جدایی دین از دولت در ایران آزاد فردا! چگونه به اجرادرمی آید؟ گفتگو باپرویزخزایی

جدایی دین از دولت در ایران آزاد فردا! چگونه به اجرادرمی آید؟ گفتگو باپرویزخزایی

 جدایی دین از دولت در ایران آزاد فردا! چگونه به اجرادرمی آید ؟ پرویز خزایی عضوشورای ملی مقاومت ایران و نماینده شورا ی ملی مقاومت در کشورهای نوردیک (شمال اروپا) و کارشناس حقوق بین الملل طی گفتگویی با شبکه تصویری ایران آزادی آن را مورد بررسی قرار داده و به سئوالات درمورد تفاوت اسلام مجاهدین با بنیادگرایی رژیم ولایت فقیه پاسخ میدهد
پرویز خزایی: با درود فراوان به هموطنان عزیزم خیلی خوشحالم که در این برنامه در خدمت شما هستم و ضمن عرض سلام و واقعاً افتخار بخاطر ملت فهیم و باسواد ایران. خواستم یک نکته کوتاه در ابتدای این بحث مون بگم و اون جریانی است که دیشب در آمریکا اتفاق افتاده. همونطور که میدونید من یک مقاله هم چند روز پیش در این مورد نوشتم، تمام این کارزار حاکی از فعالیتهای مقاومت بود و سازمان مجاهدین چون ما و ملت ایران نمی‌خواهند که این رژیم ددمنش هیتلری و فاشیستی به بمب اتم دست پیدا کنه. مجاهدین و مقاومت از ۳۷ سال پیش عزم جزم کردن که نذارن چون خودتون می دونید که اولین بار هم مجاهدین و شورای ملی مقاومت ۱۶ سال پیش کشف کردن این نطنز و اراک را و بعد هم جامعه جهانی خلاصه رژیم رو برد زیر فشار که بمب اتم نسازه.
همونطور که خانوم رجوی گفتن آمریکا از این قرارداد اومده بیرون خب نشون دهند ه این هست که رژیم تقلب کرده نمیذاره که سایتهای واقعی رو ببینن و همونطور که خودشون میگن تا این رژیم سرکوبگر ضدایرانی نیفته محال ممکنه که قطع برنامه اتمی پیش بیاد، محال ممکن است که این رژیم دست برداره از منطقه، میلیارد، میلیارد، میلیارد پول مردم ایران را صرف مزدوران غیر ایرانیش نکنه در سوریه و بخاطر نگه داشتن یک جلاد مثل خود خامنه‌ای به نام بشار اسد و همونطوری که گفتن خانوم رجوی این جریان قطع نمیشه این فتنه در منطقه برداشته نمیشه چه اتمیش چه دخالت در جنگهای منطقه آیش پول مردم ایران، مردمی که گرسنه، مردمی که زیر خط فقرن، مردمی که کارگراشون، پرستاراشون، معلم هاشون مردمشون حقوق نمیگیرن ماهانه و اینها در فلاکت و بدبختی باید ۵-۶ کار جانبی بگیرن حتی ارتشی هاشون حتی آدمای کارمندهای دولتشون تا بتونن کرایه خونه و خرج زن و بچه شون رو بدن.
پس این حرفی که خانوم رجوی زده دیشب خیلی شاخصه این رژیم محال ممکن هست که دست از سر منطقه برداره تا زمانی که این رژیم هست. همونطوری که هیتلر تا زمانی که سقوط نکرد این کشتار و قتل و تجاوز به کشورهای همسایه قطع نشد.
درود بر این مجاهدین و مقاومت باد که اطلاعات اتمی رو ما در یک کنفرانس بین المللی به همه جهان دادیم و گفتیم مواظب باشید هیتلر جدید موسیلینی جدید خونخوار جدید بنام خامنه‌ای داره بمب اتمی میسازه. این یک بحث خوبی هست که من یک توضیح کوتاهی داده باشم.
سؤالات خیلی زیادی می‌کنید من خیلی خوشحالم از این سوالاتون واقعاً خیلی افتخار می‌کنم که هموطنان ما اینقدر آگاه هستن اینقدر روشن هستن. یعنی نمیذارن که یک موضوعی بی جواب بمونه سوالاشون رو واقعاً مطرح میکنن و من خیلی خوشحالم.
