خصم کارگران و زحمتکشان؛ از جمله توصیفاتیست که درباره نظام ولایت فقیه صورت میگیرد. عباس داوری طی کنفرانسی در شبکه تصویری ایران آزادی به پرسشهایی پیرامون خیزشهای مردم ایران در مدت اخیر پاسخ میدهد.
با سلام به همه دوستان عزیز و قیامآفرینان قهرمان، به ویژه با درود به کارگران اعتصابی و مردم زحمتکش ورزنه و اژیه،
بحث ما در مورد چرا رژیم ولایت فقیه خصم کارگران و زحمتکشان است، میباشد. حتماً خاطرتان است که دو هفته پیش، بحث ما حول عمق غارت و چپاول رژیم و فقر مردم بوده و در این رابطه همچنان که شاهد هستید، هر روز فقر عمیقتر و البته اعتراضات مردمی علیه این رژیم هم شدیدتر و با خشم بسیار زیاد میباشد.
الان به لشکر کارگران و غارت شدگان، کشاورزان زحمتکش ورزنه و اژیه هم پیوستهاند.
این رژیم ضدانسانی هرکلمهای که به کار برده فقط و فقط برای سوء استفاده بهرهکشانه از آن بوده است. خمینی دجال خودش را رهبر مستضعفان جهان میخواند و میگفت: حکومت ما برای کوخنشینان است و نه کاخنشینان. اما سرکردههای این رژیم، خانوادهها و باصطلاح «آقازاده»های آنها آنچنان اشرافیتی بر پا کردهاند که در تاریخ سابقه نداشته به تعداد قصرها، نحوهی زندگی آنها نگاه کنید چه غوغایی است؟
در همین رابطه روزنامه جهان صنعت ۱۵/۱۱/۹۶ نوشت: «افزایش فاصله طبقاتی در فاصله سالهای ۸۹ تا ۹۴ باز هم افزایشی شده است. فاصله طبقاتی و شکاف درآمدی در سطح اقتصاد کشور گستردهتر شده و ثروت در دست عده قلیلی متمرکز شده است. این موضوع را میتوانیم به راحتی در نوع سبک زندگی اطرافیانمان ببینیم. در خیابانهای شهر ماشینهایی را میبینیم که قیمت میلیاردی دارند و خانههای مسکونی را میبینیم که قیمت هر متر زمین آن به اندازه حقوق پرداختی چند ماه یک کارگر است.»
این غارتگران برای حفظ قدرت خود علاوه بر اشرافیتی که برای سرکردههای این رژیم برپا کردهاند، پول و دسترنج کارگران و زحمتکشان را در تنور تروریسم و کشتار مردم منطقه به آتش میکشند و در نتیجه در این ۴ دهه مردم ما را به خاک سیاه نشاندند.
الان تلاش میکنیم تا آنجا که وقت اجازه بدهد به سئوالات شما دوستان عزیز پاسخ بدهیم.
پرسش: تاکنون از کشاورزان حرکتی نداشتیم اما الان با این خیزش کشاورزان یک شوک جدید وارد شد که نشون میده که قیام شکل جدید و تودهای به خودش گرفته. ارزیابی شما در این مورد چیه؟
عباس داوری: ابتدا بگویم این که گفتهاید تاکنون از کشاورزان حرکتی نداشتیم، صحیح نیست شاید منظور شما در یک زمان مشخصی است. چون از زمانی که پاسداران جنایت پیشه، با زدن کانالها و همینطور با حفر تونلها برای منحرف کردن آبها به محلهایی که یا پاسدران و یا سرکردگان رژیم نیاز دارند مانند تونل آب برای قم، یا رژیم آب را منحرف کرده و به سایر استانها میفروشد به همین دلیل زمینهای کشاورزی خشک شده و ضرر و زیانهای کشاورزان زیاد بوده است. یعنی خشک شدن زاینده رود که بر اثر سیاستهای خائنانه این رژیم ضد ایرانی صورت گرفته، از ۱۷ سال پیش زندگی کشاورزان این منطقه را تحت الشعاع خود قرار داده و وضعیت آنها روز به روز وخیمتر شده است. مقامات رژیم بارها با دادن وعدههای فریبکارانه از جمله پرداخت خسارت سعی در خاموش کردن اعتراضات کشاورزان داشتهاند، اما هرگز به آن عمل نکردهاند.
