قیام بهمن نشان داد که در شرایط سرکوب و در زمانی که دشمن در آمادهباش کامل قرار دارد نیز میتوان قیام را سازمان داد. مسعود امیرپناهی به پرسشهایی در همین رابطه در شبکه تصویری ایران آزادی پاسخ میدهد.
روز پنجشنبه ۱۲بهمن در ادامه قیام سراسری؛ مردم و جوانان غیور ۱۵ شهر شامل سنندج، اهواز، کرمانشاه، اصفهان، زرین شهر، شاهرود، همدان، تویسرکان، مشهد، دورود، اراک، مراغه، یزد، رشت و تهران علیرغم آمادهباش نیروهای سرکوبگر و با وجود سرمای هوا، دست به تظاهرات زدند و با شعارهای «مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ بر خامنهای» با پاسداران درگیر شدند.
این اعتراضات با شروع تاریکی به اوج رسید. این در حالی بود که نیروهای سرکوبگر رژیم در آماده باش کامل بودند. امروز میخواهیم روی همین قیام بهمن ماه صحبت کنیم و اینکه این قیام ادامه قیام دیماه است و تا سرنگونی رژیم ادامه دارد در همین رابطه به سئوالاتی هم که راجع به این موضوع شده پاسخ خواهیم داد.
پرسش: وقایع و تظاهرات روز پنجشنبه چگونه بود و آیا تظاهرات روز پنجشنبه در استمرار قیام دیماه بود؟
مسعود امیرپناهی: بله! همانطور که در مقدمه صحبتم گفتم روز پنجشنبه ۱۲ بهمن بر اساس فراخوانهایی که از مدتها قبل داده شده بود، در ۱۵ شهر که اسامی آنها رو بردم، تظاهرات مردم با شروع تاریکی شروع شد این در حالی بود که رژیم در آماده باش ۱۰۰٪ بود همهی نیروهای خودش رو به صحنه آورده بود.
در تهران نیروهای انتظامی حمله کردن که جوونا هم با اونا درگیر شدن و با تظاهرات موضعی باعث گیج شدن نیروهای انتظامی شدن، تو سنندج کیوسک انتظامی و یک موتور نیروهای سرکوب رو آتش زدن، در رشت تعداد زیادی از مردم، صدها نفر شرکت داشتند شعار میدادند «مرگ بر دیکتاتور» و «خامنهای حیا کن حکومت را رها کن»، تو زرین شهر اصفهان مردم در چهار راه مسجد اعظم شعار میدادند: «مرگ برخمینی، خامنهای، خاتمی، سه مزدور اجنبی»، تو مشهدم، شعار «بترسید، بترسید ما همه با هم هستیم» و «مشهدی باغیرت بهپا خیز بهپاخیز»، سر میدادن.
خلاصه کنم تو همه این شهرها که گفتم قیام دوباره شعله کشید.
اما در مورد اینکه گفتید استمرار قیام دیماهه بله دقیقا.
ببینید! از روز اول مقاومت ایران گفت که قیام استمرار داره خاموش نمیشه و ما از یک سرفصل عبور کردیم قبل و بعد از ۷ دی شرایط ایران بکلی تغییر کرده و دیگه به قبل از ۷ دی بر نمیگرده.
اما این فقط ما نبودیم که میگفتم قیام خاموش نشده و در راهه همه تئوریسینهای رژیم هم هشدار میدادن که قیام با شدت بیشتر در راهه.
حسین شریعتمداری از بازجویان و شکنجهگران دههشصت که الان کیهاننویس شده گفته بود: مجاهدین تست کردن جواب گرفتن ضعف و قوت مارو در آوردن با تجربه دیماه باز میگردند.
یا سعید حجاریان یکی از مؤسسین وزارت اطلاعات و تئورسین اصلاحات قلابی گفت که اعتراضات مانند موج دریا عقب میروند و با شدت بیشتر باز میگردد.
احمد توکلی از قاتلان شناخته شده میگه اگه مسائل مردم رو حل نکنیم سرنگون میشیم.
عباس عبدی گروگانگیر سابق میگه یکدفعه میبینید مسیر غیرقابل بازگشت میشود.
