عید کارگران، مظهر همبستگی و اتحاد! ؛ کنفرانسی از عباس داوری

کنفرانس عباس داوری درسایت ایران آزادی
عید کارگران، مظهر همبستگی و اتحاد! ؛ کنفرانسی از عباس داوری

 عید کارگران، مظهر همبستگی و اتحاد ، عنوان کنفرانسی از عباس داوری (مسؤل کمسیون کار شورای ملی مقاومت ایران) در شبکه تصویری ایران آزادی‌ست.در این کنفرانس فریبکاری های رژیم ، طرح وبرنامه ها برای درکنترل داشتن کارگران در روز جهانی کارگر ، اول ماه می (یازده اریبهشت ) افشا شده و تجمعات اعتراضی کارگران دراین روز موردبررسی قرارگرفته است
سلام می‌کنم به همه دوستان عزیزم، همچنین به کارگران شرافتمند و زحمتکش و ستمدیده میهن ما درود می‌فرستم و این عید کارگران را به تک تک آنها تبریک می‌گویم. این رژیم ضدبشری که تلاش می‌کند که همه مردم ایران به ویژه کارگران و زحمتکشان همواره تلخکام باشند اما کارگران در همه جا این روز را جشن گرفتند و آن را گرامی می‌دارند که نفس جشن گرفتن خاری برچشمان این آخوندهای ضدبشری است.
برنامه امروز را تحت عنوان عید کارگران، مظهر همبستگی و اتحاد است که همراه با پاسخ به سئوالات شما دوستان هم خواهدبود.
کارگران و اقشار زحمتکش، دیروز و امروز تجمعات زیادی علیه رژیم در شهرهای مختلف ایران برگزار کردند. هزاران تن ازکارگران، بازنشستگان و دیگر اقشار محروم امروز به مناسبت روز جهانی کارگر، دراعتراض به وضعیت وخیم معیشتی خود در مقابل مجلس رژیم آخوندی در تهران دست به تجمع زدند و همچنین راهپیمایی کردند. کارگران و سایر اقشار، شعار می‌دادند:
«کارگر بازداشتی آزاد باید گردد». «نان مسکن آزادی حق مسلم ماست»؛ «حقوق‌های نجومی فلاکت عمومی»؛ «تأمین اجتماعی حق مسلم ما است»؛« کارگر معلم دانشجو اتحاد، اتحاد»؛ کارگران پلاکاردهایی در دست دارند که بر روی آن نوشته شده:؛ «قرارداد موقت بردگی کارگر»؛ یکی از کارگران پلاکارد بزرگی در دست دارد که بر روی آن نوشته است: «آهای وزیر میلیاردر، چهل ماهه که گوشت نخریده‌ام» .
البته رژیم هم مثل همیشه، با گسیل نیروهای سرکوبگر تجمع کارگران در مقابل مجلس را مورد حمله قرار دادند. علاوه بر آن در تهران تعداد بسیار زیادی از کارگران با راهپیمایی به سمت خانه کارگر رژیم در مقابل آن دست به اعتراض زدند و شعار «مرگ بر ستمگر درود بر کارگر» سر دادند. روی بنری که در دست کارگران است نوشته است:« تأمین اجتماعی حق مسلم کارگر است»؛ «به وزیر بهداشت هشدار می‌دهیم دست از سر صندوق کارگران بردارید».