پرسش: مفهوم جدایی دین از دولت چیست. آیا یعنی هیچ آدمی که اعتقاد مذهبی دارد حق ندارد در سیاست و تشکیل حزب شرکت کند؟
پرویز خزایی: ببینید از ابتدای تاریخ یک بحثی بوده توی فلاسفه حقوق و فلاسفه علوم سیاسی که آیا منبع حکومت باید از آسمون باشه یا مردم باید حکومت خودشون رو خودشون تشکیل بدن. یعنی قانون و اصول حکومت آیا باید از آسمون بیاد که اصلاً معلوم نیست آسمون کدوم وره اون دیگه فلسفه است دین هست. یا اینکه نه یک ملتی یک کشوری ملت جمع میشن یک کشور تشکیل میدن و بعد میگن منبع قوانین ما چیزی است که مردم تصمیم میگیرن یعنی با رأی مردم یعنی با دمکراسی.
در زمانهای قدیم پاپ قرون وسطی می‌گفت من نماینده خدا هستم روی زمین خودش این انجیل رو یک تفسیری می‌کرد همون تفسیری که خامنه‌ای و خمینی میکنن بن لادن و نمی دونم البغدادی و ملأ عمر میکنن یعنی من می‌فهمم تفسیر این چیز چیه هرچی من تفسیر می‌کنم این درسته این فاشیستی مطلق. یا اینکه نه یک عده مترقیان بودن گفتن نه باشه شما دینت رو داشته باش ولی کسی که باید تصمیم بگیره که مملکت رو چجوری برونه چه نهادهایی بیاره چه قوانینی رو تدوین کنه مردم هستن با رأی مردم. هر نفر یک رأی بدون درنظر گرفتن اینکه این به چه دینی تعلق داره یا چه به چه چیزی تعلق نداره یا قومیتش چیه نژادش چیه همونطوری که اعلامیه جهانی حقوق بشر اومده که ۳۰ ماده است فکر می‌کنم این واقعاً میشه گفت قانون اساسی این کتاب مقدس تاریخ بشریت هست توی ۳۰ ماده: بشر مساوی است، هرکس حق داره در سرنوشت خودش دخالت کنه، کسی حق نداره بزور مردم رو وادار کنه به یک ایدئولوژی به یک فکری، آزادی بیان، آزادی اجتماعات، آزادی دین، آزادی عقیده همش توش هست. خب؟ وقتی میگیم جدایی دین از دولت یعنی اینکه یک سیستمی باید باشه که در این سیستم یک ایدئولوژی یک تفسیر یک نمیدونم نفر بنام سایه خدا یا ولی مطلقه فقیه نیاد بگه من هم خیر و صلاح شما رو می دونم که هیتلر هم همین رو می‌گفت موسلینی هم همین رو می‌گفت استالین هم همین رو می‌گفت، یعنی اینکه شما یک سیستمی برقرار می‌کنی که در این سیستم دین از قانون اساسی جامعه جداست یعنی اینکه هیچ کسی با هیچ دینی با هیچ عقیده‌ای با هیچ مذهبی یا نداشتن مذهب ترجیح نداره بر دیگران. این یعنی سیستمی که شخصیت حقوقی یک جامعه ایست یعنی قانون اساسی است در این اساسه که هیچ دینی هیچ دسته‌ای هیچ گروهی برهمدیگه ارجحیت نداره معیار رأی یک انسان ۱۸ ساله است. قانون تصمیم میگیره که میگه
۱۸ ساله است معمولاً ۱۸ ساله است طبق معیارهای بین المللی یک انسان بالغ و بعد این رأی میدن و بعد میرن حکومت یعنی حکومت ۴ ساله یا ۵ ساله خودشون رو در اون انتخابات اون دولتشون که حکومتشون یعنی کابینه شون رو انتخاب میکنن، مجلسشون رو انتخاب میکنن حالا اگر سیستم پارلمانتاری باشه مجلس نخست وزیر رو انتخاب میکنه اگر نه سیستمی باشه که در کنارش هم رئیس جمهور انتخاب بشه میشه دوتا انتخابات که اینا هست دیگه تو تاریخ دمکراسی همین الان هم پیاده شده و این معنی‌اش اینجوری نیست که یعنی یک دینی ارجحیت داشته باشه بر دین دیگه یا اصلاً بی دین دست دوم باشه یا اینکه اصلاً کسی حق نداره دین داشته باشه اینا دیگه مسخره است.
