هیچ شکی وجود ندارد که نظام آخوندی در تفکر و خاستگاه خود نمیخواهد یک جامعه نیمهپیشرفته با رفاه نسبی برای مردم ایران ایجاد کنند.
علت هم این است که هدفشان از حاکمیت، تأمین منافع فردی خودشان میباشد. مردم هم از نظر آنها فقط همان چند درصد محدودی هستند که سر در آخور رژیم دارند و به بقیه مردم که بیش از 90 درصد جامعه را تشکیل میدهند کاری ندارند.
وقتی هم صحبت از مردم میکنند به همان افراد و نیروهای حامی خود اشاره میکنند.
هنگام که میگویند مردم باید حرف خود را بزنند یا مردم حق دارند... قصدشان همان چند درصد مواجببگیر خودشان است.
تامین امکانات و سرمایه برای این چند درصد برایشان اهمیت دارد چون اینها چرخ نظام جنایت و شقاوت خامنهای را میچرخانند.
البته برای پیشبرد سیاستهای ضدانسانی و تروریستی خود به امواج انسانی نیاز دارند همانند جنگ ایران و عراق یا تروریسم صادراتی به سوریه، لبنان، یمن، عراق.
بنابراین وقتی که کلمه مردم از دهان خامنهای و روحانی و سرکردههای رژیم خارج میشود بدانیم که منظور چه کسانی هستند.
بیش از 90٪ مردم در زیر سایه سنگین هیولای فقر و سرکوب قرار دارند اینها اهمیتی برای رژیم ندارد چون که حافظ کیان نظام آخوندی پاسدار بسیجیها هستند.
منظور خامنهای از مردم همیشه در صحنه همین اوباشی هستند که به جوانان و زنان در جامعه حمله میکنند.
اگر نگاهی بهعملکردهای نظام منفور ولایت فقیه بیاندازیم میبینیم که:
با سیاستهای ضدایرانی، زیرساختهای کشور را نابود کردند.
بخش بزرگی از این تخریب بهدلیل ادامه جنگ ضدمیهنی ایران و عراق و اصرار خمینی خونآشام به ادامه جنگ ویرانگر بود.
با سیاستهای منفعتطلبانه و نابود کردن تولید داخلی مهمترین کارخانههای کشور مثل کارخانه ارج با قریب یک صد سال قدمت تعطیل شد که شعبات بسیاری در کشور داشته است.
سپاه پاسداران صدها سد در کشور برای تأمین آب و برق مورد نیاز پایگاههای مختلف اتمی و موشکی و کارخانجات نظامی و پادگانهای مزدوران خود تأسیس کرد.
با این اقدام ضدمردمی باعث خشک شدن رودخانهها و دریاچههای تاریخی کشور مانند دریاچه ارومیه و زاینده رود، بخشی وسیعی از رودخانه کارون و... شده است.
ناوگان هوایی و دریایی کشور بهشدت کهنه و فرسوده شده است و روزانه از مردم قربانی میگیرد البته همین ناوگان برای عوامل رژیم مدرن است.
چون اینها همان جزو چند درصدی هستند که از نظر رژیم مردم هستند.
خامنهای و روحانی هیچ راهحلی برای بحرانهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی کشور ندارند آنها کاملاً در این موارد، زمینگیر هستند و بنبست اولین سنگر جلوی چشمشان است.
عوامل رژیم و قلم بهمزدان آن هم به این امر اعتراف میکنند.
روزنامه دولتی ابتکار سوم اسفند 96 مینویسد:
«نکته بسیار کلیدی در بروز این موارد، سرعت بطیی و بسیار پایین مسئولان کشور برای تدبیر امور است. سرعت پایینی که آرام آرام به یک تهدید جدی امنیتی تبدیل شده است. بهعنوان نمونه، عدم توانایی تمام دستگاههای تصمیمگیر و تصمیمساز در رفع مشکلات کسبه پلاسکو که بیش از یک سال پیش دچار حریق شد، این کسبه را به یکی از جدیترین ظرفیتهای بروز مخالفتهای اجتماعی تبدیل کرده است. آسیبدیدگان معدن یورت هم وضعیت بهتری ندارند؛ نحوه مواجهه با مخالفان دی ماه سال جاری و اوضاع دستگیرشدگانشان هم روایت مناسبتری به دست نمیدهد؛ مواجهه حاکمیت با مسأله سقوط هواپیمای تهران ـ یاسوج هم چندان امیدبخش نیست؛ در فقره دستگیری چهرههای مرتبط با حلقه درویشهای نعمتاللهی گنابادی هم وضع به همین منوال است».