حرف کشاورزان این است که رژیم آب را بفروش میرساند و پول آن توسط ایادی رژیم چپاول میشود. این بار واقعاً به دلیل این که کشاورزان جانشان به لب رسیده با خشم و شدت تمام اعتراض کردند اعتراضات کشاورزان ورزنه از ۲۷ بهمن شروع شد و از روز ۹ اسفند به صورت تظاهرات و تجمع در مقابل بخشداری و سازمان آب و راهپیمایی در حاشیه زاینده رود ادامه یافت. کشاورزان در این تجمهای اعتراضی شعار میدادند: «روحانی دروغگو زاینده رود من کو؟»، «آب زاینده رود حق مسلم ماست»، «میجنگیم میمیریم حقمان را میگیریم»، «نترسید نترسید ماهمه با هم هستیم».
ملاحظه میکنید که این شعارها و تظاهرات ادامه همان قیام مردم ایران است. باید تأکید کرد که تظاهرات و اعتراضات قبل از قیام با تظاهرات و اعتراضات بعد از قیام، متفاوت است و تظاهرات بعد از قیام باری از قیام دارد. این یک قانون در شرایط فعلی جامعه ماست و نباید از آن غافل شد.
پرسش: در ورزنه جنگ و خیزش بود. ارزیابی شما از این حرکت چیست؟
عباس داوری: هم دیروز جمعه ۱۸ اسفند و هم امروز، در ورزنه و اژیه مردم از کمترین حقوق خودشان دفاع میکردند. حرفهای کشاورزان را شنیدید که میگفتند ما چیزی برای از دست دادن نداریم و باید حقوق خودمان یعنی آبی که حق ما است بگیریم. این خیزش در چند روز گذشته گسترش یافته است. این گسترش در حالی است که نیروهای سرکوبگر رژیم در ورزنه به سمت کشاورزان معترض که حقآبه خود را میخواستند؛ شلیک کردند و عده زیادی از آنان بشدت مجروح و روانه بیمارستانها شدند. گارد خامنهای به این هم اکتفا نکرد و به ماشینهای کشاورزان و مردم که در مسیر بود حمله کرده و آنها را تخریب کرده و شیشه ماشینها را شکست. اما دیدیم مردم اژیه با شعارهای کوبنده به حمایت و پشتیبانی از کشاورزان ورزنه برخاستند و شعار میدادند: «ای لشگر شرق اصفهان؛ آماده باش؛ آماده باش». در خود اصفهان مردم تجمع کرده و شروع به راهپیمایی کردند؛ از پل بزرگمهر عبور کرده و در خیابان لاهور راهپیمایی خود را ادامه دادند. شعارهای آنان بسیار قوی بود و میگفتند: «عزا عزاست امروز روز عزاست امروز زندگی کشاورز روی هواست امروز»، «روحانی دروغگو زاینده رود حق ماست»، «فولاد اگر آب میخواد کشاورز هم نون میخواد»، «حتی اگر بمیریم حقمونرو میگیریم»، «مسئولین بیغیرت خجالت خجالت»، «روحانی دروغگو زاینده رود ما کو»، «مرگ بر مسئولین بیغیرت». علاوه بر آن در خود ورزنه هم جمعی از کشاورزان در اعتراض به بازداشتهای شب گذشته کشاورزان ورزنه در برابر بخشداری بنرود دست به تجمع و اعتراض زدند و خواستار آزادی آنان شدند.
بنابراین در شرایط فعلی، این تظاهرات و اعتراضات علیه حکومت سر باز ایستادن ندارد.
پرسش: آیا فکر میکنید که خیزش کشاورزان مانند بقیه مردم و کارگران ادامه پیدا کنه؟
عباس داوری: رژیم ضدبشری همه چیز مردم را از دستشان گرفته و هرگز هیچ چیزی از چپاولگری خود که تماماً حقوق این مردم است، به این مردم نخواهد داد. به همین غارت شدگان کاسپین یا مؤسسات دیگر حکومتی نگاه کنید؛ چرا پول اینها را دوسال است بر نمیگرداند؟ امروز شنبه ۱۹ اسفند غارتشدگان همه مؤسسات مالی همراه با پلاکاردهای خواستههایشان جلو مجلس ارتجاع تجمع کردند و شعار میدهند:
«مرگ بر لاریجانی»، «مرگ بر روحانی»، «نصرمن الله وفتح قریب مرگ بر این دولت مردم فریب». مگر این حرفها را نمیشنوند؟ مگر خامنهای و روحانی و ۲ رأس لاریجانی نمیدانند که این شعارهای مرگ برخامنهای روحانی و لاریجانی از شعار مردم به عمل مردم تبدیل میشود سرنوشت همه دیکتاتورها همین بوده است مگر این رژیم برای مردم راهی باقی گذاشته؟
بنابراین خیزشهای مردم چه کشاورز و چه کارگر و زحمتکشان تا سرنگونی این رژیم ادامه خواهد یافت به عنوان مثال صبح شنبه نوزدهم اسفند شهروندان ایذهای در اعتراض به کمبود و قطعی آب؛ با بشکههای خالی در مقابل اداره آب در این شهر تجمع کردند. ساختار پوسیدهی این رژیم مثل لباس مندرسی است که هر کجای آن را بخواهی بدوزی بیشتر پاره میشود.