یعنی اینکه شما میتونین وقتی میخوان یک کشور رو در دمکراسی‌های همین اروپاس دیگه ناب‌ترینش فکر کنم تو اسکاندیناوی هست همین کشورهایی که من هستم در خدمت تون صحبت می‌کنم، که دراینجا و در قانون اساسی‌ها میگن مردم تشکیل احزاب میدن هان؟ هر حزبی که بعد از ۴ سال یا ۵ سال که بستگی به دوره‌اش و قانون اساسی داره، رأی آورد اگر اکثریت مطلق آورد یعنی ۵۰ بعلاوه ۱ این حکومت رو در دست میگیره اگر نیاورد مثلاً ۳۰ بود یکی ۱۶ بود یکی ۱۵ بود احزاب مختلف اینها با هم ائتلاف میکنن مثلاً احزاب چپ با هم ائتلاف میکنن، سوسیال دمکراتها با هم ائتلاف میکنن، احزاب لیبرال با هم چیز میکنن ائتلاف میکنن مثلاً توی سوئد یا نروژ ۶ یا ۷ تا حزب هستن که شرکت میکنن توی انتخابات و اونایی که می برن اگر مطلق آوردن که معمولاً نمیارن ۵۱٪، ۳۰ هست ۴۰ هست ۲۷ هست ۶ هست ۴ هست اینا اونوقت جمع میشن و یک دولتی تشکیل میدن برای ۴ سال و بقیه تو اپوزیسیون هستن ماست خور دولت رو میگیرن مطبوعات آزاد هست اشتباه بکنن اشتباهشون رو درمیارن اگر خراب کردن دور دیگه مردم به اینا رأی نمیدن یک حزب دیگه یک گروه دیگه اون میاد باز حکومت میکنه و اونا میرن تو اپوزیسیون این دمکراسی است.
ببینین در همین اروپا احزاب تشکیل میشن از راست راست تا چپ چپ از محافظه کار تا بیاد سنتر تا لیبرال تا همینجوری بیایم جلو سوسیال دمکرات تا احزاب چپ‌تر تا احزاب سوسیالیست چپ تا احزاب طرفدار آزادی برابری زنان، رادیکال زنان یا احزاب محیط زیست اینا همه هستن همه شون این احزاب با همدیگه میرن مسابقه میدن کی بیشتر رأی میاره حالا اینجا هست که شما باید توجه کنین اینجوری نیست که هر کی دین داره حق نداره بره توی سیستم تشکیل بده در چهارچوب دمکراسی در چهارچوب هر نفر یک رأی در چهارچوب قانون اساسی که میگه آزادی بیان، آزادی اجتماعات، آزادی عقیده، آزادی پوشش، آزادی زندگی خصوصی در اون چهارچوب احزاب تشکیل میشن نه اینکه یک حزبی بیاد بگه ، من یک حزب تشکیل میدم تنها منم باید بشم مثل همون حزب جمهوری اسلامی که خمینی درست کرد بعد انقلاب بقیه احزاب رو زدن کنار حزب حزب الله، حزب فقط حزب الله اینجاست که یک حزبی میتونه براساس ایدئولوژی که داره الهام بگیره ببینین بشر الهام میگیره ایدئولوژی داره الهام میگره یکی از مارکس الهام میگیره یکی از مثل من از سوسیال دمکراسی الهام میگیره یکی از لیبرالیسم میگیره یکی میگه بازار آزاد باشه یکی از دین الهام میگیره مثل حزب جاناتای هند که از اصول خوب هندویسم میگیره اما اینجوری نیست که این بیاد بگه دین هندو رو بزور چیز کنم نه میگه من یک اصولی خوبی رو از مسیحیت می‌گیرم که تو اروپا هم هست حزب مثلاً دمکرات مسیحی آلمان الان مهمترین حزب آلمان خانوم مرکل هم در راسش هست .
ولی در چهارچوب جدایی دین از دولت یک حزبی درست کردن یکسری الهام هاشون رو مثل خانواده باید مقدس باشه مثل مثلاً بیشتر باید برسیم به اطفال مثلاً بیشتر باید برسیم به مسائل روحی مردم و اینا بر اون اساس کتاب مقدسش هرچی میتونه باشه، زرتشت باشه، بودا باشه اینا میگیره یک حزب تشکیل میده اما در چهارچوب آزادی دمکراسی برابری همه ادیان اینکه بهش میگن جدایی دین از دولت.
