درباره ترکیب جمعیتی زندان‌ها؛ چرخه‌ی فقر و ستم مضاعف

درباره ترکیب جمعیتی زندان‌ها؛ چرخه‌ی فقر و ستم مضاعف
چرخه‌ی فقر مشخص کننده‌ی ترکیب جمعیتی زندانیان کشور نیز می‌باشد. فقر گسترده در جامعه، افراد جوان و عموما متأهل را که در پی حل و فصل مسائل معیشتی‌شان هستند وارد زندان‌ها می‌کند. همین امر بستری برای فروپاشی خانواده‌ها و رشد سایر جرائم اجتماعی می‌شود. در ادامه نظام حاکم بخشی از عمر قربانیان این چرخه‌ی ستم را در زندان‌ها تباه می‌کند و اگر از زندان‌ها خارج شوند وارد چرخه‌ای از کنترل‌های حکومتی به‌عنوان افراد سابقه‌دار می‌شوند.
زندان و جامعه
کم نیستند کسانی که نقطه‌ی انکشافشان از نظام حاکم، به زندان رفتن یا آشنایی با آنچیزی‌ست که در زندان‌ها می‌گذرد.
اشتباه نکنید موضوع این بحث زندانیان سیاسی و مقاومی نیست که در برابر شکنجه‌ها ایستادگی کرده و اعدام شده‌اند یا هنوز سالیان اسارت را می‌گذرانند؛ بلکه منظور جامعه‌ی تحت سلطه‌ای‌ست که از جمله در آینه‌ی زندان منعکس می‌شود؛ جمعیت زندانیان، رده‌ی سنی آنها، علت گرفتاری‌شان؛ همه‌ی اینها نشان می‌دهند که وضعیت واقعی در زیر پوست شهر به چه صورت است و شهروندان چرا و چگونه گرفتار شده‌اند. اینها همچنین نشان می‌دهد که نظام حاکم بر روی چه نقاطی و علیه کدام اقشار اعلام جنگ اجتماعی و اقتصادی کرده است.
آشنایی با این مختصات نه‌تنها تصویر ما را درباره شرایطی که در آن به سر می‌بریم واضح‌تر می‌کند بلکه بیشتر روشن می‌کند که آن دسته‌ی دیگر از زندانیان یعنی زندانیان سیاسی چرا در برابر این نظام قیام کرده و دست به مقاومت زده‌اند.
۸۰ درصد فقیر
۵ خرداد ۹۷ اصغر جهانگیر، معاون قوه قضاییه و رئیس سازمان زندان‌ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور تصریح کرد که «۸۰ درصد افراد زندانی، فقیر و نیازمند کمک هستند».
ترکیب جمعیتی فقرا در بیرون زندان و درون زندان نزدیکی بسیاری با یکدیگر دارند. همواره آمارهای گوناگونی درباره جمعیت فقیر کشور ارائه شده است. در برخی از این آمارها فقر مطلق، و در برخی دیگر فقر نسبی مبنا قرار داده می‌شوند.
اما اگر بخواهیم بر روی عددهای رسمی و غیر رسمی داده شده درباره جمعیت فقیر کشور نایستیم. همچنین فقر نسبی را در بررسی خود به کناری بگذاریم و تنها به سراغ فقر مطلق یعنی شرایطی که فرد از حداقل‌های بقا نیز برخوردار نیست برویم؛ می‌توانیم به برخی از شواهد غیر قابل انکار اتکا کنیم.
سال ۹۶ از جمله اعلام شد که خط فقر مطلق برای یک خانوار ۴ نفره، ۴ میلیون تومان در ماه می‌باشد. [چند میلیون ایرانی گرسنه هستند؟؛ تصویری از فقر در ایران] این برآورد توسط کارشناسان رسمی و حکومتی صورت گرفت در نتیجه می‌تواند تحت تأثیر منافع مشخص سیاسی، کوچک نیز شده باشد. با این وجود اگر همین را مبنا بگیریم پس از انتشار این آمار تغییرات و تحولات زیادی در عرصه‌ی اقتصاد کشور اتفاق افتاد که حقوق بگیران و اقشار آسیب‌پذیر را فقیرتر کرد. از جمله سقوط شتابان قیمت ریال. [صعود دلار و احتضار ریال؛ زمینه‌ها و چشم‌اندازها]
با این وجود برای سال ۹۷ حداقل دستمزد کارگران رقمی در حدود یک میلیون و صد هزار تومان مشخص شد. [حداقل دستمزد کارگران برای سال ۹۷؛ فقر فزاینده‌ی کارگران و اعتراضات شتابنده] بنا بر اعلام‌های رسمی بیش از پنجاه درصد از مردم ایران در زمره‌ی طبقه کارگر قرار می‌گیرند. [جایگاه طبقه کارگر در انقلاب آتی ایران]
به این جمعیت می‌توان جمعیت کارمندان دولت را نیز افزود؛ جمعیتی حدود ۲.۵ میلیون نفر که با خانواده‌هایشان می‌توانند تا حدود ۱۰ میلیون نفر را در بر بگیرند. این گروه بنا بر اعلام جمشید انصاری، رئیس سازمان امور اداری و استخدامی کشور، به طور متوسط حدود ٢‌میلیون ‌و٩٤٠‌هزار تومان در ماه حقوق می‌گیرند. [درباره کارمندان ایران چه می‌دانیم؟]
در کنار جمعیت کارگران و کارمندان می‌توان جمعیت ۱۰ میلیون بیکار کشور را نیز افزود. [مفهوم اشتغال در یک نظام اقتصادی تیولداری و راه برون رفت از معضل]
حال آنچه در آمار جهانگیر از ترکیب زندانی‌ها بارز می‌شود، حضور ۸۰ درصدی فقرا در زندان است.
