خمینی کیست?پیرکفتار خون آشام ارتجاع که سیاه ترین دوران را درتاریخ مردم ایران رقم زد - قسمت پنجم
دوستان عزیز
مقاله خمینی کیست ؟ درچند قسمت درج می شود آشنایی با این پدیده ارتجاعی از نیازهای جدی نسل جوان وشورشی میهن اسیرمان هست بدین منظور از تمام دوستان وعزیزان درخواست داریم که این سلسله مقالات را بصورت گسترده اطلاع رسانی کنند این یک وظیفه ملی ومیهنی است درخدمت تاریخ ومردم وقیام خاموش ناشدنی مردم ما می باشد با تشکر مدیر وبلاگ قسمت پنجم :
نخستین مرزبندی مجاهدین با خمینی
مسعود رجوی از جانب مجاهدین خلق ایران در دانشگاه تهران طی سخنرانی خود گفت: «... انقلاب ما ناقص و ناتمام و رو بهافول خواهد بود مگر اینکه: ـ هیچگونه تضییق نظامی و سیاسی برای انقلابیون اصیل و جانبرکف که از قدیم میجنگیدهاند، بهوجود نیاید.
ـ انتصابات تا سرحد امکان و بهخصوص در سطح کادرهای رهبریکننده با نظر شوراهای مردمی صورت گیرد. به این ترتیب عموم طبقات و قشرهای خلق چه در ارتش و چه در دانشگاهها و چه در کارخانهها و ادارات در حیات سیاسی و اقتصادی مردم سهیم میگردند و با جان و دل در احیا و بازسازی و محافظت از آن کوشش میکنند» (روزنامه کیهان ـ ۶اسفند ۱۳۵۷).
مسعود رجوی از جانب مجاهدین خلق ایران در دانشگاه تهران طی سخنرانی خود گفت: «... انقلاب ما ناقص و ناتمام و رو بهافول خواهد بود مگر اینکه: ـ هیچگونه تضییق نظامی و سیاسی برای انقلابیون اصیل و جانبرکف که از قدیم میجنگیدهاند، بهوجود نیاید.
ـ انتصابات تا سرحد امکان و بهخصوص در سطح کادرهای رهبریکننده با نظر شوراهای مردمی صورت گیرد. به این ترتیب عموم طبقات و قشرهای خلق چه در ارتش و چه در دانشگاهها و چه در کارخانهها و ادارات در حیات سیاسی و اقتصادی مردم سهیم میگردند و با جان و دل در احیا و بازسازی و محافظت از آن کوشش میکنند» (روزنامه کیهان ـ ۶اسفند ۱۳۵۷).
خمینی: «قلمها را بشکنید و بهاسلام پناه بیاورید»
خمینی ۱۹اسفند ـ کیهان: « ”جمهوری اسلامی“ نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم» ما اسلام را میخواهیم. ملت ما اسلام را میخواهند... ملت ما یکپارچه خواهان جمهوری اسلامی است... کمونیستها هم باید ”جمهوری اسلامی“ بخواهند... همه باید جمهوری اسلامی بخواهند... قلمها را بشکنید و بهاسلام پناه بیاورید. آنها که میخواهند کلمه ”دموکراتیک“ را بر این عبارت اضافه کنند؛ آنها غربزدگانی هستند که نمیفهمند جاهلاند... جمهوری دموکراتیک یعنی جمهوری غربی یعنی بیبندوباری غرب.
خمینی (خرداد ۱۳۵۸): «برای هر استخوانی میتینگی راه انداختن... قابل تحمّل نیست»
«هرکس اسم جمهوری اسلامی را ”دموکراتیک“ بگذارد این دشمن ماست هرکس ”جمهوری دموکراتیک“ بگوید این دشمن ماست برای اینکه اسلام را نمیخواهد. برای هر استخوانی (=اشاره دارد به دکتر مصدق) میتینگی راهانداختن و دنبال آن با اسلام مخالفت کردن قابل تحمّل نیست»... (کیهان ۵خرداد ۵۸).
خمینی در دیدار با «عدهیی از بانوان قم» گفت «اسلام منهای روحانیت خیانت است اگر تمام آزادیها را بهمابدهند و تمام استقلالها را بهما بدهند و بخواهند قرآن را از ما بگیرند نمیخواهیم. ما بیزار هستیم از آزادی منهای قرآن».