نه اینکه هرکسی که دین داره باید بره کنار خب اگر اینجوری باشه بیشتر بشریت که روی کره زمین هستن اعتقادات مذهبی دارن مثلاً تو همین نروژ چندسال پیش یک نظرسنجی شده بود ۵۲٪ مردم نروژ بخدا اعتقاد دارن به دین مسیحیت اعتقاد دارن، باشه و اون ۴۸٪ ندارن مثلاً کلیمی هستن یا هومانیست هستن مثل من یا آدمایی هستن که اصلاً اعتقاد ندارن یا بخدا اعتقاد ندارن خب اینها این عقیده است.
حزب سوسیالیستها اونم براساس اصول خودش یک حزب درست میکنه این احزاب برنامه میدن میگن که من اگر بیام سر کار برطبق این برنامه وضع کارگرا رو بهتر می‌کنم، برطبق این برنامه وضع پرستارها رو بهتر می‌کنم، برطبق برنامه نمیدونم تأمین اجتماعی رو بهتر می‌کنم، وضع بهداشت مردم رو بهتر می‌کنم همینطور برو جلو همه اموری که در یک کشور هر روز جریان داره تا خط قطار کشیدن بگیر تا سیاست بین المللی تا نمی دونم وابستگی به قراردادهای بین المللی این‌ها برنامه احزاب هست. پس معنی‌اش این نیست که وقتی میگیم جدایی دین از دولت دولت یعنی شخصیت حقوقی کشور اینه که هرکس که دین داره حق نداره پس همه مردم نروژ یعنی ۵۲٪ شون برن تو خونه شون رأی ندن، این یارو به خدا هم اعتقاد داره ولی سوسیالیست هست، بخدا اعتقاد داره میره به حزب دمکرات مسیحی رأی میده یعنی یکسری اعتقادات داره که تو این حزب نه فقط ۴ سال حکومت میکنه این نیست که تا ابدیت حکومت کنه خراب کنه ۴ سال بعد میندازنش مردم با رأی ندادن بهش. این تمام حرف جدایی دین از دولت هست.
پرسش: با توجه به این که شما مجاهدین را از نزدیک می‌شناسید؛ می‌توانید بگویید چه تفاوتی بین اسلام رژیم ملاها با اسلام مجاهدین است؟
پرویز خزایی: هموطنان عزیز. مجاهدین معتقد به سکولاریسم هستن جدایی دین از دولت هستن و یک سری برای خودش اعتقاد مذهبی دارن، مجاهدین اسلام رو قرآن رو و کتاب مقدس رو مثل مترقیان تاریخ مثل کاری که مارتین لوتر مسیحی کرده علیه پاپ یعنی خمینی زمان در قرون وسطی، اصول خوبی رو میگیره میگه براساس این اصول که مثلاً میگه مثلاً ای کسانی که به من ایمان آوردین من شما رو از زن و مرد ساختم از قبیله‌ها و شعب ساختم اون کسی که نزدیک‌ترین آدم به من هست که کار خوب میکنه ظلم نمیکنه جور نمیکنه دزدی نمیکنه فساد نمیکنه مثل این رژیم خب این اصول خوب رو یا لا اکراه فی الدین مثلاً …یعنی زور در دین نیست دین اختیاری هست ولی آخوندهای قرون وسطی در کلیسایی و همچنین یهودی‌های چیز بنیادگرا حتی ادیان دیگه حتی هندوهای متعصب که خود گاندی رو کشتن، گاندی که خودش رهبر هندوها بود.