بهزاد نبوی وزیر دولت رجایی میگه «کاری نکنید که» قیام مردم ایران «به شکل گسترده و ریشهدار در کشور رخ دهد». اما از همه مهمتر صحبتهای روحانی خطاب به خامنهایست که میگه «برای حکومتی که فقط میخواهد صدای انقلاب را بشنود، بسیار دیر است!»
طرف رئیس جمهوره اما با وقاحت خودش رو اپوزیسیون جا میزنه یادش رفته مردم مشهد اولین روز قیام دیماه شعار «مرگ بر روحانی» سر دادن.
خلاصه اینکه بله این قیام بهمن ادامه قیام دیماهه تازه شروع انقلابیه که منجر به سرنگونی رژیم خواهد شد.
پرسش: این تظاهرات و خیزشها در چه شرایطی صورت گرفت؟
مسعود امیرپناهی: در شرایطی صورت گرفت که رژیم در آماده باش صددرصد بود یعنی تمام نیروی سرکوبش رو در تمامی شهرها ایران بسیج کرده بود در چنین شرایطی در ۱۵ شهر قیام شکل گرفت، اونم نه مثلا در حاشیه شهر بلکه در همان نقاط مرکزی و اصلی شهر که تمرکز نیروهای رژیم در آنجاها بیشتر بود مثلا در تهران در چهار راه ولیعصر (پارک دانشجو) شروع شد یا در اصفهان و یا سایر شهرها.
میزان آمادگی رژیم رو میشه از هشدارهای کارگزاران رژیم بخوبی دید مثلا اسماعیلی، سرکرده پدافند هوایی قرارگاه ضد خاتم میگه «نباید اجازه دهیم حوادثی همچون اغتشاشهای اخیر رخ دهد!» «باید همیشه مراقب دشمن باشیم»
پس میدونه قیام در راهه و خاموش نشده
یا احمد خاتمی، همین دیروز تو نماز جمعه، جمعبندی رژیم از سه تهدید جدی که رژیم هم از درون و هم از بیرون نظام باهاش مواجه رو شمرد و گفت:
تهدید اول تمرکز مردم و مقاومت روی اصل ولایت فقیه که در شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه» خودشو نشون داد.
تهدید دوم ناامید کردن مردم [که منظورش از مردم همون ۴درصدیه که تماما عناصر سرکوب رژیم هستن همین بسیجیها و پاسدارا]
سومین تهدید رو هم میگه ادامه تظاهرات و شورش علیه کلیت نظام، و بعد هم نتیجه میگره که نباید اجازه بدیم ادامه پیدا کنه که تو صحبتش تهدیدم کرد، حرفهای دیگرش هم روی این سه تهدید سوار شده بود.
یعنی در یک کلام میگه نباید اجازه بدیم این سه اصل خدشه دار بشه.
اصل ولایت فقیه
حفظ نیروهای سرکوب که این روزها بشدت در حال ریزش هستند
و سوم هم جلوگیری از تظاهرات به هر قیمت
خوب این نشون میده که مجاهدین و مقاومت ایران دقیقا روی نقطه درستی انگشت گذاشتند که آخوند احمد خاتمی تازه متوجه شده.
بنابراین در پاسخ به شما باید بگم که در قیام بهمن به نسبت ۷ دی اگر الان رژیم ۱۰۰٪ در آماده باش بود در ۷ دی تک رقمی و ماکزمیم ۱۰٪ بود و این برای ما این پیام رو داره که میشه در زیر شدیدترین سرکوب قیام رو ادامه داد و این تجربه بسیار ارزشمندیه برای همه ما
پرسش: پیام خیزش ۱۲بهمن چه بود؟
مسعود امیرپناهی: پیام همانطور که گفتم در یک کلام این بود که قیام میتواند در زیر سرکوب با این درجه از آماده باش شکل بگیره، شک نکنید…! رژیم بخصوص سپاه و بسیج وارفتهتر از این هستند که در مقابل مردم دوام بیاورند همین احمد توکلی که خودش از عوامل سرکوب دههشصت بود و بسیاری از اعدامها رو هم شخصا و هم غیر مستقیم هدایت میکرد همین چند وقت پیش تو مصاحبه تلویزیونی که داشت گفت فساد منظورش فساد اقتصادیه، نظام رو مثل موریانه از درون پوک کرده و اگه جلوی اون رو نگیریم سرنگون میشیم!
