ضرورت تشکلها و سندیکاها برای پیشبرد قیام سراسری –کنفرانسی ازحسین میرداماد
ضرورت تشکل ها و سندیکاها بطورخاص درشرایط کنونی میهن از جدی ترین وضروری ترین موضوعاتی است که بایستی با اتحاد طبقات واقشارمختلف ایجادشود . وجود چنین تشکل هایی برای پیشبرد قیام ازمبرمترین وظایف دراین شرایط است. بحثی که توسط حسین میرداماد درشبکه تصویری ایران آزادی به آن پرداخته میشود.
با درود به همه دوستان عزیز کنفرانس امروز رو میخواهیم با این خبر و تشریح این عکس شروع کنیم.
روز پنجشنبه ۱۳ اردیبهشتماه ۹۷ جمعی از دانشجویان در اعتراض به وضعیت اسفناک کارگران مقابل وزارت کار در تهران دست به تجمع زدند.
دانشجویان پلاکاردهایی در دستان خود داشتند که روی آنها نوشته بود:
«ایجاد تشکلهای صنفی و آزاد حق کارگران».
و «نه به تشکلهای سوری و دروغین کارگری»
و «خانه کارگر علیه کارگر»
«آمریکارو رها کن فکری به حال ما کن»
و «آنان که در خانه شاهانهاند از درد ملت همه بیگانهاند»
حالا میخواهیم کمی به این موضوع بپردازیم و بحثمون رو علاوه بر پاسخ به سؤالات رسیده با این سؤال شرو کنیم که:
پرسش: تشکل صنفی چه ضرورتی دارد. وقتی رژیم همه فعالان صنفی رو دستگیر میکنه، چه ضرورتی داره که به تشکل صنفی پرداخت. حالا چه تشکل مستقل کارگری و چه تشکل مستقل معلمان یا دانشجویان و غیره.
حسین میر داماد: به نظر من این یک سؤال پایه ایست و خواهش میکنم به دقت روی این مسئله متمرکز بشین. ببینید در جوامع بشری و از دیر باز یک واقعیتی بین اقشار ضعیف و کم درآمد و اقشار برخوردار و پردرآمد وجود داشته و داره و اونهم تضاد منافع هست. تضاد منافع طبقات حاکم با طبقات محروم و فرودستان. این تضاد در هر دوران تاریخی عمل کرده و بزرگترین نظامات استثمارگر رو هم فرو پاشونده. تضاد بردهها با بردهداران و کشاورزان و رعیت با فئودالها و خانها.
پس از انقلاب صنعتی تضاد بین کارگران و زحمتکشان فوران پیدا کرد. چرا که ارزش اضافی تولید شده توسط نیروی کار به شدت توسط طبقات سرمایه دار برداشته میشد و اونها رو فربهتر میکرد و طبقات کارگر و زحمتکش رو فقیرتر و نادار تر میکرد.
اگر به فیلم عصر جدید چارلی چاپلین نگاه کنیم. اساساً میبینیم که چطور چارلی چاپلین یک کارگریست که از بس کار میکنه خودش هم گاهی تصور میکنه که جزئی از یک ماشینه و لای چرخدندههای کارخانه از خود بیگانه شده. اصلاً کاراکتر چارلی چاپلین با اون پیراهن شلوار مندرس و وضعیت دایما آواره نمادی از انسان سرکوب شده و غارت شده در قرن نوزدهم و بیستم است.
پرسش: پس ما شاهد یک دور کوری هستیم که همیشه طبقاتی حاکمند مفتخورند غارتگرند و سرکوبگرند و طبقاتی هم ستمکش و زحمتکش و آسمان جل. در پایان این تونل تاریک کورسویی از روشنایی دیده نمیشه. چرا؟
حسین میر داماد : درسته که طبقات ستمگر و استثمارگر تلاش میکنند اینطور وانمود کنند که این تونل تاریک برای زحمتکشان هرگز به روشنایی ختم نخواهد شد ولی همانطور که گفتم جنگ بین این طبقات در طول تاریخ دستاوردهای بزرگی هم برای بشر داشته.
