 |
| فرهاد سلمانپورفعال حقوق بشر |
فرهاد سلمانپور ظهیر، یکی از فعالان حقوق بشر در پاسخ به اقدام وقیحانه حسین رحیمی رییس پلیس پایتخت در تقدیر از مامور ضرب‌وشتم کننده دختر جوان، نامه سر گشاده‌ای را نوشته است که در زیر میخوانیم:
بسم الله قاصم الجبارین
حضور نامحترم سردار کیلوئی نیروی سرکوبگر انتظامی، حسین رحیمی
سلام خدا بر آن شیر زنان و مردانی که با پرداختن هزینه‌هایی گزاف، سبب پرده‌دری از سیمای کریه ریا و تزویر حکومت‌های فئو توتالیته می‌گردند.
جناب حسین رحیمی، لازم است اینجانب در خصوص اقدام نابخردانه جنابعالی در تقدیر و تشکر از پاسبان مزدور نیروی انتظامی که در پارکی اقدام به ضرب‌وشتم دختری معصوم و بی‌گناه نموده بود، به اطلاعتان برسانم که مردم شریف و آگاه ایران زمین، پس از عیان شدن ماهیت حکومتی که برای بقای خود سخت مهتاج خونریزی و اعدام و شکنجه و زندان است، انتظار توبیخ و مجازات عاملین شکنجه را از آمرین آن ندارند.
دیگر آن زمان گذشته است که حکومت جبر و ستم در جایی خونخوارانی همچون سعید امامی‌ها را به جان مردم می‌انداخت و در جای دیگر و در اقدامی عوام‌فریبانه برای حفظ آبروی نداشته‌اش، آنها را فدای تشکیلات سازمانی می‌کرد و خود را به کوچه علی چپ میزد؛ دیگر قساوت و بی‌حیایی از آن مرحله گذشته و این دژخیمان خونخوار، در روزشمار نفس‌های بشماره افتاده‌اش، خود را به سیم آخر زده است، چرا که در عقل ناقص خود می‌پندارد که برای بقا باید، زهر چشم بگیرد و رعب و وحشت بیافریند.
درخواست مجازات عاملین رفتار وحشیانه با دختر مورد اجحاف قرار گرفته، نه از جانب ملت شریف ایران که بلکه از سوی نمایندگان مجلس وابسته به حکومت و مدیرانی صورت گرفت که با جنابعالی از یک آبشخور ارتزاق می‌کنند، اما نتیجه امر از همان ابتدا برای ملت رنج کشیده این سرزمین، مصداق بارز "اظهر من الشمس" بود، و البته واکنشی که از سوی لایه‌های مختلف اجتماعی بدان هتاکی صورت گرفت، نشان‌دهنده نوعی پیشرفت در سلامت اجتماعی بود که میتوان اینگونه رفتارها را مقدمه‌ای بر خواست عمومی جامعه برای گذر کردن از حکومتی سرکوبگر دانست، چرا که در علوم جامعه‌شناسی یکی از معیارهای سنجش سلامت جامعه، میزان حساسیت به رفتار نامتعارف مسئولان و ماموران دولتی میباشد، که توبیخ‌های اجتماعی شدیدی را بهمراه دارد.
جناب سردار کیلوئی، که نه جایگاه اجتماعی خود را با تکیه بر شایستگی کسب نموده‌ای و نه بر خلاف ادعای مسلمان بودنتان! بوئی از شرافت و انسانیت برده‌اید، در نهج البلاغه خوانده‌ایم که بعید میدانم شماها خوانده باشید! خلخالِ یک دختر یهودی را در شهری مسلمان نشین به زور از پایش در می‌آورند، امام اول شیعیان (که شماها سنگش را بسیار بر سینه میزنید) بر روی منبر میرود و میگوید که والله اگر فردی چه مسلمان و چه غیر مسلمان از شنیدن این خبر دق کرده و بمیرد، بر او هیچ ملالی نیست!! این یعنی همان "حساسیت اجتماعی" امری که در بزرگترین جامعه شیعی جهان، اثری از آن نیست که هیچ، حتی برای آنکه بخود مشروعیت سرکوب محکم‌تر دهد، حکومتی بر پایه نظام توتالیتاریسم ایجاد کرده، تا با نام جانشینان خدا بر روی زمین، فساد و جنایت کرده و معترضین را با نام دشمنان دین و خدا، از مقابل خود حذف نماید. عمر حکومت جور و ستم به سر آمده است! آیا شما بوی گند رفتن‌تان را استشمام نمی‌کنید؟!؟!
اینجانب و کلیه هم‌وطنان غیور و به پا خواسته از جور و ستم، نه تنها که از وحشیگری و یاغی بودن افراد روان پریشی مانند جنابعالی، کوچکترین ترس و واهمه‌ای نداریم، بلکه اینگونه اقدامات وقیحانه حکومت را در تلاش برای ایجاد رعب و وحشت اجتماعی، همانند آن ماهی صید شده‌ی جان باخته‌ای میدانیم که با وجود نداشتن جان در بدن، هر از گاهی خود را به این سو و آنسو می‌کوبد! حکومت سرکوبگر یاغی که ۴۰ سال به شنیع‌ترین رفتارهای غیر انسانی در غالب اجرای احکام الهی از هیچ جنایتی فروگذار نبوده است، اینک به جایگاهی رسیده است که یکی از آخوندهای شهیر حکومتی‌اش، آشکارا هشدار میدهد، که آگاه باشید، اگر مردم بپا خیزند، همه ما را به دریا خواهند ریخت! اما اینجانب به شما قول میدهم که ملت شریف ایران، برای نجس نکردن آب دریاها و احترام گذاردن به محیط زیست، با شما چنین رفتاری را مرتکب نخواهند شد؛ پس بخود بیایید.