فروپاشی خانواده‌ها
نکته قابل توجه دیگر در آمار رئیس سازمان زندان‌ها حضور گسترده‌ی افراد متأهل در زندان‌هاست. او تصریح می‌کند که «۶۴ درصد میانگین کشوری جمعیت کیفری متاهل هستند». امری که به وضوح نشان می‌دهد افراد متاهل به خاطر پذیرفتن تعهدات مالی در برابر خانواده بیش از افراد مجرد در معرض دستگیری و به زندان افتادن قرار دارند. امری که نه تنها منجر به گرفتاری آنها می‌شود بلکه در گام بعد زمینه را برای فروپاشی خانواده‌ها و رشد سایر معضلات و مشکلات اجتماعی از جمله فحشا، اعتیاد، کودکان کار و … فراهم می‌کند.
در گزارش جهانگیر گفته می‌شود که میانگین زنان زندانی در کل کشور دو درصد است. اما آنچه در ادامه توسط او اظهار می‌شود بسیار تکان دهنده‌تر است. به گفته او «۴۰ درصد زنان زندانی ما هیچ ملاقا‌ت‌کننده‌ای ندارند». [فردانیوز ۵ خرداد ۹۷] موضوعی که به نظر می‌رسد از هرگونه توضیح و تشریح بیشتر ما را بی‌نیاز می‌کند و خود آمار به تنهایی گویای فاجعه‌ی در جریان است.
جوانان و مالباختگان؛ و چرخه‌ی تباهی
آمارهای جهانگیر را می‌توان با آمارهای ارائه شده توسط الهام فخاری، رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران تکمیل کرد. او می‌گوید ۷۰ درصد زندانیان در شهر تهران زیر ۴۰ سال سن دارند. یعنی در زمره جمعیت فعال کشور محسوب می‌شوند. او اضافه می‌کند ۴۲ درصد زندانیان به خاطر جرائم مربوط به مواد مخدر به زندان افتاده‌اند و ۹۶ درصد زندانیان جرائم عادی غیر عمد استان تهران، شامل محکومان مالی می‌شوند که ۷۵ درصد آنان به دلیل ناتوانی در پرداخت چک صادر شده به زندان افتاده‌اند.
مهمترین نکته اما در اظهارات الهام فخار درباره‌ی روندی‌ست که به‌نام اصلاح و تربیت در زندان‌ها در جریان است. او به طور ضمنی تصریح می‌کند که حضور «کودکان و نوجوانان و زنان» در مراکزی مانند «کانون اصلاح و تربیت»، «داغ ننگی» «بر روی پیشانی آنان می‌زند که زدودن آن را حتی ساختارهای رسمی مانند گواهی سوء پیشینه بر نمی‌تابد و با ریاکاری محض نه به دنبال برگرداندن این افراد بزهکار به آغوش جامعه که فقط به دنبال محدود کردن و کنترل کردن آنان است.» [همشهری آنلاین ۶ خرداد ۹۷]
به این ترتیب می‌توان نتیجه گرفت که چرخه‌ی فقر مشخص کننده‌ی ترکیب جمعیتی زندانیان کشور نیز می‌باشد. فقر گسترده در جامعه، افراد جوان و عموما متأهل را که در پی حل و فصل مسائل معیشتی‌شان هستند وارد زندان‌ها می‌کند. همین امر بستری برای فروپاشی خانواده‌ها و رشد سایر جرائم اجتماعی می‌شود. در ادامه نظام حاکم بخشی از عمر قربانیان این چرخه‌ی ستم را در زندان‌ها تباه می‌کند و اگر از زندان‌ها خارج شوند وارد چرخه‌ای از کنترل‌های حکومتی به‌عنوان افراد سابقه‌دار می‌شوند.
اگر کسی در جستجوی آن است که خلافت اسلامی! به چه روش‌هایی مردم را سرکوب می‌کند می‌تواند از جمله به وضعیت زندان‌ها بنگرد.
مارا درحساب های زیر دنبال کنید توئیترkhozestan_khoro@ سایت ایران آزادی /http://fa.iranfreedom.org برای ارتباط با ما @manrakh342