خمینی ۱۹اسفند ـ کیهان: « ”جمهوری اسلامی“ نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم» ما اسلام را میخواهیم. ملت ما اسلام را میخواهند... ملت ما یکپارچه خواهان جمهوری اسلامی است... کمونیستها هم باید ”جمهوری اسلامی“ بخواهند... همه باید جمهوری اسلامی بخواهند... قلمها را بشکنید و بهاسلام پناه بیاورید. آنها که میخواهند کلمه ”دموکراتیک“ را بر این عبارت اضافه کنند؛ آنها غربزدگانی هستند که نمیفهمند جاهلاند... جمهوری دموکراتیک یعنی جمهوری غربی یعنی بیبندوباری غرب.
خمینی (خرداد ۱۳۵۸): «برای هر استخوانی میتینگی راه انداختن... قابل تحمّل نیست»
«هرکس اسم جمهوری اسلامی را ”دموکراتیک“ بگذارد این دشمن ماست هرکس ”جمهوری دموکراتیک“ بگوید این دشمن ماست برای اینکه اسلام را نمیخواهد. برای هر استخوانی (=اشاره دارد به دکتر مصدق) میتینگی راهانداختن و دنبال آن با اسلام مخالفت کردن قابل تحمّل نیست»... (کیهان ۵خرداد ۵۸).
خمینی در دیدار با «عدهیی از بانوان قم» گفت «اسلام منهای روحانیت خیانت است اگر تمام آزادیها را بهمابدهند و تمام استقلالها را بهما بدهند و بخواهند قرآن را از ما بگیرند نمیخواهیم. ما بیزار هستیم از آزادی منهای قرآن».
12مرداد ـ انتخابات مجلس خبرگان برگزار شد. خمینی فقط از انتخاب یک نفر نتوانست جلوگیری کند و آن آیتالله طالقانی بود.
آیتالله طالقانی امروز در دومین نماز جمعه ماه رمضان در دانشگاه تهران (۱۲مرداد) ازجمله گفت: «حمله بهجلسات، میتینگها، کتابخانهها و پارهکردن اعلامیهها عملی غیراسلامی است... این کار بهوسیله عناصر ناآگاه یا آلت دست انجام میشود»... (مجاهد شماره ۳، ۱۵مرداد ۱۳۵۸).
آیتالله طالقانی امروز در دومین نماز جمعه ماه رمضان در دانشگاه تهران (۱۲مرداد) ازجمله گفت: «حمله بهجلسات، میتینگها، کتابخانهها و پارهکردن اعلامیهها عملی غیراسلامی است... این کار بهوسیله عناصر ناآگاه یا آلت دست انجام میشود»... (مجاهد شماره ۳، ۱۵مرداد ۱۳۵۸).
خمینی: «اگر ما از اول چوبههای دار را در میدانهای بزرگ برپا کرده بودیم»...!
۲۶مرداد ـ خمینی در روز جمعه ۲۳رمضان: «... اشتباهی که ما کردیم این بود که انقلابی عمل نکردیم و مهلت دادیم به این قشرهای فاسد. اگر ما از اول که رژیم فاسد را شکستیم و این سدّ بسیار فاسد را خراب کردیم بهطور انقلابی عمل کرده بودیم و قلم تمام مطبوعات مزدور را شکسته بودیم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطیل کرده بودیم و رؤسای آنها را به محاکمه کشیده بودیم و حزبهای فاسد را ممنوع اعلام کرده بودیم و رؤسای آنها را به جزای خودشان رسانده بودیم و چوبههای دار را در میدانهای بزرگ برپا کرده بودیم و مفسدین و فاسدین را درو کرده بودیم این زحمتها پیش نمیآمد. اگر ما انقلابی بودیم اجازه نمیدادیم اینها اظهار وجود کنند؛ تمام احزاب را ممنوع میکردیم؛ تمام جبههها را ممنوع اعلام میکردیم و یک حزب، حزبالله، حزب مستضعفین تشکیل میدادیم.
۲۶مرداد ـ خمینی در روز جمعه ۲۳رمضان: «... اشتباهی که ما کردیم این بود که انقلابی عمل نکردیم و مهلت دادیم به این قشرهای فاسد. اگر ما از اول که رژیم فاسد را شکستیم و این سدّ بسیار فاسد را خراب کردیم بهطور انقلابی عمل کرده بودیم و قلم تمام مطبوعات مزدور را شکسته بودیم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطیل کرده بودیم و رؤسای آنها را به محاکمه کشیده بودیم و حزبهای فاسد را ممنوع اعلام کرده بودیم و رؤسای آنها را به جزای خودشان رسانده بودیم و چوبههای دار را در میدانهای بزرگ برپا کرده بودیم و مفسدین و فاسدین را درو کرده بودیم این زحمتها پیش نمیآمد. اگر ما انقلابی بودیم اجازه نمیدادیم اینها اظهار وجود کنند؛ تمام احزاب را ممنوع میکردیم؛ تمام جبههها را ممنوع اعلام میکردیم و یک حزب، حزبالله، حزب مستضعفین تشکیل میدادیم.
