در میان ابراز نگرانی سردمداران و مهرههای نظام از آینده و بهخصوص سال آینده، یک نکتة جالب وجود دارد. وحشت از اینکه مردم به قول خودشان نسبت به همه جناحهای رژیم، از اصلاحطلب و اصولگرا و غیره، امید و اعتماد خود را از دست دادهاند و باز به قول خودشان از آنها عبور کردهاند. رژیم تا بهحال با بازی الا کلنگ و دست به دست کردن دولت و مقامات بین باندهای خودش تحت عنوان اصلاحطلب و اصولگرا، گروههایی از مردم را یک روز به نام اصلاحات و آخوند خاتمی و یک روز هم تحت عنوان اعتدال با آخوند دیگری به نام روحانی بهدنبال خود میکشاند. اما قیام دی ماه با شعار «اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» این بازی و ترفند رژیم را سوزاند و حالا دیگر همه عالم و آدم میدانند که همه دستجات رژیم با هر رنگ و انگی سر و ته یک کرباسند و دیگر رژیم نمیتواند با این بازی لو رفته برای خودش زمان بخرد. اظهارات و مطالب مهرهها ورسانههای رژیم هم این روزها حاکی از ابراز وحشت از همین پدیده است.
تاجزاده معاون سیاسی وزارت کشور دولت موسوم به اصلاحات در روز ۷فروردین با اشاره به انزوای باندهای حاکم در حالی که قیام مردم ایران را «هرج و مرج» مینامید پیشنهاد «تفاهم» و «گفتگوی ملی» و «هم زبانی» داد و گفت: «شرایط جامعة ما بسیار حساس شده است و اگر به مردم و حکومت هشدار ندهیم ممکن است خدایی ناکرده در چاه ویل درگیریهای داخلی و هرج و مرج بیفتیم. اگر هم به زندان بروم باز هم سخن خواهم گفت و به جامعه و حکومت هشدار خواهم داد. به اعتقاد من باید این شرایط حساس را با گفتکوی ملی، تفاهم، همفکری، همدلی و هم زبانی پشت سر بگذاریم».
زیبا کلام از باند روحانی به آثار قیام ایران در باندهای حاکم، و نفی تمامیت نظام با همه باندهای آن اذعان کرد و گفت: «این فقط اصولگرایان و دولت روحانی نبودند که ناآرامیهای دی ماه آنان را غافلگیر کرده بود. اصلاحطلبان هم در واقع دست کمی از اصولگرایان نداشتند». وی افزود: «شعارهایی که در ابتدا متوجه اصولگرایان شده بود، آنقدرها طول نکشید که به سمت اصلاحطلبان هم رفت. در مشهد و در ابتدای تظاهرات شعار «مرگ بر روحانی» داده شد، تندروها هیجانزده تصور میکردند آن حرکت علیه روحانی ادامه خواهد یافت. اما هنوز یکی، دو ساعتی از شروع تظاهرات نگذشته بود که با ورود صدها نفر از جوانان و مردم معمولی شعار «مرگ بر روحانی» به حاشیه رانده شد و شعارهای ساختارشکنانه جای خود را به شعارهای اقتصادی علیه روحانی دادند. شاید شعارهای ساختارشکنانه یا رفتار معترضان که بهمراتب تندتر و رادیکالتر از معترضان سال ۸۸بود، اصلاحطلبان را از نزدیک شدن به آنان برحذر داشت بهنحویکه آنقدرها طول نکشید که شعارهای علیه اصلاحطلبان هم سکه رایج ناآرامیها شدند. بعد از انتشار بیانیه «مجمع روحانیان مبارز» و اطلاق لفظ «اغتشاشگر» به معترضان بود که برای نخستینبار علیه آقای خاتمی و اصلاحطلبان شعارهای تندی داده شد. بدون تردید ناآرامیهای دیماه تکان سختی برای اصلاحطلبان بهشمار میرود». (سایت حکومتی بهار ـ دومفروردین 97)
مهدی مطهرنیا مهرهٴ باند روحانی به نفی باندهای حاکم توسط مردم در جریان قیام اذعان کرد و گفت: «تلخترین موضوع برای من در این سال، نوع برخورد با اعتراضات مدنی مردم بود. اصلاحطلبان باید موضعگیری خاص خود را در مقابل مردم به نمایش میگذاشتند. اینکه ما همه معترضان را وابسته به دشمنان تلقی کنیم تا اینکه پیام اعتراض آنها را در یک چارچوب علمی و قانونی مورد بررسی قرار بدهیم و مطالباتشان را بشناسیم متفاوت است. اعتراضات و نارضایتی عمومی مردم محصول عملکرد بد مسئولان در پاسخگویی به نیازها و خواستههای مردم بوده است. من اساساً اعتراضات اخیر را وابسته به هیچکدام از گروههای سیاسی نمیدانم و معتقدم مردم به واسطه عقاید خود با یکدیگر متحد شدند و به این نتیجه رسیدند که عوض کردن وضع موجود با نیروهای فعلی ممکن نیست و تلاش کردند با یک حرکت تاثیرگذار مدنی وضع را تغییر دهند».(سایت حکومتی رویداد هشتم فروردین).
برخی از مهرههای حکومتی مثل گرامی مقدم تلاش کردند برای در بردن نظام از سرکوب و شکنجه علت خشم مردم در جریان قیام را به نفرت از چپاولگری این رژیم تقلیل دهند. این مهرهٴ حکومتی گفت: «اختلاسها، تبانیهاو فسادهای مالیای که در کشور وجود دارد، باعث شکاف عظیم طبقاتی بین مردم شده است. طبق برخی آمار بالغ بر ۴۱میلیون نفر در کشور زیر خط فقر هستند و ۱۵میلیون نفر طبق آمار خود وزارت رفاه مشکلات شدید معیشتی دارند. قاعدتاً فاصله طبقاتی تحملناپذیر خواهد بود و منجر به اعتراضات خیابانی میشود و دیدیم که از درون این مطالبات اقتصادی شعارهای سیاسی بیرون آمد».(خبرگزاری حکومتی ایلنا هشتم فروردین).
ناهید تاج الدین عضو مجلس ارتجاع در روز ۸فروردین با این توهم که نظام در حال نزع امکان بازیافت دارد گفت: «اعتماد را به نهاد سیاست برگردانیم. ناآرامیهای دیماه مهمترین چالشی بود که همه سیاسیون را به تکاپو و تأمل واداشت... از این رو اولویت اول سیاسی ایران در سال ۱۳۹۷، باید بازگرداندن اعتماد مردم به نهاد سیاست باشد. بر این اساس لازم است تمام هم و غم مسئولان در سال ۹۷ بر احیای سرمایه اجتماعی در حوزه سیاسی متمرکز شود؛ سرمایهای که اگر احیا نشود تبعات جدی امنیتی خواهد داشت».
این توهم در حالی است که پیش از این سعید حجاریان اذعان کرده بود که یک دو قطبی بین کل نظام و مردم ایجاد شده است و مردم حتی وی را که سالهاست از جریان سرکوب و شکنجه دور است همچنان مهرهٴ حاکمیت میشناسند.
نکته جالب این است که نظریه پردازان نظام تازه به حرف مقاومت ایران که «افعی کبوتر نمیزاید» اذعان میکنند.
مارا درحساب های زیر دنبال کنید
توئیترkhozestan_khoro@
کانال تلگرام khozestan_khorosh@
ادمین کانال تلگرام manouch_ra@