خب و بعدش هم همه اینا که تفسیر مترقی میکنن. حالا چه دین داشته باشن چه دین نداشته باشن اونهایی که تفسیر فاشیستی و ارتجاعی و ضد انسانی و ضد دمکراتیک میکنن همه رنگهای مختلف اون ور دارن ها از چپ دارن تا لیبرال دارن تا کنسرواتیو دارن تا همه منتها تفسیر فاشیستی میکنن میگن ما حق مطلقیم اگر به ما گوش کنید شما سعادت مند میشین انگاری مثلاً پیغمبرن اومدن روی زمین و اگر نکنین شما کافرین شما لیبرالین شما بورژوا هستین نمیدونم خورده بورژواید حرف‌هایی که این چیزا که بنیادگراهای این ایدئولوژی‌ها میزنن. درحالیکه اونور رنگ‌های مختلف داره هم مسلمان مترقی داره مثل مجاهدین هم سوسیالیست مترقی داره هم لیبرالیست مترقی داره آدم همونیست غیر مذهبی مثل من داره که اینا وقتی جمع میشن اینا یک بلوک میشن علیه اون کسی که داره از دین از، ایدئولوژی، از افکار مردم از اعتقادات مردم سواستفاده میکنه و تفسیری میکنه که این تفسیر معنی‌اش اینه که من نماینده خدا روی زمینم، من سلطان ظل الله هستم من پادشاهم که سایه خدام بوده دیگه از قرون وسطی تا همین کشور خودمون، من سایه خدا هستم حرف من حرف خداست
پس تاریخ دو دسته شده اونهایی که در قسمت درست تاریخ وایستادن حالا چه مذهبی هستن چه مسیحی هستن چه زرتشتی هستن، دین ندارن چه سوسیالیست هستن چون باعتقاد دمکراسی دارن جدایی دین از دولت دارن مثل مجاهدینی که بعد از انقلاب، در انقلاب همه نیروهای مترقی چپ و بی دین و با دین و مترقی بودن همه دور آقای مسعود رجوی جمع شدن چرا؟ چون قسمت راست تاریخ ایستاده بودن آقای رجوی به خمینی می‌گفت این تفسیری که تو می‌کنی که چون من قرآن رو می‌فهمم شما باید حکومت اسلامی درست کنی، حکومت اسلامی فاشیست درست میکنه. در این خط کشی تاریخ معاصر ایران هم در مورد اسلام میگم مجاهدین اینورن در منتهی الیه ترقی خواهی جدایی دین از دولت از اونور هم منتهی الیه ارتجاع و سرکوب و فساد و دیکتاتوری که ایدئولوژی خمینی و خامنه‌ای آینه خط کشی تاریخی که می‌خواستم خدمت تون بگم.
پرسش: طرح شورای ملی مقاومت درباره آموزش و پرورش و نظام آموزش پرورش آینده ایران چگونه خواهد بود؟
پرویز خزایی: شورای ملی مقاومت یک اساسنامه داره که چه در اینجا آزادی کامل عقیده‌ها هست و در مدارس یک هیچ دینی رو نباید بزور این رو معرفی کرد توی مدارس که این دین حق هست و هرکس که اسلام رو خوب یاد نگیره این کافره نه، در شورای ملی مقاومت در روح طرح شورای ملی مقاومت حتی ایدئولوژی مجاهدین همه ادیان باید درس داده بشه، همه چیزها مردم برن بخونن تاریخ ادیان اسلام اینو میگه مسیحیت اینو گفته نمی دونم حضرت زرتش اینو گفته قبل از اینکه اسلام بیاد ایران. مردم هم انتخاب کردن هیچ کسی برهیچ کسی دیگر ارجحیتی نداره این توی اساسنامه ادیان هست که در، ثبت شده در اساسنامه قانون اساسی شورای ملی مقاومت ثبت شده و تثبیت شده که هیچ دینی هیچ عقیده‌ای ارجحیت نداره مخصوصاً در آموزش پرورش مخصوصاً توی مدارس هیچ کسی نباید بره درس بده که این دینی که من الان به شما دادم این بهترین دین هست این رو قبول کنید نه، مردم برن مطالعه کنن تاریخ رو مطالعه میکنن دانشجوها محصلین همه چیزا رو گوش میکنن خودشون در آینده خودشون سؤال میکنن آیا یک دینی داشته باشم یا نداشته باشم.
پرسش: آیا سازمان مجاهدین؛ یهود، دگرباش، آتئیستی، درویش، کلیمی و اینجور چیزها رو قبول داره؟
پرویز خزایی: خب معلومه براساس همین چیزی که خدمت شما الان پاک و روشن با اسناد شورای ملی مقاومت با ایدئولوژی مجاهدین که از زندانهای شاه خط کشی کرد با آخوندها خط کشی کرد با همه کسایی که می‌گفتن فقط دین اسلام حقه بقیه دین‌ها نیستن مجاهدین توی زندانهای شاه هم متحد نیروهای چپ غیرمذهبی اینا مثل من و دیگران بودن لیبرال مصدقی بودن اصلاً، می‌گفتن آقای رجوی می‌گفت در آینده بعد از انقلاب مشکل ما با شما آخوندهاست و اینجوری هم شد.
