دفاع مقدس یا جنگ ضدمیهنی ؟ حقایق جنگ هشت ساله ایران وعراق قسمت چهارم
همانطور که گفتم مجاهدین در سال ۱۳۶۵ به عراق رفتند یعنی ۴ سال پس از عقب نشینی ارتش عراق از خرمشهر و فراخوان به برقراری صلح که خمینی نپذیرفت و مجاهدین در سال ۱۳۶۱ با دولت عراق قرارداد صلح رو بر اساس قرارداد ۱۹۷۴ الجزایر که بین رژیم سابق و دولت عراق امضا شده بود امضا کردند.
همانطور که گفتم مجاهدین در سال ۱۳۶۵ به عراق رفتند یعنی ۴ سال پس از عقب نشینی ارتش عراق از خرمشهر و فراخوان به برقراری صلح که خمینی نپذیرفت و مجاهدین در سال ۱۳۶۱ با دولت عراق قرارداد صلح رو بر اساس قرارداد ۱۹۷۴ الجزایر که بین رژیم سابق و دولت عراق امضا شده بود امضا کردند.
به این ترتیب مجاهدین به دنیا نشان دادند که صلح در دسترس است
از این نقطه به بعد جنگ نامشروع بود و برای مردم ایران هم روشن شد که هدف خمینی از جنگ دفاع نبود بلکه توسعه طلبی بود؛ این خمینی بود که دنبال اشغال عراق بود محسن رضایی با تأخیر سی ساله میگه:
«بعد از آزادی خرمشهر ما میتونستیم یک وقفه شش هفت ماهه میدادیم و اصلاً وارد خاک عراق نمیشدیم اعلام میکردیم که آگه در طول این پنج ماه و ششماه دولت عراق خواستههای ما رو عمل نکنه ما وارد خاک عراق میشیم. البته حتماً اون پاسخ نمیداد به ما ولی خود ما هم بدون اینکه چنین سند تاریخی درست کنیم سرمون رو انداختیم پایین از مرز عبور کردیم شاید این بخاطر کم تجربهگیهای ما بود».
از دجالگریهای این پاسدار که بگذریم اما داره به سادگی اعتراف میکنه که اشتباه کردیم که رفتیم به جنگ ادامه دادیم اما این جنایتکار نمیگه که این ۶ سال جنگ به چه قیمتی انجام شد ۱.۵ میلیون کشته و معلول و هزار میلیارد خسارت… که البته این جزء بسیار کوچکی از عوارض این جنگ ضدمیهنی بود.
اما اینکه گفتید صدام هموطنان مارو کشته من از شما سئوال میکنم خمینی و خامنهای بیشتر از مردم ایران کشتن یا صدام و راستی رژیم چقدر؛ چه در همان موقع و چه در حال حاضر از مردم عراق را کشته یا همین الان از مردم عراق و مردم سوریه میکشد؟ چوبههای دار روزانه چه کسانی رو میکشه؟
پرسش: چرا خمینی حکم اخراج مجاهدین را از جبهه داد؟ آیا در جبههٍ مستقل، مجاهدین میجنگیدن؟ اسامی تعدادی از شهدای مجاهدین در جنگ ۸ ساله را میخواستم.
محمد حیاتی: در رابطه با اینکه گفتید مجاهدین در جبهه مستقل بودند بله مجاهدین مستقل بودند و اساساً نیروهای بسیج و سپاه کار اصلیشون بر اساس دستوراتی که داشتند این بود که مانع خروج مردم از شهر بشن. حتی مردمی که توانسته بودند به شهرهای شیراز و اصفهان بروند آخوند دستغیب معدوم تو شیراز بارها و بارها عوامل چماقدارشو بسیج میکرد به آوارگان جنگی حمله میکرد آب انداخت در داخل چادرهاشون که اعتراضات زیادی هم به او شد.
برای اینکه در فضای آن موقع باشین برای خمینی و باندش جان مردم کمترین ارزشی نداشت و حرفش این بود که باید مردم در آن شهر میماندند و مقاومت میکردن اون هم با دست خالی و بدون سلاح یک همچین فضای رو رژیم ایجاد کرده بود.
بنابراین تنها نیروی متشکل؛ مجاهدین بودند البته تعدادی از مردم هم که در کنار مجاهدین مقاومت میکردند.
اما در مورد اینکه گفتید چرا حکم اخراج رو دادن علت دادن این حکم و دستگیری مجاهدین هم این بود که باند خمینی که اون زمان بهشتی در رأس این باند بود میگفتند حضور سازمان در جبههها به سازمان مشروعیت میده و این برای ما خطرناکه و بهشتی به صراحت گفته بود که حتی به قیمت اینکه خوزستان رو از دست بدیم نباید که مجاهدین در جبهه حضور داشته باشند. و بعد هم جنگ روانی علیه سازمان راه انداخته که هیچگاه کسی جدینگرفت.