خمینی: «ما انقلابی رفتار میکنیم هرچه میخواهند روزنامههای خارج بنویسند»!
بهنوشته روزنامه کیهان با پیام خمینی مجلس خبرگان گشایش یافت. خمینی در این دیدار گفت: «... ما مسیر خودمان را میرویم و از هیچ چیز باک نداریم. از این وحشت نداریم که ما را دیکتاتور و مخالف آزادی بخوانند...
خمینی: «ما شما را مدفون میکنیم»!
ای ریشههای فاسد شما... باید از صحنه بیرون بروید. ما شما را مدفون میکنیم... آنهایی که بهاسم دموکراسی و با اسم دموکرات میخواهند مملکت ما را بهفساد و تباهی بکشند باید سرکوب شوند و ملت ما آنها را سرکوب خواهد کرد..
بستن دانشگاه سنگر آزادی:
اول فروردین ـ خمینی در پیامش بهمناسبت آغاز سال جدید، اعلام کرد «باید انقلابی اساسی در تمام دانشگاههای سراسر ایران بهوجود آید... تا دانشگاه محیط سالمیشود برای تدریس علوم عالی اسلامی». او در همین پیام «طبقه روشنفکر دانشگاهی» را «بریده از مردم» خواند و تأکید کرد: «اکثر ضربات مهلکی که به این اجتماع خورده است از دست اکثر همین روشنفکران دانشگاه رفتهیی است که همیشه خود را بزرگ میدیدند و میبینند»... (روزنامه جمهوری اسلامی، ۶فروردین ۱۳۵۹). یورش بهدانشگاهها
۲۸فروردین ـ بهگزارش خبرگزاری پارس، «عصر دیروز گروههای مختلف دانشجویان دانشگاه تبریز پس از راهپیمایی برای پاکسازی محیط دانشگاه از عوامل ضدانقلاب به دفاتر و کتابخانههای گروههای سیاسی حمله کردند و پوسترها و پلاکاردها و نشریات و کتب سیاسی مربوط به گروههای مختلف دانشجویان را درهم ریختند و پاره کردند».
۲۹فروردین ـ «شورای انقلاب» در اطلاعیهیی که سید علی خامنهای آن را در نماز جمعه روز ۲۹فروردین قرائت کرد اخطار نمود «... اگر در ظرف ۳روز از صبح شنبه (۳۰فروردین) تا پایان روز دوشنبه (اول اردیبهشت) این ستادهای عملیاتی گروههای گوناگون برچیده نشوند شورای انقلاب مصمّم است که همه با هم یعنی رئیسجمهوری (بنی صدر) و اعضای شورا مردم را فراخوانند و همراه با مردم در دانشگاهها حاضر شوند و این کانونهای اختلاف را برچینند». در همین روز اوباش مسلّح در سراسر شهرهاى ایران وحشیانه به دانشگاهها یورش بردند و برای «فتح» این «سنگر آزادی» از انجام هر گونه رذالتی کوتاهی نکردند.
اول اردیبهشت ـ شمار کشتهها و زخمیهای دانشگاهها در ۴روز از پیش تعیین شده (۲۹فروردین تا اول اردیبهشت) طبق گزارش روزنامه انقلاب اسلامی اول اردیبهشت ۱۳۵۹(روزنامه بنیصدر رئیسجمهور وقت) چنین بود: «دانشکده بابلسر ۳۰زخمی، دانشگاه شیراز ۳۱۰زخمی، دانشکده تربیت معلم» تهران ۱۰۰زخمی، دانشگاه مشهد ۴۰۰زخمی و یک کشته، دانشگاه تهران ۴۹۱زخمی و ۳کشته، دانشگاه جندیشاپور ۷۰۰زخمی و ۵کشته، دانشگاه سیستان و بلوچستان ۵۰زخمی و یک کشته، دانشگاه گیلان ۷کشته و صدها زخمی و»...
بهنوشته روزنامه کیهان با پیام خمینی مجلس خبرگان گشایش یافت. خمینی در این دیدار گفت: «... ما مسیر خودمان را میرویم و از هیچ چیز باک نداریم. از این وحشت نداریم که ما را دیکتاتور و مخالف آزادی بخوانند...