از جمله نگاهی کنیم به دوران برده داری که از زمان تاریخ نوشته شده انسان که حدود ۱۰ هزار سال قبله به مدت چندین هزارسال طول کشید تا به قیام اسپارتاکوس و شروع ضربات اساسی بردگان به برده داران و نهایتاً سرنگونی اونها منجر شد.
اما وقتی به دوران فئودالی رسیدیم مبارزات کشاورزان و رعیت در تمام دنیا علیه چنین نظاماتی با کمتر از هزار سال به انقلاب صنعتی و سرنگونی نظام فئودالی در اغلب دنیا انجامید.
از انقلاب بورژوازی فرانسه و انقلاب صنعتی انگلستان و آلمان در قرن هیجدهم تا امروزاساساً تغییرات شگرفی بین روابط کار و کارفرما و سهم نیروی کار از تولید ایجاد شده. اگر به کارگران در ابتدای انقلاب صنعتی نگاه کنیم همان قیافه چارلی چاپلین برامون برجسته میشه.
اما بر اثر مبارزات مستمر کارگران در تشکلهای مستقل کارگری مثل اتحادیهها و سندیکاها گام به گام سهم کارگران از سود تمام شده تولید بیشتر و بیشتر شد. تا جایی که امروز در آمریکا سهم نیروی کار از تولید به ۷۵ درصد میرسه و البته در ایران به دلیل نبود همین تشکلها ۵ درصد هست. این رو اسماعیل ظریفی آزاد مدیرکل روابط کار وزارت کار در یک برنامه تلویزیونی در اسفند ۹۶ به صراحت بیان کرد.
پرسش: چرا در آمریکا که یک کشور سرمایه داریه سهم کارگر از سود تولید ۷۰ درصده و در ایران که مدعی مستضعفینه سهم نیروی کار ۵ درصد؟
حسین میر داماد : علتش در اینه که در آمریکا و کشورهای اروپایی سندیکاها و اتحادیههای مستقل اولاً نمایندگان واقعی کارگران هستند و نه مثل خانه کارگر که دبیرکلش محجوب شکنجه گر و جلادیه که کارش قلع و قمع تشکلهای مستقل کارگری باشه یا وزیر کارش معاون وزیر اطلاعات در دوران قتل عام زندانیان سیاسی از ۶۶ تا ۷۲ باشه. و در کشتار هزاران کارگر مجاهد و مبارز نقش داشته باشه.
اتحادیهها و سندیکاها مستقلند و اگر توجه کنید در اروپا و آمریکا در بسیاری مواقع اعتصابات گسترده کارگری هست البته نه برای اینکه ۱۰ یازده ماه حقوق عقب افتاده شون رو بپردازن بلکه برای افزایش حقوق و بالابردن سطح رفاه و خدمات و کارفرمایان رو مجبور کردن که گردن بگذارند و میبینیم که به این صورت پیش رفتند.
در ایران هم از زمان مشروطه این مبارزات شروع شد. در همین کره جنوبی تمام کسانی که دهه ۶۰ رو بیاد دارن یادشونه که حقوق کارگران معادل در اونجا معادل ایران بود. اما اتحادیههای کارگری و سندیکاها غوغایی داشتند هر روز اعتصاب و تظاهرات و درگیری بود در زمینه افزایش دستمزدها و رفاه کارگران. درگیرهای بسیار سنگینی هم داشتن گاهی دهها خودرو رو کارگران به آتش میکشیدند. یادمه در یکی از اعتراضات کارگرانی خودرو سازی در هند ۵۰۰ خودرو آتش زدند. فیلمهای قدیمی اونها رو برین در اینترنت ببینید که چطوری پلیس به اونها حمله میکرد و زد و خوردهای سنگینی بینشون بود.