کارگران و بازنشستگان پاکدشت. همچنین جمعی ازکارگران سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی صبح درگرامیداشت روزجهانی کارگر؛ اقدام به تجمع در ترمینال آزادی در تهران نمودند. این کارگران پلاکاردی دردست دارند که بر روی آن نوشته شده: «روزجهانی کارگر؛ روزاتحاد؛ همبستگی و دادخواهی کارگران گرامی باد» . علاوه بر تهران در اصفهان، اهواز یزدو بانه و سقز و مریوان سنندج تجمعات بزرگی برگزار کردند. در مجموع در دیروز و امروز بوده است
پرسش: با سلام. از نظر شما تفاوت تجمعات و تظاهرات امروز اول ماه می با سال قبل چه تفاوتی داشته است؟‌
عباس داوری : اگر خاطرتان باشد، هر سال رژیم و بخصوص جنایتکارانی مانند علی ربیعی و علیرضا محجوب، باسرکوب از یک طرف و فریبکاری از طرف دیگر، تجمعات را کنترل می‌کردند و سال گذشته علی ربیعی با وقاحت تمام تعدادی از کارگران را به گور خمینی برد تا به آنان خون دل بخوراند البته کارگران هم در همانجا بساط روحانی و ربیعی را بهم ریختند. امسال از همان اوائل فروردین، سردمدادان رژیم تلاش داشتند که کنترل تظاهرات را به دست بگیرند. رژیم امسال می‌خواست هفته کارگر بگیرد و با شیادی ستادی تحت عنوان ستاد مرکزی گرامیداشت هفته کارگر تشکیل داد که در روز ۱۵ فروردین آنهاتصمیم گرفتند تا آنجا که می‌توانند به کارگران شکنجه روحی و روانی بدهند ببینید چه برنامه‌های ریخته بودند:‌
۵ اردیبهشت میثاق کارگران با خمینی ملعون و خامنه‌ای جنایتکار آیا این کار بالاترین توهین به کارگر نیست؟‌
۶ اردیبهشت دیدار کارگران ماهر با مراجع عظام اینها همان آخوندهایی هستند که فقط از بودجه امسال ۲۰۰۰ میلیارد تومان پول توی جیبشان ریخته شده. از جمله آخوند مکارم شیرازی که ۳۰۵ میلیارد تومان پول گرفته تا کودکان مردم در بیغوله‌ها درس بخوانند و خودش برای دفاتر خودش قصر بسازد
۷ اردیبهشت حضور کارگران در نمازهای جمعه سراسر کشور است.
و بالاخره ۱۱ اردیبهشت راهپیمایی و برنامه جنبی آن افتتاحیه مسابقات قرآن
دیدار نمایندگان کارگری با روسای قوا ، برگزاری مسابقات ورزشی کارگران و بازنشستگان ، زنگ ورزش صبحگاهی در کارخانجات با هماهنگی رادیو ورزش ، اهداء شاخه گل به کارگران طی هفته کارگر ، ارائه خدمات مشاوره رایگان به کارگران و خانواده‌های آنها در مراکز مشاوره ناجا و کلانتری‌های سراسرکشور.
ملاحظه می‌کنید تمام مسخره و دهن کجی به کارگران است اما کارگران ما امروز در شعارهای «مرگ بر ستمگر درود بر کارگر». «تأمین اجتماعی حق مسلم کارگر است» و با بنر افشاگرانه که نوشته شده بود به وزیر بهداشت و درمان هشدار می‌دهیم که دست از سر صندوق کارگران بردارد رژیم را رسوا کردند.
بنا بر این کارگران ما در راستای قیام دیماه ۹۶، شعارهای تماماً سیاسی علیه رژیم دادند و نشان دادند که تا سرنگونی این رژیم دست از مطالبات خود برنخواهند داشت.
عید کارگران، مظهر همبستگی و اتحاد! ؛ کنفرانسی از عباس داوریریشه این کارهای ضدانسانی، در سیاستهای کثیف این رژیم است که تولید کشور ما را به نابودی می‌کشاند. به همین چهار سال گذشته نگاه کنید:‌
در ۵ اسفند ۹۴ سایت موسوم به خانه ملت نوشت: «۱۵۰۰ واحد صنعتی تولیدی در دو سال گذشته تعطیل شده است»‌. در مرداد ماه ۹۶ علی یزدانی رئیس‌سازمان صنایع کوچک و مدیرعامل شهرک‌های صنعتی کشور «از تعطیلی بیش از پنج هزار واحد تولیدی کوچک و متوسط در سال گذشته خبر داد» دامنه انهدام تولید به آنجا کشید که کارخانه‌های فعال و با سابقه‌یی مانند داروگر (با سابقه ۹۰ سال)، ارج، آزمایش، قند ورامین و چندین کارخانه نساجی و کاشی‌سازی و… تعطیل شدند این مطلب را روز ۲۱ فروردین ۹۶ روزنامه مشرق نوشت.