یکی از روزنامههایی که در دعوای باندی میخواهد نا کارآمدی باند روحانی را به رخ بکشد مینویسد:
«سکوت وزیر راه مقابل پرسش مطرح شده [از طرف یک از بستگان قربانیان سقوط هواپیمای تهران-یاسوج] نشان از یک آگاهی هولناک میدهد و آن اطلاع جمعی مسئولان از وخامت وضعیت موجود کشور در بروز حوادث فجیع است که انگیزهای برای پیشگیری از وقوع آن وجود ندارد؛
41کشته در حادثه سقوط هواپیمای سپاهان در تهران که آبانماه سال93 اتفاق افتاد، 47کشته در تصادف دو قطار در محور سمنان که پنجم آذر سال قبل اتفاق افتاد، 21کشته در آوار شدن ساختمان پلاسکو که پنجم آذرماه سال قبل روی داد، 43کشته در انفجار معدن آزادشهر که 13ادریبهشتماه امسال اتفاق افتاد، مرگ 30ملوان کشتی سانچی که ۱۶دیماه امسال اتفاق افتاد و حالا 66کشته در سقوط هواپیمای آسمان و حوادث پیشرو که به سیاق گذشته باید منتظر وقوع آن باشیم.
عدم توجه به پیشگیریهای لازم در وقوع فجایع فارغ از داغدار کردن جامعه، یک پیآمد هولناک دیگر هم به همراه دارد و آن اینکه یک موضوع ساده بهراحتی به معضلی برای کشور تبدیل شده است». (سایت جوان آنلاین وابسته به باند اصولگرایان خامنهای)
البته همه این وطنفروشان و قاتلان جوانان ایران بهتر میدانند که مجموعه سیاستهای ضدمردمی «نظام ولایت فقیه» روزگار مردم را سیاه کرده و برای آنها جز غم اندوه از دست دادن عزیزان، به غارت رفتن سرمایهشان، بیکاری و فقر چیزی به ارمغان نیاورده اما میخواهند با شارلاتانیزم آخوندی بحرانهای کشور را به این جناح و آن جناح نسبت دهند و نقش خود را در پنهان کنند.
غافل از اینکه مردم هوشیارند و میدانند که سرمنشا همه مشکلات در زیرساختها و در صنعت و تولید در فرهنگ و مناسبات اجتماعی در رابطه با دیگرکشورها ماهیت رژیم فاسد آخوندی است.
شعار «اصولگرا، اصلاحطلب تمومه ماجرا» از آگاهی و شناخت مردم از حکومت آخوندی و عملکردها و سیاستهای خانمان برانداز آن است.
جوانان ایران دیگر فریب تبلیغات مزورانه آخوندهای حقیر و سفله را نمیخورند.
آنها فهمیدند باید حق خود را از حلقوم چپاولگران حکومتی گرفت.
آنها به خیابان نمیآیند که خواهش کنند که حقشان را به آنها بدهند.
آنها اعتراض و شورش میکنند موانع را کنار میزنند و ترس را به زیر پا میافکنند و خواهان نابودی این دشمنان مردم هستند.
مردم ما اراده کردند که سر تا پای این حکومت ظالم و شرور را به کام نیستی و نابودی حتمی بکشانند.
آینده برای جوانان و کودکان ایرانی فقط با ایجاد حاکمیت مردمی بدون آخوند میسر خواهد شد.
مارا درحساب های زیر دنبال کنید
توئیترkhozestan_khoro@
کانال تلگرام khozestan_khorosh@
ادمین کانال تلگرام manouch_ra@