امروز کره جنوبی ماهانه ۲۵۰۰ دلار در ماه به کارگرانش میده اما در ایران با دلار ۶ هزار تومانی و حقوق یک میلیون و ۱۱۴ هزار تومانی مصوبه امسال اگر بدن میشه ۱۸۵ دلار یعنی یک سیزدهم کره. اینها محصول مبارزات متشکل کارگران اونجاست. هیچکس در دنیای تضاد منافع، عاشق کارگران و زحمتکشان نیست این خود اونها هستند که میتونن با مبارزات خودشون تشکلهای مناسب رو برای ضرب خوردن انرژیهای اعتراضیشون به قدرت بزرگی علیه غارتگران تبدیل کنند.
پرسش: آیا شما میتونید یک خلاصهای از شکل گیری اولین اتحادیهها در ایران بگید که از کی بوده؟
حسین میر داماد : در دیماه ۱۲۸۵ با گشایش اولین مجلس شورای ملی قانون اساسی به تصویب رسید و در نظام حقوق عمومی در کشور، اصل ۲۱ متمم قانون اساسی مشروطه آمده بود که «فعالیت انجمنها و اجتماعاتی که مولد فتنه و مخل نظم نباشند در تمام ممالک آزاد است.» این ارادهٔ سیاسی به شکلگیری حقوق عمومی، تبلورش را در فعالیت تشکلهای کارگری نشان داده و آزادیهای سیاسی را پیش برده است.
متعاقب این گام در حقوق عمومی کشور، در همان سال ۱۲۸۹ اتحادیهٔ کارگران چاپخانه تشکیل شد و در سال ۱۲۸۹ این اتحادیه، روزنامهٔ «اتفاق کارگران» را منتشر کرد و در همان سال نیز به اعتصابات موفقیتآمیزی دست میزند.
در تاریخ اعتصابات کارگری ایران این اولین اعتصاب کارگری تشکیلاتی در ایران به شمار آورده میشود. در دوران رضاخان قلدر هم که دیکتاتوری حاکم شد مجدداً سر سندیکاها و اتحادیهها رو برید.
بعداً هم تا زمان انقلاب ضد سلطنتی این اعتراضات و اعتصابات ادامه پیدا کرد و قانون کار هم که در زمان دکتر مصدق تکمیل شده بود مواد بسیار مترقیای داشت.
بعد از کودتای ۲۸ مرداد دوباره دیکتاتوری حاکم شد و ساواک هم سندیکاها و اتحادیههای مستقل کارگری رو سرکوب کرد. مجدداً در آستانه انقلاب ضد سلطنتی که رژیم شاه دچار ضعف و فتور شد اتحادیهها و سندیکاها مجدداً شروع به فعالیت کردند و در ابتدای انقلاب ضد سلطنتی در حال گسترش بودند که دوباره خمینی وحشیانهتر از شاه اونها رو سرکوب کرد و هزاران کارگر هوادار مجاهدین رو کشت.
پرسش: چه دلیلی داره که مجدداً با راه اندازی تشکلهای صنفی همین کشت و کشتارها رو راه نیندازند؟
حسین میر داماد : اولاً دوران اون زمان گذشته که خمینی دستور قتل عام زندانیان سیاسی رو داد و مظلومانه ۳۰ هزار زندانی رو قتل عام کردند. وسایل ارتباط جمعی مثل امروز نبود که بلافاصله افشاگری کنند و دست رژیم رو در جنایت ببندند.
شما نگاه کنید به طوفان توئیتری که برای نجات رامین حسین پناهی شد ۲۳۰ هزار توئیت شده و چنان تهاجم مردم به رژیم بر پا شده که مجبور شده دادستانی کردستان بیاد و توضیح بده مجدداً وکیلش پاسخ داده حتی اگر اعدامش هم کنند چنان آبروریزی برای رژیم آخوندی هست و عواقب وحشتناکی برای رژیم از نظر احتمال قیام هست که خودش هم میدونه.