خمینی: «ما شما را مدفون میکنیم»!
ای ریشههای فاسد شما... باید از صحنه بیرون بروید. ما شما را مدفون میکنیم... آنهایی که بهاسم دموکراسی و با اسم دموکرات میخواهند مملکت ما را بهفساد و تباهی بکشند باید سرکوب شوند و ملت ما آنها را سرکوب خواهد کرد..
بستن دانشگاه سنگر آزادی:
اول فروردین ـ خمینی در پیامش بهمناسبت آغاز سال جدید، اعلام کرد «باید انقلابی اساسی در تمام دانشگاههای سراسر ایران بهوجود آید... تا دانشگاه محیط سالمیشود برای تدریس علوم عالی اسلامی». او در همین پیام «طبقه روشنفکر دانشگاهی» را «بریده از مردم» خواند و تأکید کرد: «اکثر ضربات مهلکی که به این اجتماع خورده است از دست اکثر همین روشنفکران دانشگاه رفتهیی است که همیشه خود را بزرگ میدیدند و میبینند»... (روزنامه جمهوری اسلامی، ۶فروردین ۱۳۵۹). یورش بهدانشگاهها
۲۸فروردین ـ بهگزارش خبرگزاری پارس، «عصر دیروز گروههای مختلف دانشجویان دانشگاه تبریز پس از راهپیمایی برای پاکسازی محیط دانشگاه از عوامل ضدانقلاب به دفاتر و کتابخانههای گروههای سیاسی حمله کردند و پوسترها و پلاکاردها و نشریات و کتب سیاسی مربوط به گروههای مختلف دانشجویان را درهم ریختند و پاره کردند».
۲۹فروردین ـ «شورای انقلاب» در اطلاعیهیی که سید علی خامنهای آن را در نماز جمعه روز ۲۹فروردین قرائت کرد اخطار نمود «... اگر در ظرف ۳روز از صبح شنبه (۳۰فروردین) تا پایان روز دوشنبه (اول اردیبهشت) این ستادهای عملیاتی گروههای گوناگون برچیده نشوند شورای انقلاب مصمّم است که همه با هم یعنی رئیسجمهوری (بنی صدر) و اعضای شورا مردم را فراخوانند و همراه با مردم در دانشگاهها حاضر شوند و این کانونهای اختلاف را برچینند». در همین روز اوباش مسلّح در سراسر شهرهاى ایران وحشیانه به دانشگاهها یورش بردند و برای «فتح» این «سنگر آزادی» از انجام هر گونه رذالتی کوتاهی نکردند.
اول اردیبهشت ـ شمار کشتهها و زخمیهای دانشگاهها در ۴روز از پیش تعیین شده (۲۹فروردین تا اول اردیبهشت) طبق گزارش روزنامه انقلاب اسلامی اول اردیبهشت ۱۳۵۹(روزنامه بنیصدر رئیسجمهور وقت) چنین بود: «دانشکده بابلسر ۳۰زخمی، دانشگاه شیراز ۳۱۰زخمی، دانشکده تربیت معلم» تهران ۱۰۰زخمی، دانشگاه مشهد ۴۰۰زخمی و یک کشته، دانشگاه تهران ۴۹۱زخمی و ۳کشته، دانشگاه جندیشاپور ۷۰۰زخمی و ۵کشته، دانشگاه سیستان و بلوچستان ۵۰زخمی و یک کشته، دانشگاه گیلان ۷کشته و صدها زخمی و»...
«منافقها بدتر از کفّارند»!
خمینی (تیرماه ۱۳۵۹): مسائل عمقش چیست. خیال میکنند که مسأله چماقدار است و تظاهر کننده. مسأله این است؟ نه، مسأله این نیست. این یک ظاهری است برای آشوب درست کردن. مسأله عمق دارد. مسأله آمریکاست، … خودشان غائله درست میکنند و فریاد میزنند، خودشان دیگران را کتک میزنند، باز خودشان فریاد میکنند … ممکن است من هی بگویم اسلام و هی بگویم فدایی اسلام و فدایی خلق و هی بگویم مجاهد اسلام و مجاهد خلق. این حرفها را بزنم، لاکن وقتی به اعمال من شما ملاحظه کنید، ببینید که از اول، من مخالفت کردم … اینها میخواستند که دانشگاههایی که در خدمت استعمار بود و جزء مهمّات این مملکت است که باید دانشگاهش اصلاح بشود، همین که طرح اصلاح دانشگاه شد، سنگربندی شد در دانشگاه که نگذارند این کار بشود. حالا باز هم پشت همان سنگرها، نه آنجا در دانشگاه، اما در خارج دنبال این هستند که نگذارند این اصلاح فرهنگی بشود، انقلاب فرهنگی بشود.