اولین گروهی که بلند شد علیه خمینی و گفت این تفسیرت رو قبول ندارم این قانون اساسی بهش رأی نمیدنم کی بود؟ مجاهد مسلمان بود اولین کسی که توی خیابونهای تهران با داشتن روسری با انتخاب خودش، چون روسری رو برداشتن فاشیستی هست بزور هم گذاشتن فاشیستی هست عین توی اروپا الان توی خیابونا می‌بینی یکی چهارقد داره یکی نداره یکی نمیدونم این لباس رو پوشیده یکی اون لباس رو پوشیده حالا یکی بیاد بگه نه همه باید این لباس رو بپوشی یا این رو نپوشی. این از اول مشخص شده از اول مشخص شده که این احزاب و گروهها و دستجات و هیچ گونه فرقی با هم دیگه ندارن مردم آزاد هستن انتخاب کنن بهمین خاطر وقتی آزادی ادیان هست خب معلومه که کلیمی‌های عزیز هموطنان ما که بیان رأی بدن حزب درست کنن نمیدونم هرکاری میخوان بکنن برن رئیس جمهور انتخاب بکنن نه این چیزایی که رژیم ویترین گذاشته توی مجلس شورای اسلامی نه اینجوری نیست یکی دوتا ویترین میذارین بیچاره‌ها اصلاً جرات ندارن چیزی بگن یعنی ویترین گذاشته میشه بنام نماینده یهودی‌ها نماینده نمیدونم مسیحی‌ها همچین چیزی ما نداریم.
مردم باید خودشون برن تشکیل اجتماعات بدن کلیسا بدن هرکاری هر دینی یا زرتشتی بشن و کسی حق نداره که دین کسی رو بر دین کس دیگه بر دین دیگه ارجح بدانه یا کسی رو مجبور کنه دگرباش باشه زندگی خصوصی یک زندگی خصوصی است، هیچ کس حق دخالت در زندگی خصوصی دیگران رو نداره.
یکی مثلاً آتلیس باشه یعنی بی خدا باشه خب این آتلیس هم خود مجاهدین اصلاً بنیانگذارشون حنیف نژاد فرزندان عزیز ایران با داشتن ایدئولوژی مصدقی و اصلاً مستقیم میگه خط کشی از بین بی خدا و با خدا نمی گذره خط کشی از جایی میگذره که سرکوب شونده و سرکوب کننده استثمار شوند و استثمار کننده، این رو میگن خط کشی تاریخی، در این خط کشی دیگه اصلاً مهم نیستش که کیه دراویش عزیزمون هستن کلیمی هامون هستن زرتشی های با افتخارمون هستن…هستن نمیدونم همه اقوام هستن همه کرد و بلوچ و لر و عرب و آذری و ترکمن و فارس و هرکه اینا همه طبق اساسنامه شورای ملی مقاومت در یک صف هستن و هیچگونه ارجحیتی بر دیگری ندارن مگر اینکه گروهشون دسته شون، دریک انتخابات رأی بیاره برن مثلاً حزبشون چهارسال در ائتلاف باشه یا به تنهایی حکومت رو اداره کنن اونم چهارسال نه الی الابد نه نماینده خدا بر روی زمین تا مهدی موعود این چیزایی که اینا درآوردن.
این سمبلهایی که هست توی همه مذاهب هست مثل مسیح که میگن روزی برمیگرده اینا آرمانهای زیبای بشری رو اینا بلوث کشیدن. یعنی اینا ارتجاع سیاه قرون وسطی‌ای رو متاسفانه اروپایی‌ها که ۵۰۰ سال پیش از دستش راحت شدن اینا میخوان به اسم اسلام پیاده کنن، اینجا خط کشی هست واینجا آگاهی ملت ایران رو میخواد. براساس یک قانون اساسی که شیرازه ش تو شورای ملی مقاومت ریخته شده و بعداً مردم در مجلس موسسان به یک قانون اساسی رأی میدن جدایی دین از دولت، برابری ادیان، برابری عقاید، هر نفر در مقابل قانون مساوی اعلامیه جهانی حقوق بشر و هر نفر بالغ یک رأی در انتخابات سراسری شرکت میکنه
پرسش: آیا یک اتحاد واحد از اپوزیسیون نمی‌تواند یک راهگشای تازه برای نابودی ایران باشد؟ –
پرویز خزایی: ما در رو باز کردیم البته در طول تاریخ هم اینجوریه الفتح مهم‌ترین حزب مقاومت فلسطین هست به نام پی آل او. گاندی مهمترین گروه را پایه ریزی کردن. آ ان س پایه ریز مهم جنبش ضد آپارتاید جنبش ضد نژادپرستی بوده. خب ما که این شورای ملی مقاومت رو تشکیل دادیم همه در همه این سالها جنگیدیم تشکل مون رو حفظ کردیم پرولاریسم و جدایی دین از دولت رو همه رو هم در عمل هم در متون نشون دادیم ما باز کردیم درش رو ما گفتیم حتی برید در جبهه همبستگی که یک چتری هست برای اون اصولی که ما میگیم یکی سرنگونی تمامیت رژیم نه اینکه یکی اصولگرا یکی بنیادگرا. و یکی برای تشکیل یک جمهوری یکی برای جدایی دین از دولت.
