کنفرانس درمورددفاع مقدس یا جنگ ضدمیهنی درسایت ایران آزادی |
دفاع مقدس یا جنگ ضد میهنی؟ حقایق جنگ هشت سالة ایران و عراق گزارشی مستند از وقایع جنگ ایران و عراق و عملیات فروغجاویدان.
مقاله حاضر متن پیاده شده از سلسله کنفرانسهای زندة آقای محمد حیاتی از مسئولین سازمان مجاهدین خلق ایران، (زندانی سیاسی در حکومت پهلوی بین سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷) در شبکه تصویری ایران آزادی است. آقای حیاتی در این کنفرانسها به پرسشهایی در خصوص جنگ هشت ساله و ضدمیهنی خمینی و مواضع سازمان مجاهدین خلق در قبال این جنگ تحت عنوان «حقایق جنگ ایران و عراق» پاسخ دادند.
نظر به اهمیت این بحث هیأت تحریریه سایت ایران آزادی متن کامل کنفرانس را با اضافه نمودن منابع، اسناد و پاورقیها به منظور هرچه مستندتر کردن این کنفرانس برای علاقمندانی که خواهان تحقیق در بارة حقایق جنگ ایران و عراق هستند منتشر کرده است.
با سلام
سئوالاتی که شما در رابطه با جنگ فرستادید زیاد بود اما اغلب مشابه بودن ما برای جلوگیری از اتلاف وقت و بیان تکراری سئوالات و همچنین حفظ انسجام بحث از میان سئوالات مشابه یکی رو انتخاب کردیم و به آن پاسخ میدهیم طبعاً کسانی که در اون زمینه مشخص سئوال داشتند پاسخشون رو خواهند گرفت همچنین در رابطه با ترتیب سئوالات، ابتدا به سئوالات پایهییتر میپردازیم و سپس به سایر سئوالات پاسخ میدهیم این رو از این بابت میگویم که به دوستان اطمینان بدیم که همه سئوالات شما به دست ما رسیده خوانده شده دسته بندی و کار شده. همچنین در مورد اسنادی که در این بحث پخش میشود در سایت ایران آزادی پس از هر کنفرانس همراه با اسنادش منتشر میشه.
پرسش: حکومت در مورد تعریف جنگ میگوید: «جنگ تحمیلی» ولی مجاهدین میگویند «جنگ ضدمیهنی» همین موضوع را توضیح بدین. مگر صدام حمله را شروع نکرد خوب این حرف درسته که جنگ را تحمیل کرد؟
محمد حیاتی: بله این کلیدیترین سئوالی است که باید در مورد جنگ ایران و عراق، هر ایرانی به آن پاسخ بده و جبهه خودش رو مشخص کنه. مرز بین حقیقت و فریب، در پاسخ به این سئوال تعیین تکلیف میشود! چرا…؟ چون تعیین میکند که ما در کدام جبهه هستیم این سنگ بناست.
ببینید! برای تشخیص یک جنگ مشروع از یک جنگ نامشروع باید دید که اهداف آن جنگ چیست؟ یعنی با این جنگ دنبال چیست؟ هدف سرنگونی دیکتاتوره؟ یا توسعه طلبی و تشکیل خلافت اسلامی تحت نام دفاع از میهن، یعنی هدف از جنگ مشخص میکند که یک جنگ مشروع و عادلانه است یا اینکه نامشروع. مثلاً هدف هیتلر از اشغال لهستان، فرانسه و شوروی چه بود؟ آیا برای آزادی مردم رفته بود!؟ یا هدف برتری نژاد آریایی بود؟ آیا به چنین جنگی میشه گفت مشروع؟ قطعاً خیر..! زیرا اهدافش توسعه طلبانه و برتری یک نژاد بر نژاد دیگر است یعنی حقوق عدهیی توسط عده دیگه پایمال شده.
بنابراین اگر جنگ نامشروع باشه هرکسی در این جنگ شرکت کنه یا این جنگ رو تأیید کنه، بخواهد یا نخواهد در خدمت یک هدف نامشروع و ضدملی و ضدمردمیه؛ آگاه باشه یا نباشه. کسی هم که علیه چنین جنگی اقدام کنه طبعاً در مسیر درست گام برداشته و از قضا وطن پرست واقعی است. ببینید هیتلر انقلابیون مقاومت فرانسه رو تحت عنوان تروریست اعدام میکرد اما الان قهرمانان ملی فرانسه هستند. تاریخ قضاوتش درسته.