اول مهر 58ـ خمینی در پیامش بهمناسبت بازگشایی دانشگاهها «دانشگاه و دانشگاهیان» را «چراغ راه هدایت و راهنمای ملت بهسوی تعالی و سعادت و فضل و فضیلت» خواند و از «استادان و دانشجویان دانشگاهی سراسر کشور» تشکّر کرد که مکانهای علمی مقدّس خود را بهصورت دژهایی مستحکم و سنگرهای شکستناپذیر درآوردند و از استقلال و آزادی میهن عزیز خود دفاع نمودند... و دشمن خونخوار را دفع نمودند»... او در این پیامازجمله گفت: «سلام بر دانشجویان و استادانی که در سالهای طولانی اختناق با محرومیتها و شکنجهها و ناراحتیهای روحی و جسمی مواجه و با شجاعت و شهامت در مقابل استبدادها و قلدریها ایستاده و تسلیم قدرتهای شیطانی نشدند»...
خمینی (تیرماه ۱۳۵۹): مسائل عمقش چیست. خیال میکنند که مسأله چماقدار است و تظاهر کننده. مسأله این است؟ نه، مسأله این نیست. این یک ظاهری است برای آشوب درست کردن. مسأله عمق دارد. مسأله آمریکاست، … خودشان غائله درست میکنند و فریاد میزنند، خودشان دیگران را کتک میزنند، باز خودشان فریاد میکنند … ممکن است من هی بگویم اسلام و هی بگویم فدایی اسلام و فدایی خلق و هی بگویم مجاهد اسلام و مجاهد خلق. این حرفها را بزنم، لاکن وقتی به اعمال من شما ملاحظه کنید، ببینید که از اول، من مخالفت کردم … اینها میخواستند که دانشگاههایی که در خدمت استعمار بود و جزء مهمّات این مملکت است که باید دانشگاهش اصلاح بشود، همین که طرح اصلاح دانشگاه شد، سنگربندی شد در دانشگاه که نگذارند این کار بشود. حالا باز هم پشت همان سنگرها، نه آنجا در دانشگاه، اما در خارج دنبال این هستند که نگذارند این اصلاح فرهنگی بشود، انقلاب فرهنگی بشود.
اول مهر 58ـ خمینی در پیامش بهمناسبت بازگشایی دانشگاهها «دانشگاه و دانشگاهیان» را «چراغ راه هدایت و راهنمای ملت بهسوی تعالی و سعادت و فضل و فضیلت» خواند و از «استادان و دانشجویان دانشگاهی سراسر کشور» تشکّر کرد که مکانهای علمی مقدّس خود را بهصورت دژهایی مستحکم و سنگرهای شکستناپذیر درآوردند و از استقلال و آزادی میهن عزیز خود دفاع نمودند... و دشمن خونخوار را دفع نمودند»... او در این پیامازجمله گفت: «سلام بر دانشجویان و استادانی که در سالهای طولانی اختناق با محرومیتها و شکنجهها و ناراحتیهای روحی و جسمی مواجه و با شجاعت و شهامت در مقابل استبدادها و قلدریها ایستاده و تسلیم قدرتهای شیطانی نشدند»...
خمینی: «غلط میکنی قانون را قبول نداری»! عزل بنیصدر:
۷خرداد ـ کیهان: خمینی در دیدار با «کلیه نمایندگان مجلس شورای اسلامی در حسینیه جماران» ازجمله گفت: «... هرکس درباره مصوّبات مجلس و شورای نگهبان فساد کند باید بهعنوان مفسد فیالارض تحت تعقیب قرارگیرد...
۱۹خرداد ـ کیهان: خمینی «در جمع ستاد انجمنهای اسلامی وزارت بهداری و بهزیستی» گفت: «... با اشخاصی که در مقابل مجلس و دادستانی صفآرایی کنند آن خواهم کرد که با شاه کردیم... گروههایی درصدند بازار را ببندند اینها همان سرمایهدارانی هستند که میخواهند مفسده کنند... امروز بازار بستن راهپیمایی کردن سخنرانیهای انحرافی کردن تمام اینها برخلاف مصالح اسلام و برخلاف مصالح خدای تبارک و تعالی... میباشد و حرام است. الآن هم من نصیحت میکنم این جمعیت متدیّن نهضت آزادی را و آقای رئیسجمهوری را الآن هم من نصیحت میکنم که آقا شماها دست بردارید از این سنگاندازی جلو چرخ اسلام؛ دست بردارید از این تضعیف مجلس و تضعیف روحانیت و تضعیف ملت... دست بردارید از این امور... جدا کنید حساب را از مرتدها؛ آنها مرتد هستند. جبهه ملی از امروز محکوم به ارتداد است... اگر آمدند و در رادیو اعلام کردند که از ما نبوده از آنها هم میپذیریم»...