این از یک طرف از طرف دیگر همزمان قاچاق کلان که سرنخ آن دست سپاه پاسداران، بیت خامنه‌ای و دیگر نهادهای حکومتی است، تولید را به نابودی کشانده است .
طیب‌نیا وزیر وقت اقتصاد روحانی اعتراف کرد: «بر اساس آمار رسمی حجم قاچاق کالا به حدود ۱۵ میلیارد دلار می‌رسد و قاچاق کالا بزرگترین ضربه و تخریب برای تولید ملی ماست که به اشتغال جوانان ضربه می‌زند». و «در یک روز ۳۳۰۰ کانتینر کالای قاچاق وارد کشور می‌شود و کارخانه‌ها و صنعت و تولید ما را فلج می‌کند …» ابعاد واقعی قاچاق بیشتر از این ارقام است.
وقتی تولید نابود می‌شود و با توجه به اینکه هر سال بیش از یک ملیون نفر وارد بازار کار می‌شود که هیچ چرخه اشتغالی که بتواند افراد را به کار بگیرد وجود ندارد، میلیون‌ها نقر بیکار دنبال کار هستند و در نتیجه قیمت نیروی کار بسیار پایین می‌آید و کارگران مجبور می‌شوند با هر دستمزدی بدون استفاده از مزایای قانونی کار کنند و هر وقت هم کارفرما خواست، این‌ها را اخراج می‌کند. این نیروی کار بسیار ارزان قیمت برای پر کردن کیسه ولی فقیه و سپاه پاسداران است چون آن‌ها بزرگ‌ترین مؤمسسات اقتصادی را در اختیار دارند
پرسش: با توجه به این که این روزها شهرهای کردی در اعتصاب هستند، آیا این اعتصابات ربطی به اشتغال و نداشتن کار هم دارد یا فقط به دلیل بازرگانی می‌باشد؟
عباس داوری : چندین روز است که شهرهای بانه، اشنویه، مریوان، سنندج، سردشت ، در اعتصاب و تظاهرات هستند مثلاً امروز هفدهمین روزی است که شهر بانه در اعتصاب و اعتراض علیه سیاستهای رژیم می‌باشد.
مطابق آماری که خود رژیم داده بیش از ۸۰ هزار کولبر در این مناطق است البته تعدادشان بسا بیشتر از آمار رژیم است. آن‌ها در شرایط بسیار سختی کار می‌کنند.‌ شهرهای مرزی کردستان از گذشته‌های دور بطور عمده کالا به عراق صادر می‌کردند و متقابلاً کالا نیز وارد می‌کردند.
اما در ۴ دهه گذشته به دلیل سیاستهای اقتصادی رژیم که بیکاری هرروز گسترش می‌یابد، برتعداد کولبران بسیار اضافه شده و حتی در میان آنها فارغ التحصیلان دانشگاه‌ها هم دیده می‌شود.
بنا بر این اعتصاب این شهرها ربط مستقیمی به بیکاری و گرانی وحشتناکی دارد که بر مردم ما این رژیم تحمیل کرده است. در واقع می‌خواهد با بستن مرزها، اخاذی بیشتری از مردم آن منطقه بکند. در حالی که در پاسخ به سئوال قبلی گفتم که روزانه ۳۲۰۰ تریلی کالای قاچاق بطور سیستماتیک وارد کشور می‌شود اما نه تنها کسی جلوی آنها را که نه از نظر حجم و نه از نظر قیمت با مقداری کالایی که از مرز ایران و رقم مبادله می‌شود نیست.
البته همه ساله در شهرهای استان کردستان مانند سنندج مردم روز کارگران جشن گرفته و آن را گرامی می‌دارند امسال هم علیرغم شدت فقری که وجود دارد ولی عکسها و فیلمها نشان می‌دهد که چگونه کارگران ما با گل، عید خودشان را گرامی می‌دارند.