این عین واقعیته ! البته این جلاد با تأخیر ۳۶ ساله داره میگه اونم وقتی که قیام مردم رو به چشمش دید
میخواهم بگم که تهدید همه ما این است که وضعیت رژیم را با گذشته مقایسه کنیم چون ذهنیت ما آلوده به عینیت گذشته است این تهدید همه ماست. که مرعوب قدرت نماییهای پوشالی سرکوب رژیم بشویم البته آزادی مفت بدست نمیآد باید قیمت داد اما بدانیم که رژیم پوسیدهتر از آن است که بتواند در مقابل قدرت مردم دوام بیارود علت وحشت آخوندها در قیام ۹۶ به نسبت قیام ۸۸ همین دلیله در ۸۸ دعوا و شکاف در بالای رژیم بود که با دهنه زدن به رهبران اون و خیانتی که اونا به امید مردم کردن تونستند قیام رو سرکوب کنن و ۸ سال به عمر کثیف خودشون ادامه بدن اما الان اینطور نیست.
پرسش: همه امام جمعههای رژیم بعد از خیزش ۱۲ بهمن، به طرز بیسابقهیی از جانب مجاهدین احساس خطر میکنند! هدف آنها از این کار چیه؟
مسعود امیرپناهی: بله! این سوال بسیار خوب و بجاییه اجازه بدید سوال رو اینطوری مطرح کنیم که مگر بنفع رژیمه که بیاد مجاهدین رو اینطور مطرح کنه؟ چه سودی از این کار میبرده؟ در پاسخ باید بگم که اولا خامنهای به مدت ۳۰ سال مجاهدین را بایکوت خبری کرده بود؟ در حالی که مجاهدین فعال در صحنه بودند و افشاگری اتمی که این بلای برجام را به سر رژیم آورد کار مجاهدین بود کما اینکه پذیرش آتش بس از سوی خمینی هم کار مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی بود، یادم هست که احمدی نژاد وقتی اومد عراق زمانی که رئیس جمهور رژیم بود در کردستان ازش در مورد مجاهدین سئوال کردن با تمسخر گفت مگه اینا هستن!!؟ پس ببیند خامنهای معنی این کار رو خیلی خوب میفهمه که نباید به آلترناتیو خودش پوشش خبری بده اما چرا اینکار رو میکنه؟
برای پاسخ به این سوال باید دید مخاطب صحبتهای خامنه یا امام جمعهها کیه؟ آیا مخاطب خامنه مردم ایرانه؟ خیر مردم ایران نیست آخه مردم ایران همین الان دارن شعار «مرگ بر خامنهای» میدن کسی حرف اون رو گوش نمیده و اساسا وقتی اون حرف میزنه به ضد خودش عمل میکنه پس مخاطب خامنهای و امام جمعههای رژیم نه مردم! بلکه نیروهای خود رژیمه یعنی همون ۴ درصدی که بقول قالیباف از قٍبل رژیم به ثروتهای افسانهیی رسیدن، اونهایی که نقش جدی در سرکوب مردم در این ۳۸ سال داشتن،
داره به اونها میگه اگه من سرنگون بشم مجاهدین میان و اینطوری میخواد اونها رو بترسونه و حفظ کنه چون خامنه بهتر از هر کسی میدونه که در درون دستگاه سرکوبش چقدر ریزش به دلیل قیام زیاد شده کمپین آتش زدن کارت بسیج تنها یک نمونه بسیار کوچک از موج ریزش در دستگاه سرکوب رژیمه.
پس ببینید خامنه از روی ناچاری این کار رو میکنه و نه به اختیار خودش، خامنهای که خودش قدرت نداره قدرتش رو از طریق همین سپاه تأمین میکنه اگه اینا ریزش کنن در لحظه کل رژیم فرو میریزه در قیام ۲۲ بهمن چی شد ارتش که اعلام بیطرفی کرد همه چیز تمام شد در حالی که از روز قبلش همه پادگانها در محاصره مردم مسلح بود و صدای گلوله تمام تهران رو فرا گرفته بود.
