیم رئیسی به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری ولایت فقیه اعلام نشده بود اما در جناح خامنه ای ضرورت یک دست کردن نظام ولایت با روی کار آوردن یک رئیس جمهور! که با خامنه ای به طور کامل هماهنگ باشد احساس میشد. در حقیقت علم الهدی از این نقشه رونمایی میکرد. اکنون بعد از پایان یافتن انتخابات ریاست جمهوری ولایت فقیه آنچیزی که گذشته است بهتر فهمیده میشود.
خامنه ای در بیرون آوردن کاندیدای مطلوب خود از صندوق شکست خورد. در نتیجه او ضعیف تر میشود. ضعفی که در کلمات علم الهدی وعده آن داده شده بود. در نقطه مقابل روحانی وارد دوره دوم ریاست جمهوری! خود میشود، در حالی که میدانیم روحانی نیز ضعیف تر از قبل شده است. زیرا عمود خیمه نظام آسیب پذیرتر شده است پس وقتی خیمه فرو بریزد سایر ساکنین آن نیز در زیر آوار خواهند ماند.
ولایت فقیه خود را به اسلام منتسب میکند. هدف از این انتساب ایجاد یک مشروعیت مذهبی و سیاسی در اذهان عمومی است. هدف مهمتر اما دور زدن رای و نظر مردم به بهانه اجرای نظر خداست که از طرف ولی فقیه اجرایی میشود. در نتیجه ولایت فقیه عبارت میشود از تئوری استبداد دینی که از اواخر قرن ۲۰ تا اوائل قرن ۲۱ بر ایران حاکم میباشد.
در یک بازخوانی واقعگرایانه میتوان تمامی استدلال های تئوری ولایت فقیه در رجعت به تاریخ اسلام و متون اسلامی را به چالش کشید و نشان داد تمامی این استنادات در نفی محتوای اسلام و دینامیسم حاکم بر آن است. بررسی یی که البته موضوع بررسی ما در این یادداشت نخواهد بود. هدف آن است که محتوای سیاسی حرف علم الهدی و نسبت آن با شرایط امروز ولایت فقیه را نشان دهیم.
خطر، توده است
علم الهدی آشکار به جعل واقعیت های قرآن و تاریخ اسلامی میپردازد. علم الهدی میگوید آنچه را که خدا برای رسولش به عنوان سوژه خطر معرفی میکند «توده» مردم است. علم الهدی از قول خدا! به پیامبرش! نقل میکند که از هیچ نیرویی نترس اما از «توده مردم» بترس زیرا «خطر توی توده است» «زیرا جریان ها از نخبگان میآید» و «توده را اینطرف و آنطرف میکند».
در تئوری ولایت فقیه توده مردم به مانند تمام پدیده های اعتقادی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ... وسیله ای است که با آن باید نظام را حفظ کرد. در این تئوری توده مردم هیچ هویت مشخصی از خود ندارد، هیچ تعین طبقاتی و اجتماعی ندارد، بلکه به مانند موجودیتی بی هویت میتواند بازیچه دست سایر عناصر شود. علم الهدی براساس این تئوری درباره توده مردم سخن میگوید و بر این امر تاکید میگذارد که اگر ما توده مردم را کنترل نکنیم آنها علیه ما به حرکت در خواهند آمد.
در توصیف همین تئوری، علم الهدی میگوید: «یک جریان میآید با یک عملیات روانی با یک شعار توده را در یک موضعی قرار میدهد که در برابر خطرناک ترین و وحشتناک ترین حرکت هایی که روز دوم رحلت پیغمبر در همین قضیه غدیر انجام گرفت توده بی تفاوت میشود».