پرسش: آیا تجمعات امروز کارگران با مجوز بود؟‌ اگر با مجوز بود، پس چرا تعدادی را دستگیر کردند؟
عباس داوری : خیر رژیم برای کارگران مجوز راهپیمایی یا اعتصاب یا تظاهرات نمی‌دهد. رژیم می‌خواهد راهپیمایی کارگران یا تظاهرات آنها را تحت کنترل خود بگیرد اما کارگران اصلاً به چنین چیز تن نمی‌دهند این رژیم ضدکارگری از یک طرف شدیدترین استثمار را علیه کارگران راه انداخته و از طرف دیگر می‌خواهد کارگران را به برنامه‌های ساختگی خود بکشاند. اما کارگران میهن ما با شحاعت تمام با مجوز خودشان که حق مسلم آنها می‌باشد، دست به تجمعات و اعتراضات آنهم با شعارهای کوبنده می‌زنند رژیم فکر می‌کند با حمله و هجوم به تظاهرات و اعتراضات و دستگیری تعدادی از کارگران، می‌تواند آنها را از خواسته قانونی خود و حقوق حقه‌شان باز دارد همچنان که با هجوم وحشیانه به زنان کارگر معترض و با شوکر زدن فکر می‌کنند که می‌توانند آنها را از حرکت باز دارند اما کارگران ما همچنان که امروز نشان دادند در مقابل مجلس رژیم تعدادی از مأموران سرکوبگر را گوشمالی دادند و توطئه‌های دشمن را برسر خودش خراب کرده و اعتراضات خودشان را به گوش جهانیان رساندند درود می‌فرستیم به این کارگران مقاوم به ویژه به زنان کارگر
پرسش: امروز و دیروز علاوه با کارگران، اقشار دیگری نیز دست به اعتراض زده بودند. انگیزه آنها از این اعتراضات چیست؟‌
عباس داوری : واقعیت این است که این تنها کارگران نیستند که رژیم آنها را بشدت استثمار می‌کند بلکه این تمامی خلق ایران است که به دست این رژیم ضدبشری چپاول می‌شود.
برای مثال به سپرده گذارانی که سپرده‌های آنان را سردمدادان رژیم و سپاه پاسدران به غارت برده نگاه کنید که چگونه در شهرهای مختلف مانند تهران، مشهد و رشت و اهواز … دست به اعتراض علیه رژیم می‌زنند. چون رژیم هستی آنها را به غارت برده مثلاً امروز به مؤسسه کاسپیسن تخم مرغ گندیده و رنگ پرتاب کردند و شعار می‌دادند دولت ما دزده … قانون ما دزده … بانک‌های ما دزدن … مجلس ما دزدن … دولت دزده … قانون دزده … روحانی دزده … نماینده‌ها دزدن …. خاک بر سر روحانی
پرسش: در هر کشوری برای هر کالا سهم مشخصی برای تولیدکنندگان یعنی کارگران تعلق می‌گیرد. آیا این سهم در تمامی جهان یکسان است؟‌ کارگران کشور ما چه سهمی از آن می‌برند؟
عباس داوری : در نظام ضد کارگری این رژیم استثمار وحشیانه کارگران ابعاد نجومی به‌خود گرفته است. به عنوان مثال اسماعیل ظریفی آزاد (مدیر کل روابط کار وزارت کار و امور اجتماعی) می‌گوید: «هزینه‌یی که برای نیروی انسانی در عرصه تولید کالا و خدمات صورت می‌گیرد را تحت عنوان «سهم جبران خدمت» می‌آورند… این عدد ۷۰ درصد در ایالات متحده آمریکا و در کشورهای توسعه یافته صنعتی نوعاً از ۵۰ درصد به بالا هستند. کشورهای هم شأن ما حول و حوش ۲۵ تا ۳۵ درصد هستند. … ایران در قعر جدول همه کشورهای دنیا با پنج درصد قرار دارد.» (تلویزیون رژیم ۲۲ اسفند ۹۶) یعنی ارزش کار کارگر در ایران پنج تا هفت برابر کمتر از کشورهای منطقه و ۱۰ تا ۱۴ برابر کمتر از کشورهای صنعتی است.