پرسش: برخی میگویند که هدف رژیم از اینکه نسبت به تهدید مجاهدین هشدار میدهند، به نفع مجاهدین عمل میکنند! و مجاهدین آنقدرها هم مطرح نیستند! نظرتان در این مورد چیست؟ آیا این آب ریختن در آسیاب رژیم نیست؟
مسعود امیرپناهی: در مورد اینکه خامنهای به نفع مجاهدین صحبت میکنه مطلقا اینطور نیست و در سوال قبلی پاسخ دادم که دیگه تکرار نمیکنم.
اما در مورد اینکه گفتید میگویند مجاهدین آنقدرها مطرح نیستند باید به اینها گفت در کدام انتخابات آزاد به چنین نتیجهیی رسیدن اونم در شرایطی که هر گونه سمپاتی به مجاهدین با اعدام و حبسهای طویل المدت مواجه میشه بنابراین تنها ملاک مشروعیت در دوران اختناق ناشی از مقاومته و نه هیچ چیز دیگه!
چرا که امکان انتخابات آزاد و دسترسی به صندوق رأی واقعی تمام مردم وجود نداره و باید برای به دست آوردن آن بلند شد و مقاومت کرد تا رژیم که مانع انتخابات آزاد و رأی آزاد و حاکمیت مردمه سرنگون بشه، یعنی ارزش و اعتبار هر فرد یا جریان سیاسی در دوران اختناق با مقاومت و ایستادگی اون فرد، اون گروه و جریان در برابر فاشیزم دینیه. در واقع اعتبار هر فرد و یا گروه از جنگ با این رژیم سنجیده میشه یعنی تا کجا و چه میزان به دشمن یعنی همین رژیم ولایت ضربه میزنه اگر ضربه نمیزنه اعتباری نداره.
بنابراین درست میگید دقیقا آب ریختن در آسیاب رژیمه چرا چون مجاهدین تنها آلترناتیو و نیروی سازمانیافته و متشکله که تجربه مبارزه با دو دیکتاتوری رو داشته و در ۳۶ سال گذشته تنها نیرویی بوده که بصورت حرفهای و شبانه روزی با رژیم در همه عرصهها مبارزه کرده. هر کسی این را میگه باید به این سوال پاسخ بده که خامنهای از چی خوشش میآد؟ از یک توده بیشکل و بی رهبر و سازمان نیافته؟ یا برعکس از مردمی که رهبری دارن، تشکل دارن، سازمانیافته عمل میکنند؟ از کدام..؟
بنابراین وقتی تنها نیروی متشکل و سازمانیافته رو کسی آماج اتهامات دروغ میکنه حالا در قالب اپوزیسیون یا هر شکل دیگه آگاهانه یا نا آگاهانه آب در آسیاب دشمن یعنی خامنهای-روحانی ریخته شعار سرنگونی و براندازی رو کمرنگ میکنه بی تعارف داره به زبان بی زبانی میگه به همین رژیم باید بسازی.
پرسش: در مورد مماشات خمینی با دولت آمریکا علیه ملت ایران که خمینی روی کار آمد، اگر مجاهدین و یا مبارزین زندان بودند بقیه ملت و مردم و سیاسیون چرا آگاهسازی نکردند و درسال ۵۷ و پشت پرده چه گذشت؟
مسعود امیرپناهی: اما لازمه یک توضیحی بدم که تا اندازهیی روشن بشه که خمینی و باند تبهکار آخوندی چگونه مردم رو فریفتن ببینید! خمینی از روز اولی که رفت پاریس که حرفش اینها نبود صحبتهای خمینی در زمانی که در نوفل لوشاتو بود رو نگاه کنید خیلی حرفای قشنگی میزد همین الان روزنامه های اون زمان هست همه را فریب داد خیلی ها هم به این رفتار او مشکوک بودن.
اما چنانچه شما گفتید مجاهدین در آن زمان همه در زندان و متأسفانه اغلب مجاهدین تا روز ۳۰ دیماه ۵۷ در زندان شاه بودند یعنی ۲۲ روز پیش از اینکه ارتش بیطرفی اعلام کنه و خمینی رسما قدرت رو دست بگیره مجاهدین پس از ۷ سال زندان بدون کمترین امکاناتی زمانی آزاد شدند که میلیونها نفر خمینی را در ماه میدیدند بخاطر فریبکاری خمینی و باند تبهکارش به همین دلیل مجاهدین خمینی را دجال خطاب میکردند. چون مردم رو فریفت.