امروز حتی نیروی انتظامی یک زن هموطن رو مورد آزار و ضرب و شتم قرار میده و تصویرش در فضای مجازی پخش میشه همه شون مجبور به موضعگیری میشن چرا میخوان فضای مجازی رو ببندن چون دستشون رو در سرکوب باز بگذاره. البته ضعف رژیم بنیادیتر از اینهاست مهمترین عامل ضعف رژیم مردم ایران هستند که در قیام دیماه فریاد زدند حکومت آخوندی نمیخوایم نمیخوایم و مرگ بر خامنهای. همچنین حضور تشکیلات بسیار قوی و منسجم مجاهدین خلق ایرانه که از تمام کورههای آزمایشها و ابتلائات و قتل عامها و موشکبارانها و آوارگیها و شکنجهها و زندانها سرفراز بیرون اومده و مثل گرد گردنفراز یقه رژیم رو در همه جا میگیره.
روز چهاردهم اردیبهشت ۹۷ سایت حکومتی اعتدال نوشت: «چرا ترامپ مانند کرهشمالی با ایران رفتار نمیکند؟
در رابطه آمریکا با کره شمالی, چنین موانعی وجود ندارد. هیچ گروهی مانند آیپک یا مجاهدین خلق (منافقین) وجود ندارد که علیه کره شمالی در کاخ سفید لابیگری کند».
راست میگه وقتی تشکیلات هست اجازه نمیده که رژیم هر طور میخواد خر خودشو برونه.
علاوه بر اینها ضعف دیگه رژیم در روابط بین المللی است که الان به شدت از خروج آمریکا از برجام میترسه. بنا بر این اساساً قیاس وضعیت متزلزل و بی ثبات فعلی رژیم رو با گذشته قیاس کردن ما رو به جاده خاکی می بره.
بنا بر این در شرایط کنونی که کارگران، دانشجویان، معلمان، بازاریان و سایر اقشار مردم زیر سنگینترین فشارهای اقتصادی هستند و از طرف دیگه با چشم میبینیم که سردمداران رژیم چه دزدیهای بی حد و مرزی دارند بنا بر این ما هم میتوانیم وباید با ایجاد تشکلهای مستقل همانطور که در خواسته دانشجویان آمده بود جزو مبرمترین وظایف پیشگامان و پیشتازان هر قشر اجتماعی است و الا این رژیم تا زمانی که سر کار هست هرگز و هیچگاه ذرهای از حق و حقوق مردم رو نمیده و نخواهد داد حتی اگر هزاران نفر جلوش پرپر بزنند. ککش نمیگزه. چون تضاد منافع هست. چون اونها ژنشون خوبه ماها ژنمون بده. این تضاد آشتی ناپذیره و با گرزگران تشکلهای مستقل باید حق رو از حلقومشون بیرون کشید.
پرسش: انقلاب مشروطه و انقلاب ضد سلطنتی مردم ایران نشان داد که وقتی همه مردم متحد و یکپارچه دنبال هدف و آرمان سرنگونی یک حاکمیت غاصب هستند میتوانند هر چقدر هم قوی باشند با تظاهرات و اعتراضات مردم سرنگون میشوند. رژیم آخوندی هم همینطور. چه نیاز به تشکل و تشکیلات است؟
حسین میر داماد : درسته که سیل خروشان تودهها وقتی به حرکت در میاد هیچ دیکتاتوری نمیتونه در برابرش بایسته. اما این سیل خروشان اگر سازماندهی نداشته باشه و مردم به طور واقعی نمایندگان و تشکیلات خودشون رو نداشته باشن از طرف همون دیکتاتورها با عوض کردن لباس و چهره خودشون دوباره همون دیکتاتوری رو راه میندازند. الان هم میبینیم که به دلیل نداشتن تشکل مستقل خیلی از اعتراضات کارگران و دانشجویان و بازاریان و مالباختگان و غارتشدگان و کشاورزان و غیره رو نیروهای سرکوبگر امنیتی اطلاعاتی چطور با چهارتا تهدید و ارعاب از دور خارج می کنن. تشکل مستقل یعنی حق رسمی باید به دست آورد.