حالا شما میخواید بیاید با ما کار کنید پیش ما باشید قدم تون روی چشم میخواید برید جدا کارکنید بفرمایید شما اصلاً برین بندازین. آقای رجوی میگه اصلاً یکی دیگه بره بندازه. من نمیدونم از کجا میخواید آزاد کنید نه سازمانش رو دارید نه نیروش رو دارید همینجوری نشستید اونجا تو کافه‌های اروپا حرف می‌زنید. خب اینکه نمیشه که شما تشکل باید داشته باشی باید از این پروسه سنگینی که این شورای ملی مقاومت و مجاهدین از زندانهای شاه تا امروز ۵۲ سال هست کشیدن باید بگذرید باید محکم باشید باید اصولتون رو داشته باشین باید تشکیلات داشته باشین خب اگر داری خب بیاید با ما همکاری کنیم باهمدیگه روی هم بشیم اگر نه میخوای جدا راه بندازین برین بندازین. ما هیچ مشکلی از نظر فکری از نظر آرمانی نداریم با کسی که طرفدار سرنگونی رژیم هست دوباره تکرار می‌کنم سرنگونی مطلق رژیم هست که قابل اصلاح دیگه نیست من یکصدا اینو فریاد می‌زنم این حکم تاریخی هست مهر تاریخی ملت ایران زده روش و بعد هم برقراری دمکراسی، آزادی، جدایی دین از دولت آزادی برابری زنان لغو حکم اعدام ایران غیر اتمی، ایرانی که با همه دنیا رابطه خوب داره این چیزایی هست که ده ماده‌ای خانوم رجوی است. که جدایی دین از دولت، آزادی زنان، برابری، دینی بر دین دیگر ارجحیت نداره، ایران غیر اتمی، ایرانی که با همه مردم دنیا رابطه داره. ایران آزاد، استقلال ایران دیگه چی میخواید؟ بابا راست بگو جونش رو نداری اگر داری بیا با هم کار کنیم اگر نداری تنها برو بندازش این حرف اول و آخری که آقای مسعود رجوی زده چنین بار هم زده خانوم رجوی هم که اصلاً در هر گردهمای که ما خودم اونجا شاهد هستیم یا می‌شنویم این حرفها رو تکرار کرده یعنی ما اصلاً مشکلی برای توضیح نداریم مشکلی نداریم در توضیح اینکه کسی نمیخواد کار کنه زورش میاد کار کنه یا نمیدونم دمش به اینور وصله دمش به اونور وصله اصلاح طلبه نمیدونم میگه ایران تجزیه میشه نخیر ایران تجزیه نمیشه مگر در سطح مشروطه اینها تجربه نشد در انقلاب مصدق دوران مشروطیت تجزیه شد؟
مگه در انقلاب بهمن ایران تجزیه شد؟ شما این ملت رو توهین بهش نکنید این ملت تمامیت ارضی و استقلال ایران خط قرمزشه و هرکی باشه هر نیرویی باشه هرکسی تو منطقه و جهان و این رو ثابت کرده در طول تاریخ در جنگ بین الملل اول ثابت کرد در جنگ بین المللی دوم ثابت کرد در همه این جنبشها هم ثابت کرده براتون
پرسش: الان که رژیم در حال مرگ است وظیفه من به عنوان یک جوان ایرانی چیه؟ چه جوری می تونم به سرنگونی کمک کنم که سریع بشه؟
پرویز خزایی: هموطن عزیزم واقعاً درود بر تو با این سؤال روشنگرت هیچ راهی نیست عزیزم جز تشکیلات جز در خط تشکیلات یعنی رژیم متشکله رژیم تشکیلات داره رژیم پاسدار داره رژیم نمیدونم مزدور داره رژیم بسیجی داره و اطلاعاتی داره گشتاپو داره ما هم باید حرفای خانوم رجوی رو مو به مو اجرا کنیم در همین اروپا هرکسی که می اومد تظاهرات می‌کرد از این نروژش بگیر تا یونانش تا فرانسه ش. همین کاری که تو خیابونهای تهران میکنه رژیم می‌بردن اعدام می‌کردن کهریزکی می‌کردن تجاوز می‌کردن همین کاری که این‌ها می‌کردن سربازهای هیتلر هم می‌کردن اما مردم هسته‌های مقاومت همون که ما میگیم هزار اشرف رو تشکیل دادن که یک میلیون در فرانسه سرباز مقاومت تشکیل شد همون کاری که الان بچه‌های مجاهدین که الان اومدن در فضای بازتری هستن قشنگ وخوب درچهارچوب قوانین کشور محل اقامتشون انجام میدن.
