تاريخ، بر خود چهره ها و اسطوره هاي بسيار از زنان ديده است...
كوشندگان، مخترعين، مديران و نوابغي كه هر يك، در جنبش برابري نقشي شايان داشته و جامعه بشري را در مسير كسب ارزش هاي نوين، گامي به پيش برده اند.
اما تجربه مقاومت ايران، از دو منظر، بي بديل و حائز اهميت است: طولِ زماني و گستردگي آن.
زناني كه از طريق سايت كميسيون زنان شوراي ملي مقاومت با نام و چهره هايشان آشنا مي شويد، تاريخچه اي 50ساله را پشت خود دارند.
برخي از آنان، زناني هستند كه براي سرنگوني رژيم شاه در ايران، به اميد آزادي به خيابان ها آمدند اما خميني از همان ابتداي حكومتش، طرد و سركوب شان كرد
.
برخي ديگر، مقاوميني هستند كه در برابر خميني ايستادند و زندان و شكنجه را تجربه كردند و خميني، بسياري از نزديكان شان را قتل عام كرد.
برخي، زنان جواني هستند كه از بدو تولد، طعم تلخ سركوب و تحقير توسط ديكتاتوري حاكم را چشيده اند؛
و برخي ديگر، فرزندان خانواده هايي كه به ناچار، ايران را پس از انقلاب 57 ترك كردند و در كشورهاي غربي، سكني گزيدند.
برخي، مادراني هستند كه همراه با فرزندان شان، مقاومت در برابر توحش بنيادگرايي را برگزيده اند و برخي ديگر، دختران جواني كه براي آزادي مام ميهن، خانه و خانواده را پشت سر گذاشته و به عشق آزادي وطن، هر سختي را به جان خريده اند.
اين زنان، گرچه در ظاهر، اسامي و چهره هايي متفاوت، اما در بطن، روحي واحد و هدفي يكسان را نمايندگي مي كنند كه آرمان آزادي و برابري را در دنياي كنوني تحقق مي بخشد؛ همان «نيروي تغيير» كه پاسخ نخست به پديده شوم بنيادگرايي است كه در توحش و بربريت، امروزه، جهاني را طعمه اميال شنيع خويش ساخته است...
در ميان این زنان، تك چهره اي وجود ندارد كه بدرخشد و در نام و اعتبار، تك ستاره اي بي همتا باشد. اعتبار خانوادگي و وِجهة اجتماعي هيچيك از آنها حرف اول را نمي زند؛ بلكه از خودگذشتگي و فداكاري آنها براي يكديگر و مردم شان است كه به هر يك، اعتبار حقيقي مي بخشد.
بر خلاف رسومات رايج، اين زنان، با ملاك هايي چون سِن يا زیبایی ظاهري ارزش گذاري نمي شوند، بلكه زیبایی سيرت و ارزش هاي انساني آنها است که معیار سنجش است. ارزشهایی همچون عشق ورزيدن به همنوع و خواهرانشان، آمادگی برای فدا و از خود گذشتن، پذیرش مسئولیت و همه ریسکهای همراه آن در مسیر رسیدن به آزادی، احترام قائل بودن برای ديگران به دور از خودخواهی های حقیر فردی و نقطه اتکاء بودن در جمع به نحوی که بشود در هر شرایطی روی ازخودگذشتگی و فداکاری آنها حساب کرد. توانمندي هاي آنها، نه در خلاقيت و استعدادهاي فردي بلكه در همراهي و هم انديشي با ديگر ياران شان است كه كارايي حقيقي پيدا مي كند.
چنين نسلي از زنان که به درستی پیشتاز جنبش آزادیخواهی ملت ایران هستند به يمن یک اندیشه رهاییبخش محقق شده است، اندیشه ای که از همه انسانها قهرمان می سازد و به هر کس نشان میدهد که میتواند و باید. این اندیشه اول بار توسط مریم رجوی در مقاومت ایران ارائه شد و او همچنان پرچمدار آن می باشد. این نسل از زنان اکنون الگويي آزمايش شده را تشکیل می دهند كه وراي خصلت هاي ديكته شدة تاريخ بر زن، نظام مردسالار را از بنیان دگرگون کرده و بشارت فردا روشن انسانیت است.
همان نسلي كه امروزه، هماورد اصلي بنيادگرايي مذهبي و ايدئولوژي نفرتي است كه از تهران، به كل منطقه و جهان، چنگ انداخته و بي شك «پاسخ نهايي خود را نيز از همين زنان، دريافت خواهد كرد».
با آنها، از زبان خودشان و به بيان خودشان، آشنا مي شويم:
زنان مقاومت ایران
مرضیه نبوی:ما در لیبرتی سازنده آینده هستیم
من، مرضيه هستم. در روستايي به اسم چاشم در سمنان، شمال ايران بزرگ شده ام. در آنجا، زنان و دختران، به دليل تبعيض و محروميتي كه در جامعه وجود دارد، نمي توانند به طور فعال به تحصيل بپردازند.
بسياري از آنها براي گذران زندگي، مجبور هستند كار كنند. آنها را مي شود در مزارع و در كار دامداري ديد. من هم يكي از آنها بودم.
اينجا در ليبرتي، در بسياري ساعات روز، به آنها فكر مي كنم. به همان زنان و دختراني كه وقتي ترك شان مي كردم، در عين سختي تبعيض و محروميت هايي كه در جامعه وجود دارد، به آينده اي روشن، چشم داشتند و به من و ديگر دوستانم در اينجا، اميد بسته بودند..
مبارزه ما، معنايش همين است. ما در ليبرتي سازندة آينده اي هستيم كه پاسخ تمام نگاه هاي منتظر و اميدوار آنها باشد... پاسخ همه آرزوهايشان...
در اين عكس، من مشغول كار با دستگاه هاي برقي و الكترونيكي هستم. طرح يك كار فني را مي ريزم، آن را با دستگاه هاي برقي، درست مي كنم و نهايتاً چيزهايي را به كمك دوستانم مي سازم كه امروز، در ليبرتي وجود دارد.
از نظر من، هيچ زمينه اي نيست كه در آن، مردان با زنان در زمينه قدرت فكري و كارهاي تخصصي، تفاوت داشته باشند.
من فكر مي كنم، انسان ها، وراي آنكه زن باشند يا مرد، انسان هستند و با همان آرمان برابري معنا پيدا مي كنند.
آرماني كه اصلي ترين انگيزه ورود خود من به اين جنبش بوده و حالا در ليبرتي به خوبي نمايندگي مي شود.
من به مبارزه و كارم، علاقه دارم و عشق مي ورزم.
اميدم به روزي است كه همين سازندگي را بتوانم در چاشم، براي مردم ام، انجام بدهم.
براي همان ها كه من به اميد ديدن لبخندشان، هر سختي را تحمل مي كنم و حاضرم تا هر كجا كه نياز باشد، به مبارزه ام ادامه دهم.
من يقين دارم كه روز آزادي، نزديك است و مي رسد آن روزي كه بتوانم مردم و دختران چاشم را آزاد و مسرور، ببينم.
توئیترkhozestan_khoro@
کانال تلگرام khozestan_khorosh@
ادمین کانال تلگرام manouch_ra@