البته بحثمون در مورد تشکلهای صنفی مستقل بود اما یک مثال هم از تشکیلات سیاسی در ایران خودمون بزنم.
اتفاقاً یکی از مهمترین دلایل برپایی تشکیلات مجاهدین این بود که مجاهدین بنیانگذار به جمعبندی مبارزات مردم ایران در گذشته پرداختند که چرا این مبارزات با اونهمه قهرمانیها شکست خورد. چرا بزرگترین انقلاب قرن نوزدهم در خاورمیانه که انقلاب مشروطیت ایران بود به توپ باران مجلس توسط محمدعلیشاه انجامید؟ بعد هم چرا بعد از سرنگونی محمد علیشاه دوباره به شهادت ستارخان و میرزاکوچک خان و غیره و خلاصه به استبداد رضاخانی انجامید؟
نسل بعد از مشروطه به جد از خودشون این سؤال رو مطرح کردند که چرا بزرگترین دولت ملی ملتهای شرق یعنی دکتر محمد مصدق با یک کودتای چند ساعته چند تا لمپن درباری با کمک آخوندهایی مثل آیت الله کاشانی سرنگون شد؟ و استبداد سلطنتی محمد رضا شاه با ساواک شکنجه گرش بر مقدرات کشور حاکم شد؟ اینها و سؤالات بسیاری بود که جوانان پاکبازی مثل محمد حنیف نژاد و سعید محسن و اصغر بدیع زادگان و یارانشون نشستند و بخصوص بعد از قیام ۱۵ خرداد سال ۴۲ که توسط شاه سرکوب شد نشستند و جمعبندی کردند که یکی از مهمترین حفرهها و کمبودها در جنبشهای مردمی ایران اینه که :
در بسیاری مواقع تشکیلاتی نبوده و دوم اینکه اگر هم بوده افراد حرفهای کار نمیکردند. یک هفته درمیون به اسم مبارزه جمع میشدند یک اطلاعیهای میدادند و از سیاهی استبداد اظهار درد و شکایت میکردند.
بنا بر این به ضرورت راه اندازی تشکیلاتی رسیدند که باید از چنان قدرت و انسجام داخلی برخوردار باشه تا بتونه در برابر دیکتاتوری بایسته. خوب در ظرف چنین تشکیلاتی تونسته ۵۲ سال دوام بیاره و امروز هرکسی در دنیا میدونه که هیچ تغییری در ایران بدون حضور فعال مجاهدین میسر نیست. بنا بر این بر میگردم به ضرورت مطرح کردن تشکیلات مستقل کارگری، دانشجویی، پرستاری، بازاریان، کشاورزان، و سایر اقشار زحمتکش میهن.
پرسش: روحانی در سبزوار گفت با خروج آمریکا از برجام تاثیری در کشور ما نخواهد داشت نظرتان دراین باره چیست؟
پاسخ: اگر تأثیری نداره پس چرا ظریف رو به آمریکا فرستادین تا با لابی گری جان کری اوضاع برای رژیم بیشتر خراب نشه. علاوه بر این به نظر میرسد که فضای تنش و تهدیدآمیزی که برسر برجام سایه افکنده -حتی پیش از ۲۲ اردیبهشت، مهلت اعلام تصمیم رئیسجمهور آمریکا در مورد خروج از آن- پیامدهای خود را به نمایش گذاشته. چه با توجه بقای اثرات تحریمهای گذشته و اینکه هنوز رابطه اقتصاد ایران با جهان کاملاً عادی نشده، خروج امریکا از برجام به معنای افزایش ریسک سیاسی و اقتصادی برای ایران است.
چنین امری حتی اگر به تحریمهای جدیدی هم نیانجامد تمایل سرمایهگذاران اعم از سرمایهگذاران بلند مدت در قالب سرمایه مستقیم خارجی و سرمایه کوتاهمدت یعنی پروژهای کوتاه مدت و بازرگانی را کاهش خواهد داد.