سرکوب خلقها
۲۸اسفند ـ کیهان ـ دیروز (از حدود ساعت پنج بعدازظهر) و دیشب نبرد مسلّحانه خونینی در سنندج جریان داشت. بر اساس گزارش خبرنگار کیهان تا صبح امروز حدود ۲۰۰تن مجروح و چندتن کشته شدند. [در همین روز] مردم از بالا توسّط هلیکوپترها بهگلوله بسته شدند و حتّی از گارد شاهنشاهی سابق برای سرکوب مردم استفاده گردید... ولی خوشبختانه با پادرمیانی آیتالله طالقانی و تشکیل شورای محلی و احاله امور بهآن بحران موقّتاً فروکش کرد.
«جنگافروزی دستراستیها در کردستان»
۷مرداد ـ روزنامه « انقلاب اسلامی» ـ سرلشکر ناصر فربد که پس برکناری سرلشکر قرهنی بهریاست کل ستاد ارتش منصوب شد درباره «جنگافروزی دستراستیها در کردستان» و علت کنارهگیری خود میگوید: «... من بههیچوجه معتقد نبوده و نیستم که ارتش را دوباره عادت به سرکوبی داخلی بدهم. نظر من این است که مسائل داخلی از قبیل وقایع اخیر غرب کشور را با مذاکره و بهطور مسالمتآمیز میتوان حل کرد.
لشکرکشی به کردستان
۲۷مرداد ـ روزنامه اطلاعات ـ پیام «امام خمینی»: «... بهدولت ارتش و ژاندارمری اخطار میکنم اگر با توپها و تانکها و قوای مجهّز تا 24ساعت دیگر حرکت بهسوی پاوه نشود من همه را مسئول میدانم... اگر تا ۲۴ساعت دیگر عمل مثبت انجام نگیرد سران ارتش و ژاندارمری را مسئول میدانم»...
«شورای انقلاب حزب دموکرات کردستان را غیرقانونی اعلام کرد»
ـ کیهان ـ «شورای انقلاب اسلامی ایران در نشست امروز خود (۲۸مرداد) حزب دموکرات کردستان را غیرقانونی اعلام کرد».
۱۱شهریور ـ کیهان: «پیشروی شهر به شهر ارتش در کردستان... سنندج، سقز، مریوان، میاندوآب، کامیاران، بوکان، بیجار و پاوه، ازجمله شهرهاى کردستان هستند که ارتش و سپاه پاسداران در آنها مستقر هستند... دولت هیچ حزب و گروهی را در کردستان برای مذاکره بهرسمیت نمیشناسد». این روزنامه در همین روز اعلام کرد مهاباد توسط ارتش جمهوری اسلامی بهتصرف درآمد و «مرکز حزب دموکرات کردستان» تسخیر شد.
۷خرداد ـ کیهان: خمینی در دیدار با «کلیه نمایندگان مجلس شورای اسلامی در حسینیه جماران» ازجمله گفت: «... هرکس درباره مصوّبات مجلس و شورای نگهبان فساد کند باید بهعنوان مفسد فیالارض تحت تعقیب قرارگیرد...
۱۹خرداد ـ کیهان: خمینی «در جمع ستاد انجمنهای اسلامی وزارت بهداری و بهزیستی» گفت: «... با اشخاصی که در مقابل مجلس و دادستانی صفآرایی کنند آن خواهم کرد که با شاه کردیم... گروههایی درصدند بازار را ببندند اینها همان سرمایهدارانی هستند که میخواهند مفسده کنند... امروز بازار بستن راهپیمایی کردن سخنرانیهای انحرافی کردن تمام اینها برخلاف مصالح اسلام و برخلاف مصالح خدای تبارک و تعالی... میباشد و حرام است. الآن هم من نصیحت میکنم این جمعیت متدیّن نهضت آزادی را و آقای رئیسجمهوری را الآن هم من نصیحت میکنم که آقا شماها دست بردارید از این سنگاندازی جلو چرخ اسلام؛ دست بردارید از این تضعیف مجلس و تضعیف روحانیت و تضعیف ملت... دست بردارید از این امور... جدا کنید حساب را از مرتدها؛ آنها مرتد هستند. جبهه ملی از امروز محکوم به ارتداد است... اگر آمدند و در رادیو اعلام کردند که از ما نبوده از آنها هم میپذیریم»...