اینکه چرا شاه، مجاهدین را تا روز آخر در زندانها نگه داشت خودش یک موضوع مهمه که الان خوب هم میشه فهمید و خیلیها در خاطراتشون گفتن که نمیخواستند در ایران نیروی انقلابی قدرت بگیره در جهان دو قطبی شرق و غرب برای شاه و ساواک بین مجاهدین که اونها رو مارکسیست اسلامی خطاب میکردند با آخوندا البته صدبار آخوندا بهتر بودند چون دعوای آخوندا با شاه که سرنگونی نبود سهم خودشان را میخواستند این مجاهدین و فداییها بودند که با مبارزه مسلحانه دنبال سرنگونی شاه بودند بنابراین شاه به آخوندا در مساجد با دست باز برخورد میکرد و اونها بدون محدودیت ساواک به نیروگیری پرداختند اما اسم از مجاهدین با شکنجه و زندان مواجه بود آخوندایی هم که در زندان بودند و بعد بریدن و بیرون رفتن به دلیل کمک مالی به مجاهدین در زندان بودند.
نتیجه بگیرم اولا خود شاه با دست خودش خمینی رو تقویت کرد ثانیا مجاهدین رو زمانی آزاد کرد که خمینی در ماه تثبیت شده بود هر افشاگری مجاهدین برابر بود با تعدادی شهید و زندانی و مجروح.
پرسش: من در مورد مرحله جدید قیام به رفقا چشم انداز رو گفته بودم. حقایق موجود رو نباید از راه دور و احساساتی تحلیل کرد، ۴۰سال سرکوب پلیسی بهشون خیلی قدرت داده.
مسعود امیرپناهی: من از قضا برعکس فکر میکنم که ۴۰ سال دزدی و چپاول مردم رژیم رو از قضا بشدت پوسونده و پوک کرده و آنها الان فاقد قدرتی که شما از آن صحبت میکنید هستند. امیدوارم دوست عزیزی که سوال کردند پاسخ رو گرفته باشند به دلیل کمبود وقت دیگه تکرار نمیکنم.
پرسش: چرا ملت ما اینقدر هنوز هم ساده هستند که نوه خمینی و فرزندان ارکان نظام تو کشورهای غربی و شرقی دارند زندگی می کنند و مردم ما مرگ بر آمریکا را باور کردند؟
مسعود امیرپناهی: من فکر نمیکنم که اینطور باشه مردم ما آگاه شدند شما به فضا سازیهای رژیم نگاه نکنید اینها کف روی آب هستند و مثل انقلاب ۵۷ بسرعت محو و نابود میشه این الان تعادل قوا اساسا علیه رژیمه این ۴ درصدم باید تعیین تکلیف کنن.
پرسش: سپاه در آماده باشه و تحرکات رو رصد میکنه، لذا تجمعات سرکوب میشه. حرکات چریکی و زیرزمینی، شاید جواب بدهد؟
مسعود امیرپناهی: بله. باید فعالیتها رو سازمان داد برای هر اقدام اعم از شعار نویسی که بسیار مهم و تعیین کننده هستند تا حمله به مراکز سرکوب دشمن باید سازمانیافته و جمعی عمل کرد، مثلا برای شکل دادن تظاهرات باید تقسیم کار کرد و این بسیار مهمه چه کسی دیده بان، حفاظت، فیلمبردار چون ما هدفمون گسترشه بنابراین باید فیلمبرداری کرد رعایت حفاظت اطلاعات یعنی هر جا برای هر کس صحبت نکنیم حفاظت گفتار یعنی استفاده از اسامی مستعار و استفاده از استعاره که بین خودمون داریم یا حفاظت از اسناد و مدارک مثل فیلمبرداری همه اینها در یک کار سازمانیافته با انضباط، ضربه پذیری رو بشدت پایین میآره برای مثال شما میخواهید تظاهرات موضعی راه بیندازید شعار بدید و جابجا بشید اینجا نیاز راههای ورودی و خروجی کامل چک بشه و نفر براش گذاشته بشه به محض اینکه دشمن اومد یا کمین گذاشت و یا باسیالیت از مسیرهای خروجی امن جابجا شد.