خطر، انتخابات! است
علم الهدی با شبیه سازی این دوران با روزگار بعد از فوت پیامبر اسلام میگوید: «اینکه خطر توده است» «اعلام خطر به ما هم است»، خطری که علم الهدی سازوکار آن را به این صورت تشریح میکند: «درست است که مردم ما امروز پای ولایت وایستادند، مردم ما ۳۷ سال پایمردی خودشان را در پای ستون خیمه نظام نشان داده اند اما اگر شما بنا شد این مردم را مراقبت نکردید شما مردم در صحنه و شما مردم هوشیار بیدار نخبهی انقلابی بنا شد توده را توجه نکردید جریان ها میآیند توده را به طرف دیگری میبرند اگر به طرف دیگری بردند همان به سر ما میآید که ۱۲۰ هزار نفر یک طرف وایمیستند پشت سر امام حسین ۷۲ نفر بیشتر نیستند».
برای آنکه کسی در فهم منظور علم الهدی دچار ابهام نشود او دقیقا منظور خود را تصریح میکند و میگوید که انتخابات! برای نظام یک نقطه ضعف است. علم الهدی میگوید: «خطر توده در جریان انتخابات در دروازه مردم سالاری کشور است جابه جا کردن توده خطرش در دروازه مردم سالاریه جریان ها از دروازه مردم سالاری که مظهر انتخابات است وارد میشوند و از اینجا مردم را جابه جا میکنند توده را جا به جا میکنند و همین توده را در مقابل خدا در مقابل قرآن در مقابل پیغمبر در مقابل ولایت وامیدارند که یا لااقل بجنگد یا بی تفاوت بایستد».
این استدلال کمی حیرت انگیز به نظر میرسد زیرا در نظام ولایت فقیه از انتخابات خبری نیست. آنچیزی که در این نظام از آن به عنوان انتخابات یاد میشود عبارت است از یک نزاع درونی بین افرادی که از چند فیلتر نظام عبور کرده اند. آنها از میان کسانی که اعتقاد قلبی و عملی خود را به ولایت فقیه اثبات کرده اند، برگزیده شده اند. با این وجود انتخابات! برای نظام مقدس! یک نقطه آسیب پذیر محسوب میشود زیرا در فضایی که براساس نزاع بالایی ها، در پایین ایجاد میشود تمامیت نظام با خطر خیزش ها و اعتراضات گسترده مواجه میشود.
تحقق پیش بینی
اما نگرانی علم الهدی علاوه بر مردمی که در کمین نشسته اند، شامل جناح دیگر ولایت فقیه نیز میباشد. علم الهدی میگوید: «اگر بنا شد یک عنصری آمد توی عرصه که با ولایت و رهبری زاویه داشت و توانست این عنصر توده را اینطرف و آنطرف بکند این خطر بزرگ سقیفه بنی ساعده برای ما هم پیش میآید».
به هنگام سخنرانی علم الهدی در مهر سال ۹۴ هنوز ابراهیم رئیسی به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری ولایت فقیه اعلام نشده بود اما در جناح خامنه ای ضرورت یک دست کردن نظام ولایت با روی کار آوردن یک رئیس جمهور! که با خامنه ای به طور کامل هماهنگ باشد احساس میشد. در حقیقت علم الهدی از این نقشه رونمایی میکرد. اکنون بعد از پایان یافتن انتخابات ریاست جمهوری ولایت فقیه آنچیزی که گذشته است بهتر فهمیده میشود.
خامنه ای در بیرون آوردن کاندیدای مطلوب خود از صندوق شکست خورد. در نتیجه او ضعیف تر میشود. ضعفی که در کلمات علم الهدی وعده آن داده شده بود. در نقطه مقابل روحانی وارد دوره دوم ریاست جمهوری! خود میشود، در حالی که میدانیم روحانی نیز ضعیف تر از قبل شده است. زیرا عمود خیمه نظام آسیب پذیرتر شده است پس وقتی خیمه فرو بریزد سایر ساکنین آن نیز در زیر آوار خواهند ماند.
پیش بینی علم الهدی در از دست دادن توده مردم کاملا درست بود زیرا در نزاع انتخاباتی ولایت فقیه معلوم شد که این نظام فقط چهار درصد پایگاه اجتماعی دارد یعنی همان هایی که علم الهدی در سخنرانی اش آنها را مخاطب قرار داده و میخواهد که هوشیار باشند. اما داستان پیش بینی علم الهدی تازه شروع شده است.