سرکوب خلقها
۲۸اسفند ـ کیهان ـ دیروز (از حدود ساعت پنج بعدازظهر) و دیشب نبرد مسلّحانه خونینی در سنندج جریان داشت. بر اساس گزارش خبرنگار کیهان تا صبح امروز حدود ۲۰۰تن مجروح و چندتن کشته شدند. [در همین روز] مردم از بالا توسّط هلیکوپترها بهگلوله بسته شدند و حتّی از گارد شاهنشاهی سابق برای سرکوب مردم استفاده گردید... ولی خوشبختانه با پادرمیانی آیتالله طالقانی و تشکیل شورای محلی و احاله امور بهآن بحران موقّتاً فروکش کرد.
«جنگافروزی دستراستیها در کردستان»
۷مرداد ـ روزنامه « انقلاب اسلامی» ـ سرلشکر ناصر فربد که پس برکناری سرلشکر قرهنی بهریاست کل ستاد ارتش منصوب شد درباره «جنگافروزی دستراستیها در کردستان» و علت کنارهگیری خود میگوید: «... من بههیچوجه معتقد نبوده و نیستم که ارتش را دوباره عادت به سرکوبی داخلی بدهم. نظر من این است که مسائل داخلی از قبیل وقایع اخیر غرب کشور را با مذاکره و بهطور مسالمتآمیز میتوان حل کرد.
لشکرکشی به کردستان
۲۷مرداد ـ روزنامه اطلاعات ـ پیام «امام خمینی»: «... بهدولت ارتش و ژاندارمری اخطار میکنم اگر با توپها و تانکها و قوای مجهّز تا 24ساعت دیگر حرکت بهسوی پاوه نشود من همه را مسئول میدانم... اگر تا ۲۴ساعت دیگر عمل مثبت انجام نگیرد سران ارتش و ژاندارمری را مسئول میدانم»...
«شورای انقلاب حزب دموکرات کردستان را غیرقانونی اعلام کرد»
ـ کیهان ـ «شورای انقلاب اسلامی ایران در نشست امروز خود (۲۸مرداد) حزب دموکرات کردستان را غیرقانونی اعلام کرد».
۱۱شهریور ـ کیهان: «پیشروی شهر به شهر ارتش در کردستان... سنندج، سقز، مریوان، میاندوآب، کامیاران، بوکان، بیجار و پاوه، ازجمله شهرهاى کردستان هستند که ارتش و سپاه پاسداران در آنها مستقر هستند... دولت هیچ حزب و گروهی را در کردستان برای مذاکره بهرسمیت نمیشناسد». این روزنامه در همین روز اعلام کرد مهاباد توسط ارتش جمهوری اسلامی بهتصرف درآمد و «مرکز حزب دموکرات کردستان» تسخیر شد.
گنبد:
روزنامه اطلاعات: «نبردهای گنبد تا بعدازظهر دیروز (۱۰فروردین) ۴۰کشته داشته است. بهعلت تیراندازیهای شدید کسی جرأت انتقال اجساد را ندارد». دکتر صارمی معاون بیمارستان شیر و خورشید سرخ گنبد گفت: تعداد کشتهشدگان گنبد بیش از ۵۰نفر است امّا بهعلت وضع اضطراری اجساد هنوز از سنگرها جمعآوری نشده است... امّا کادر بیمارستان بهعلت وضع فوقالعاده و تیراندازیهای مداوم جرأت نزدیک شدن بهجبهههای جنگ را ندارند»...
کشتار رهبران خلق ترکمن
طبق اخبار واصله شب قبل از راهپیمایی [بزرگداشت سیاهکل] توماج همراه با سه تن دیگر از رهبران کانون [فرهنگی ـ سیاسی خلق ترکمن] دستگیر میشوند و روزنامه جمهوری اسلامی ۲۳بهمن نوشت: ”توماج همراه با سه تن دیگر بهتهران اعزام شدند“. خبر روزنامههای شنبه [۴اسفند ۵۸] دائر بر کشته شدن ۴عضو ستاد خلق ترکمن بهضرب گلوله همه را در بهت و حیرت فرو برد چرا که اینان طبق گفته خود مقامات و همچنین روزنامه جمهوری اسلامی بهتهران منتقل شده و در زندان بهسر میبردند. امّا با کمال تعجّب اعلام میشود که اجساد این ۴نفر در ۱۲۵کیلومتری غرب بجنورد در زیر پلی توسّط رهگذری کشف شده است.