پس صورت مسأله برای ما آینه که مشخص کنیم هدف از جنگ ایران و عراق چه بود؟ وچه کسی آن را دامن زد؟
ببیند خمینی در کتاب خودش بنام کشف الأسرار که در سال ۱۳۲۳ سه سال پس از برکناری رضا شاه و یک سال پیش از پایان جنگ جهانی دوم یعنی ۷۳ سال پیش نوشته بود میگه:
«این دیوارها که دور دنیا کشیدند و به نام کشور و وطن خواندند، از فکر محدود بشر پیدا شده! دنیا، وطن توده بشر است».
یعنی در یک کلام مرزهای جغرافیایی بین کشورها رو اساساً قبول نداره و به رسمیت نمیشناسد… اونچه که قبول داره مرزهای ایدئولوژیکه یعنی اینکه کی شیعه است کی سنی.
خمینی در دیدار با شیعیان کویت در ۷ اسفند ۱۳۵۷ یعنی فقط ۱۵ روز پس از سرنگونی شاه و به قدرت رسیدنش به صراحت اهدافش رو بیان میکنه! و میگه:
«یک دولت بزرگ اسلامی باید بر تمام دنیا غلبه کند» توجه دارید که هنوز از راه نرسیده به چه صراحتی اهداف توسعه طلبانشو اونم برای شیعیان کویت بیان میکنه. از روز اول دنبال تشکیل خلافت اسلامیه. دولت بزرگ اسلامی یعنی چی؟ این اسم مستعار همون خلافت اسلامیه. یعنی همه مرزهای جغرافیایی برداشته بشه و مثل خلافت عباسیان یا خلافت عثمانی قبل از جنگ جهانی اول یک کشور بزرگ اسلامی درست کنین. خلیفه کیه معلومه خمینی. به همین دلیل هم بهش میگفتند رهبر مستضعفین جهان.
پس ببینید اولین کسی که صحبت از خلافت اسلامی کرد خمینی بود! اون زمان نه القاعدهیی بود و نه داعش. اونها ایده خلافت اسلامی رو از خمینی گرفتند.
خمینی هیچ مرز جغرافیایی رو قبول نداشت، دو روز بعد از اینکه ایده خلافت اسلامی رو برای کویتیها مطرح کرد یعنی در ۹ اسفند ۵۷ روزنامه الرأی کویت با وحشت می نویسه:
«ایران میخواهد بنام اسلام یک امپراطوری درست کند».
آقای منتظری بعداً درکتاب خاطراتش نوشت:
«وقتی انقلاب پیروز شدیم یک غرور مخصوص، هم بیت امام، هم ما و هم دیگران را فرا گرفت
. میگفتیم… ایران و عربستان ندارد؛ انقلاب اسلامی است و امام هم رهبر جهان اسلام است.»
در جای دیگه به صراحت میگه، این خمینی بود که با شعار «امروز ایران؛ فردا عراق» و صدور انقلاب و شعارهای تند باعث وحشت کشورهای همسایه شد.
اما برای خمینی اولویت با عراق بود چرا…!
برای اینکه عراق به نسبت کشورهای دیگر عربی و اسلامی شیعیان در اکثریت بودند، ۶۰ درصد جمعیت عراق شیعه بودند و خمینی به واسطه ۱۵ سالی که در نجف بود با جریانات شیعه عراقی مثل حکیم و صدر؛ علیه دولت وقت رابطه برقرار کرده بود. بنابراین برای خمینی جمعیت شیعه در عراق یک ارتش بالقوه برای گسترش این خلافت اسلامی بود. اما امروز بخوبی میبینیم که اون ارتش بالقوه به واسطه سقوط دولت سابق عراق توسط آمریکا؛ از میانشان یک ارتش بالفعل از مزدوران ایجاد شده که در سوریه، عراق و یمن به کشتار مردم مشغولن.
خمینی به صراحت ۵ ماه قبل از شروع جنگ در سخنرانی ۱۹ فروردین ۱۳۵۹ مردم و ارتش عراق را به قیام علیه صدام حسین دعوت کرد. میگه:
«هم خود صدام حسین براثر حکم شرعی کافر است و هم طرفدار کفار است و ملت عراق باید بداند که او آدم خطرناکی است و ملت عراق با تمام قوا باید تلاش کنند که این شخص فاسد را از بین ببرند».