آقای مسعود رجوی خطوط اصولش رو ریخته برنامه‌اش رو ریخته راهی جز این عزیزم نیست و الا دست خالی در مقابل گلوله یعنی هر روز جوونا کشته بشن ما بشینیم بگیم ای داد هی بریم تو پارلمانهای اروپا اینور اونور فریاد بکشیم هی محکومیت بگیریم ماتاحالا ۶۶ تا محکومیت رژیم رو گرفتیم ما مقاومت شورای ملی مقاومت و مجاهدین خلق در همه سطوح سازمان ملل متحد این خوبه ولی. در اعلامیه جهانی حقوق بشر هم یک ماده هست یک بند هست میگه حقوق بشر را رعایت کنید مطابق قانون تا مردم مجبور نشوند بعنوان آخرین چاره دست به شورش بزنن دست به قیام بزنن بخوان دست به مبارزه مسلحانه و تشکیل هسته‌های مقاومت بزنن. این چیزی است که اصلاً نسخه‌اش در اعلامیه جهانی حقوق بشره در همه انقلابات هم بوده در همه مقاومتها هم بوده. عزیزم ای جوان عزیز که این حرف رو زدی درود بر تو بهترین راهش اینکه در خط تشکیلات دیگه نذاریم که هی رژیم توی خیابونا مردم دست خالی رو بگیره بکشه جوونها رو تیکه پاره کنه نمیدونم به خودکشی بکشونه، خودکشی شون کنه، زهر بهشون بده نمیدونم همین جنایتهایی که علیه مردم ایران میکنه این نسخه‌اش هست نسخه‌ای که من نمی‌دم ها این رو نسخه تاریخ اروپا، تاریخ آفریقا، تاریخ آسیا، تاریخ اقیانوسی هرجایی که شما بگید داده، آمریکای لاتین همه جا تاریخ اینو گفته وقتی که دشمن قهار هست وقتی که جلوی تو با اسلحه حرف حسابی تو رو با اسلحه جواب میده چکار باید کرد؟‌
«چو کار از همه حیلتی در گذشت حلال است بردن به شمشیر دست»، منتهی باید با سازماندهی باشه که نذاریم که هی بچه‌ها رو تو خیابون بکشه و ما هی بیایم بگیم آی هوار ۸۰ تا دیگه کشن ۱۰۰ تا کرد دیگه رو کشتن ۲۰۰ تاهموطن عرب رو کشتن این رو کشتن اونو کشتن، زرتشتی‌ها رو کشتن ایرانی‌ها رو کشتن مسلمونهای مترقی رو کشتن مجاهدین رو کشتن. نخیر دیگه باید چارهٔ کارساز کرد که همه حرفش هم آقای مسعود رجوی در این پیامی که دادن فرمول بندی کردن و دستورش رو دادن همون چیزی که ژنرال دوگل داده بود از مقرش در انگلیس همون چیزی که رهبران مقاومت همین اسکاندیناوی، یونان. ایتالیا، پارتیزان‌ها، یوگوسلاوی‌ها همه دادن یعنی تشکیل هسته‌های مقاومت برای اینکه سر پنجه‌های مخوف اینها رژیم رو در هم بشکنیم که این همه قتل و جنایت رو ادامه نده و ملت ایران بزودی و براحتی به دمکراسی و آزادی برسه.
همونطوری که قبلاً هم خدمت تون عرض کردم. من در خدمت شما هستم من برنامه گذاشتم برای شما در خدمت شما باشم. موفق و پیروز باشید
درهمین زمینه :