قاتل رهبران ترکمن
بعدها شیخ صادق خلخالی «قاتل صدها ترکمن و کرد و فارس» به این جنایت فجیع اعتراف کرد و در مجلس رژیم با افتخار! گفت: «... من با قاطعیت در گنبد وارد شدم و یکی از کارهای برجسته و انقلابیام در گنبد بود... ما دستور دادیم هر کسی را که مسلّح باشد بیاورند که آوردند. یکی دوتا سه تا پنج تا. هر کسی را که مسلّح آوردند ما اعدام کردیم. این جریان را که میگویم شاهد زنده دارم: آقای هاشمی [رفسنجانی] حاج احمدآقا [خمینی] شخص حضرت امام خود آقای منتظری و همه مسئولان آقای دکتر بهشتی و آقای قدّوسی... همه میدانستند. آقای رفیقدوست هم میداند. ۹۴نفر ازجمله توماج، واحدی، مخدوم، جرجانی، اینها را بنده اعدام کردم ۹۴نفر را اعدام کردم نه یک نفر را... من با قاطعیّت اسلامی در گنبد وارد جریان شدم و خلق ترکمن را در آنجا کوبیدم»... (روزنامه آزادگان، ۲۸شهریور۱۳۶۳).
روزنامه اطلاعات: «نبردهای گنبد تا بعدازظهر دیروز (۱۰فروردین) ۴۰کشته داشته است. بهعلت تیراندازیهای شدید کسی جرأت انتقال اجساد را ندارد». دکتر صارمی معاون بیمارستان شیر و خورشید سرخ گنبد گفت: تعداد کشتهشدگان گنبد بیش از ۵۰نفر است امّا بهعلت وضع اضطراری اجساد هنوز از سنگرها جمعآوری نشده است... امّا کادر بیمارستان بهعلت وضع فوقالعاده و تیراندازیهای مداوم جرأت نزدیک شدن بهجبهههای جنگ را ندارند»...
کشتار رهبران خلق ترکمن
طبق اخبار واصله شب قبل از راهپیمایی [بزرگداشت سیاهکل] توماج همراه با سه تن دیگر از رهبران کانون [فرهنگی ـ سیاسی خلق ترکمن] دستگیر میشوند و روزنامه جمهوری اسلامی ۲۳بهمن نوشت: ”توماج همراه با سه تن دیگر بهتهران اعزام شدند“. خبر روزنامههای شنبه [۴اسفند ۵۸] دائر بر کشته شدن ۴عضو ستاد خلق ترکمن بهضرب گلوله همه را در بهت و حیرت فرو برد چرا که اینان طبق گفته خود مقامات و همچنین روزنامه جمهوری اسلامی بهتهران منتقل شده و در زندان بهسر میبردند. امّا با کمال تعجّب اعلام میشود که اجساد این ۴نفر در ۱۲۵کیلومتری غرب بجنورد در زیر پلی توسّط رهگذری کشف شده است.
قاتل رهبران ترکمن
بعدها شیخ صادق خلخالی «قاتل صدها ترکمن و کرد و فارس» به این جنایت فجیع اعتراف کرد و در مجلس رژیم با افتخار! گفت: «... من با قاطعیت در گنبد وارد شدم و یکی از کارهای برجسته و انقلابیام در گنبد بود... ما دستور دادیم هر کسی را که مسلّح باشد بیاورند که آوردند. یکی دوتا سه تا پنج تا. هر کسی را که مسلّح آوردند ما اعدام کردیم. این جریان را که میگویم شاهد زنده دارم: آقای هاشمی [رفسنجانی] حاج احمدآقا [خمینی] شخص حضرت امام خود آقای منتظری و همه مسئولان آقای دکتر بهشتی و آقای قدّوسی... همه میدانستند. آقای رفیقدوست هم میداند. ۹۴نفر ازجمله توماج، واحدی، مخدوم، جرجانی، اینها را بنده اعدام کردم ۹۴نفر را اعدام کردم نه یک نفر را... من با قاطعیّت اسلامی در گنبد وارد جریان شدم و خلق ترکمن را در آنجا کوبیدم»... (روزنامه آزادگان، ۲۸شهریور۱۳۶۳).
پایان قسمت پنجم
ادامه دارد....