یک نمونه از چنین پیامدهایی اقدام سرمایهگذاران خارجی نسبت به خارج کردن سرمایهشان از ایران است. در همین راستا شرکت چند ملیتیام تی ان – از آفریقای جنوبی است که در صنعت موبایل و ارتباطات فعال است– تلاش میکند تا با مذاکره با بانک مرکزی ایران نسبت به خروج ۳۰۰ میلیون یورو سرمایه خود از ایران اقدام کند. چه در صورتی که رئیسجمهوری آمریکا، بتواند متحدان اروپاییاش را به گسترش تحریمها قانع کند، شرکت نامبرده نخواهد توانست سود سرمایههای خود را از ایران خارج کند.
خروج سرمایه خارجی از ایران، شاخص بی ثباتی سیاسی و اقتصادی است و حتی سرمایه داخلی را نیز به فرار وامیدارد. چون واکنش سرمایه داخلی نسبت به تهدیدهای خروج آمریکا و اتحادیه اروپا از برجام مشابه واکنش سرمایه خارجی است و فرار از محیط اقتصادی ایران است.
نماد این امر افزایش تعداد بنگاههای ایرانی در کشورهایی همچون ترکیه یا گرجستان و آذربایجان است که هر روز بر شمار آنها افزوده میشود. افزون بر این بنا به اظهارات مقامات حکومتی، اقتصاد ایران در سال گذشته شاهد فرار سرمایهای بین ۲۷ تا ۳۰ میلیارد دلار بوده است. با هر تکانه دیگر در سیاست خارجی ایران سرمایه بیشتری از ایران فرار میکند. این روند در سال جاری هم ادامه خواهد داشت بیجهت نیست که سرکوب بازار ارز -یعنی جلوگیری از فرار ارز- در دستور بانک مرکزی است.
بنا بر این حرفهای روحانی هیچ پایه و اساسی نداره.
پرسش: در حال حاضر که بازار بانه در اعتصاب است اجناس و لوازم خانگی که از این شهر نزدیک مرز به نقاط دیگر ایران فرستاده شدن قطع شده در شهرهای دیگر کمبود لوازم خانگی و جنس پیش آمده است بهتر نیست کاسبان بانه دست از اعتصاب بکشند و شما این فراخوان را اعلام کنید؟
حسین میر داماد : مردم بانه کارد به استخوانشون رسیده و خودشون بهترین تصمیم گیرنده در مورد اعتصابشون هستند. اونها از ترفندهای رژیم آخوندی برای شکستن اعتصاب کاملاً آگاهند و برای حقشون میدونن که هیچ راهی جز اعتصاب ندارند. این رژیم چیزی جز دروغ و فریبکاری و جنایت در حق مردم کردستان وسایر نقاط ایران پرونده دیگه ای نداره که مردم دلشون خوش باشه. طبعاً با اعتصاب یکسری از کارها میخوابه. اما به قول شاعر خرابی چون که از حد بگذرد آباد میگردد. تا این روابط ظالمانه هست صدها هزار نفر در فقر و بدبختی و کولبری غوطه میخورند و متقابلاً کارگزاران رژیم در ناز و نعمت زندگی میکنند. این روابط به شدت استثماری و ضد مردمی باید برچیده بشه و اعتصاب مردم بانه هم در همین راستاست و باید غارت حقوق مردم متوقف بشه و مرزها باز بشه و اعتصاب برای رسیدن به این حق ادامه داره این حرف مردم بانه است که اعلام هم کردهاند و همانطور که رئیس جمهور برگزیده مقاومت مریم رجوی در پیامشون به مردم بانه گفتند از عموم مردم و جوانان میهن بخصوص کردستان انتظار میره که به کمک این مردم ستمدیده برن و با اونها همبستگی کنند.
با تشکر از همه شما که در این برنامه شرکت کردین امیدواریم پاسخ به سؤالات شما رو داده باشم. با درود بر شما خدانگهدار.
درهمین زمینه :