ضدیت این رژیم با کارگران که به اینجا ختم نمی‌شود. آخوند روحانی در سال ۹۵، «پیش نویس لایحه اصلاح قانون کار» را در ۸۴ ماده و دو بند، به مجلس ارتجاع داد. این لایحه بسیاری از مواد و تبصره‌های قانون کار را علیه حقوق کارگران تغییر می‌دهد. این تغییرات به ویژه در مواد ۷، ۲۱، ۲۷، ۴۱ و … حقوق اساسی کارگران را زیرپا می‌گذارد.
به‌عنوان مثال این لایحه تعیین دستمزدها و مزایای قانونی کارگران را موکول به «شرایط و اوضاع اقتصادی کشور» و شرایط هر منطقه یا استان کرده و اسم آن را «مزد منعطف» گذاشت. در این لایحه تعیین دستمزد با رضایت و اغلب تصمیم کارفرما است.
در روز ۲۵ آبان ۹۵، کارگران محروم و خشمگین در مقابل مجلس رژیم علیه این لایحه دست به تظاهرات زدند. برخی از اقشار مردم و از جمله دانشجویان به این تظاهرات پیوستند. آن‌ها شعار می‌دادند: «لایحه این دولت، تضمین این بردگیست»، «معیشت، منزلت، حق مسلم ماست»، «اصلاح قانون کار، به نفع سرمایه دار» و…
کارگران در بیانیه پایانی خود خواستار بازپس گیری فوری لایحه و لغو قوانین برده‌ساز کار و برچیده شدن قراردادهای موقت شدند. خشم و پایداری کارگران باعث شد که روحانی به طور موقت لایحه را پس بگیرد. اما این رژیم راههای بسیار زیادی برای چپاول کارگران در پیش گرفته از جمله :
با ایجاد پیمانکارانی که واسط بین کارگر و کارفرما هستند و از کارگران کاغذ سفید برای کارفرمایان می‌گیرند که هر وقت دلش خواست کارگر را بیرون کند.
ناهید تاج الدین نماینده مجلس ارتجاع چند روز پیش گفت: «کارکنان را به انواع رسمی, پیمانی, قراردادی, قرارداد مدت معین, مدت موقت یا طویل‌المدت, کارمعین, طرحی, شرکتی, حجمی تقسیم می‌کنند» و افزود «فاصله دریافتی نیروهای رسمی بخش‌های دولتی یا وزارتخانه‌ها با جمع حقوق و مزایا و اضافه‌کاری با دریافتی نیروهای قراردادی تابع دولت به بیش از چهار برابر می‌رسد» (سایت خانه ملت ۲ اردیبهشت ۹۷
)
پرسش: سال ۵۷ با اعتصاب شرکت واحد وشرکت نفت وآموزش وپرورش ضربه‌ای بزرگ به رژیم شاه وارد شد و درعرض چند ماه منجر به سرنگونی‌اش شد پرسش: آیا نمی‌توان این پتانسیل‌ها وموتور های قوی جامعه رابه حرکت گسترده دراورد؟
عباس داوری : دوست عزیز، حتماً پتانسیل و موتورهای بسیار قویتر از زمان شاه وجود دارد شما اگر به پروسه تظاهرات و اعتراضات دقت کرده باشید، قطعاً مثل همه خواهید دید که چگونه این اعتراضات از اعتراضات صنفی و به دست آوردن حداقل حقوق کارگر، تبدیل به اعتراضات سیاسی شده و هر روز شعارهای سیاسی جای بیشتری پیدا می‌کند. وقتی شعارهای صنفی به دلیل این که به حداقل آنها هم رسیدگی نمی‌شود، تبدیل به شعار سیاسی به ویژه از نوع سرنگونی می‌رسد، دیگر اراده‌ها متفاوت می‌شود دیگر کارگر برای به دست آوردن حقوق معوقه خود شعار نمی‌دهد و تظاهرات نمی‌کند چون می‌داند در این رژیم فایده ندارد و این رژیم باید سرنگون بشود. الان ما شاهد هستیم که هر روز شعارها از صنفی به سیاسی تبدیل می‌شود. چرا