دفاع مقدس یا جنگ ضدمیهنی ؟ حقایق جنگ هشت ساله ایران وعراق قسمت سوم


جنگ ضدمیهنی کنفرانسی درسایت ایران آزادی
دفاع مقدس یا جنگ ضدمیهنی ؟ حقایق جنگ هشت ساله ایران وعراق
 اینرو می‌شه از عملکردهای رژیم در همین روزها به خوبی فهمید که تنظیم رابطه مجاهدین با مردم چه بوده و تنظیم رابطه پاسداران با مردم چه بوده.. هر کس غیر از این گفته دروغ محض و جنگ روانی است.
تا زمانی که نیروهای عراقی در خاک ایران بودند هیچگونه ارتباطی مجاهدین با عراق نداشتند و این برای مجاهدین قیمت بسیار سنگینی هم داشت. همه اسناد آن هم موجود است. ما در جبهه‌ها صدها شهید دادیم که همان زمان در نشریه مجاهد اسامی آنها منتشر شده از جمله دکتر طباطبایی یکی از مسئولین سازمان که از شهیدان مجاهدین در جبهه بود. اما جالب است که بدانید آنقدر حضور مجاهدین در جبهه‌های برای خمینی و باندش مشخصاً بهشتی سنگین بود که نتوانستند حضور آنها را در جبهه تحمل کنند ۵۰ روز پس از شروع جنگ یعنی در روز ۲۵ آبان در حالی که مجاهدین در خرمشهر و آبادان مقابل تجاوز عراق در خط مقدم نبرد بودند
بهشتی حکم بازداشت مجاهدین در جبهه را صادر می‌کند یعنی کسانی که در خط مقدم نبرد در آبادان و خرمشهر مقابل عراقیها مقاومت می‌کردند و این در حالی بود که سپاه کاملاً شهر را تخلیه کرده بود و تنها نیروهای مدافع شهر مجاهدین بودند اغلب کسانی که آن روز در جبهه دستگیر شدند تا ۱۳۶۷ در زندان بودند و در جریان قتل عام سال ۶۷ اعدام شدند.
دفاع مقدس یا جنگ ضدمیهنی کنفرانسی درسایت ایران آزادی
ثانیاً عطف به بحث قبلی، من از شما می‌پرسم چه کسی دشمن وطن ما بود صدام حسین یا خمینی؟ دولت عراق داشت در مقابل تعرض‌های خمینی از خودش دفاع می‌کرد! حمله او دقیقاً دفاعی بود.
مجری تلویزیون رژیم از دعایی که اولین سفیر رژیم در عراق بود و عنصر اصلی دخالت‌های رژیم در عراق بود می پرسه:
«آیا ارتباطی که شما با مبارزان عراقی داشتید نمی‌توانست یک نگاه منفی در طرف مقابل به‌وجود بیاورد؟»
دعایی پاسخ می‌ده: «امام مایل بودند که اطلاعات دقیق و میدانی و روشنی از وضعیت شیعیان و حوزه علمیه نجف و حوزه عراق داشته باشند».
مفهوم اطلاعات میدانی وقتی روشن می‌شود که خبر ترور برخی مقامات عراقی منتشر می‌شه.
تو سال ۹۳ در برنامه تلویزیونی «سطرهای ناخوانده» شمخانی می‌گه:
«کاری که سفیر ما دعایی در عراق می‌کند کاری نیست که یک سفیر می‌کند! یک جور ارتباطی با اپوزیسیون عراق».
انبوهی فاکت هست که می‌شه تا صبح گفت که نشون می‌ده که چگونه خمینی در امور داخلی عراق دخالت کرد و دولت عراق رو به نقطه‌یی رسونده که برای دفاع از خودش حمله کنه.
چرا راه دور بریم..! چه کسی همین الان در عراق حشدالشعبی یعنی همون بسیجی که در داخل داره رو تشکیل داده و بوسیله اون سنی‌ها و اقلیتهای قومی رو کشتار می‌کنه، درست کرده؟ آیا حقایق امروز ثابت نمی‌کنه که خمینی بود که از روز اول بذر این جنگ را پاشید؟
اما اجازه بدید در پاسخ به سئوال شما تأکید کنم که دولت عراق دشمن مردم ایران و خاک ایران نبود؛ بلکه اون هم مثل مردم ایران قربانی توسعه طلبی خمینی بود کمااینکه مردم سوریه با ۵۰۰ هزار کشته قربانی همین توسعه طلبی باند خمینی هستند یا یمن الان قربانی همین توسعه طلبیه این باند تبهکاره همانطور که مردم ایران قربانی اختناق، دین اجباری، حجاب اجباری، سرکوب و اعدام هستند.
اما در مورد اینکه گفتید چرا مجاهدین به عراق رفتند به دلیل بسیار روشن برای جلوگیری از توسعه طلبی‌خمینی و شکستن ماشین جنگی خمینی و برقراری صلح!
چرا…؟ چون تنها یک نیروی ایرانی می‌توانست در مقابل جنگ طلبی خمینی بایسته و اون رو مجبور به آتش بس بکنه چون همانطور که خمینی خودش گفت عراق دنبال سرنگونی خمینی نبود توان چنین کاری هم نداشت بلکه دنبال دفاع از حکومت خودش بود این حرف آنقدر کودکانه است که کسی فکر کنه صدام دنبال اشغال ایران بود اونم کشوری مثل ایران که …
بنابراین خمینی کجا مجبور شد آتش بس رو بپذیره اونجایی که دید یک ارتش ایرانی که هدفش سرنگونی رژیمه در عراق ظهور کرده و توانسته در عملیاتهای بزرگ لشکرهای طلایی رژیم رو شکست بده. خمینی برای اینکه جلوی تعرض این ارتش رو بگیره ناگزیر از خوردن زهر شد تا مانع عملیات متمرکز ارتش آزادیبخش برای سرنگونیش بشه.
همانطور که گفتم مجاهدین در سال ۱۳۶۵ به عراق رفتند یعنی ۴ سال پس از عقب نشینی ارتش عراق از خرمشهر و فراخوان به برقراری صلح که خمینی نپذیرفت و مجاهدین در سال ۱۳۶۱ با دولت عراق قرارداد صلح رو بر اساس قرارداد ۱۹۷۴ الجزایر که بین رژیم سابق و دولت عراق امضا شده بود امضا کردند.
به این ترتیب مجاهدین به دنیا نشان دادند که صلح در دسترس است.