برای این که چند سال باید کارگر فریاد بزند که حقوق مرا بدهید در حالی که می‌داند حقوق آنها را همین آخوندها به تاراج می‌برند همین پاسداران که برای سرکوب مردم از لباسی شخصی استفاده می‌کنند می‌برند. همین سپرده گذاران را که رسماً رژیم سپرده آنها را بالا کشیده یک سال دو سال دوندگی کردند و فقط سپرده خود را می‌خواستند ولی رژیم اصلاً توجهی نکرد شروع کردند به شعارهای سیاسی. بازنشستگان را ببینید رژیم پولهای بازنشستگی انها را از صندوقشان ربوده ۱۸۰ و چند میلیارد تومان و نمی‌دهد و در مقابل مجلس خودش آنها را مورد هجوم قرار می‌دهد، اراده‌اش برای سرنگونی رژیم آماده می‌شود. کارگران هم همین وضعیت را دارند. بنا بر این اراده سرنگونی آن موتور و پتانسیلی که شما به درستی از آن یاد کردید، همچنان که در قیام دیماه ۹۶ دیدیم به سرنگونی است که همین تظاهرات و قیامها منجر به آن خواهدشد
پرسش: چرا ترس سران از ط
بقه ضعیف جامعه مثل کارگران وکسبه وکشاورزان وتوده مردم بیشتر از بقبه هست؟
عباس داوری : اصطلاحی که از قبل گفته شده و درست هم هست این است که کارگران و زحمتکشان چیزی برای از دست دادن ندارند. کارش را انجام داده ولی حقوقش را نگرفته برای همان حقوقش مبارزه می‌کند وقتی آن حقوق داده نمی‌شود، وقتی امنیت شغلی ندارد وقتی ورقه سفید از کارگر گرفته‌اند که هر وقت خواستند بیرونش کنند، وقتی پیش خانواده‌اش دائم شرمنده است، وقتی ۴۰ ماه است که گوشت نخورده، همان شعاری که امروز می‌دادند، این افراد قدرت عجیبی دارند ممکن است خودشان متوجه نباشند اما دشمن خوب می‌داند که اگر این خشم فوران کند ریش و ریشه آخوندها را به آتش خواهدکشید به این دلیل است از این کارگران و زحمتکشان این رژیم وحشت دارد و می‌ترسد چون می‌داند چه بلاهایی برسر آن‌ها آورده است.
پرسش: دوست عزیزی نوشته من ماهی ۲۵۰ هزار تومان پول بیمه به حکومت می‌دهم این پول از جیب خانواده من به جیب حکومت می‌رود آیا اگر من بیمه را پرداخت نکنم وبه جیب ملأ نریزم در حکومت فردا بیمه خواهم بود؟ 
عباس داوری : اجازه بدهید اول از امروز یعنی وضعیت موجود شروع کنیم. شما این صندوقهای بازنشستگان و بیمه شدگان را می‌بینید که جناحهای مختلف رژیم چه برسر آن‌ها آورده‌اند. چگونه کسانی که حتی ۳۰ سال انواع بیمه پرداخت کرده بودند رژیم نه تنها پول بازنشستگی آنها را نمی‌دهد، بلکه به آنان آزار و اذیت می‌رساند و گاه برخیها را دستیگیر می‌کند. این عمل رژیم به این دلیل است که این رژیم غاصب است و همه چیز مردم و در رأس همه چیز، حق حاکمیت مردم را به سرقت برده است.
فردا اگر این رژیم سرنگون بشود و یک حکومت مردمی ایجاد شود، طبعاً پولها را در جنگ و کشتار و صدور تروریسم و پرکردن کیسه و حسابهای بانگی سردمداران رژیم و آقا زاده‌های آنها نمی‌ریزد و پول صندوقها دیگر به سرقت نمی‌رود. اگر کسی در این رژیم سنوات کاری داشته باشد، طبعاً در حکومت مردمی از مزایای آن سنوات برخوردار خواهد بود
درهمین زمینه :