پرسش: همچنان که میدانید اخیرا کارگران قسمتهای مختلف هم دست به اعتصاب و تظاهرات زدهاند، از کارگران فولاد اهواز و نیشکر هفت تپه و غیره …؛ کشاورزان را هم که میبینیم چهارشنبه سوری هم هست به نظرم ظاهراً قیام داره به شکل دیگهای ادامه پیدا میکنه آیا ارزیابی من درسته یا خیلی خوش بین هستم؟
عباس داوری: واقعیت این است که تظاهرات و اعتراضات کارگران، هیچ روزی قطع نشده است. در هفتهها و روزهای اخیر با شدت بیشتری ادامه یافته است. این ظلم و چپاولی که رژیم علیه کارگران میهن ما اعمال میکند بی نظیر یا حداقل کم نظیر است. مثلاً در مورد کارگران شرکت ملی فولاد ایران که شمار کارگران آن تا ۴ هزار نفر میرسد، کارگران در مقابل رژیم ایستادهاند. شرکت ملی فولاد در گذشته از بنگاههای اقتصادی متعلق به گروه سرمایهگذاری امیرمنصور آریا محسوب میشده که اختلاس ۳ هزار میلیاردی داشته است.
همچنین بازنشستگان گروه ملی فولاد اهواز در مقابل ساختمان صندوق بازنشستگی در این شهر دست به تجمع زدند. از طرفی رژیم شایع کرده که وزیر کار روحانی، علی ربیعی شکنجه گر را مجلس ارتجاع استیضاح خواهد کرد تجمع کنندگان استیضاح علی ربیعی وزیر را یک دروغ خواندند و گفتند که اینها دستشان در یک کاسه است. بازنشستگان معترض شعار میدادند: «وزیر بیلیاقت استعفاء استعفاء»، «عزا عزاست امروز روز عزاست امروز گروه ملی بیچاره صاحب عزاست امروز».
در مورد وضعیت اقتصادی فلاکت بار رژیم، خبرگزاری آسوشیتدپرس امروز نوشت: «اعتصابات کارگری، اعتراضات سراسری و شکست در امور بانکی. حتی علی خامنهای ولی فقیه هم به عمق مشکلات در پیش رو در چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی اذعان کرده است… یک اعتصاب عمده که صنایع فولاد اهواز در جنوب غرب دچارش است صدها کارگر را شامل میشود که میگویند سه ماه است حقوقشان را نگرفتهاند.
باقر نوبخت سخنگوی دولت گفته است بیش از ۳.۲ میلیون ایرانی بیکارند. بیکاری بالای ۱۱ درصد میباشد.
بانکها دچار میلیاردها دلار قرض هستند … در اینحال عمده اقتصاد در چنگ سرویسهای امنیتی ایران قرار دارد. سپاه پاسداران که تنها به خامنهای پاسخگو میباشد برنامه موشک بالستیک ایران را اداره میکند و بین ۱۵ تا ۳۰ درصد اقتصاد ایران را بگفته تحلیلگران کنترل میکند. »
باید نتیجه گرفت که مردم زیر فساد مالی رژیم واقعاً استخوانهایشان خرد میشود. این مردم هر فرصتی را برای اعتراض علیه این رژیم غنیمت میشمارند. چهارشنبه سوری از آن سنتهایی است که مردم دور هم جمع میشوند تا با آتش، بدیها را بسوزانند. رژیم هم از هر تجمع و حتی بودن چند نفر با همدیگر بشدت وحشت دارد. در همین رابطه ستاد اجتماعی سازمان مجاهدین خلق ایران در داخل کشور فراخوان داده است. به نظر من مردم آماده میشوند تا سه شنبه شب ۲۲ اسفند را به عنوان آخرین چهارشنبه سال، به قیام دیگری علیه رژیم تبدیل کنند. در هر حال همچنان که گفتم، مردم تا سرنگون کردن این رژیم از پا نخواهند نشست.
پرسش: چرا رژیم این روزها دشمنی با کارگران را شدت بخشیده است؟ و حتی حاضر است کل کارخانه نیشکر هفت تپه را به خاطر منافع خودش تعطیل بکنه. این که به نفعش نیست. نظر شما لطفاً در این مورد چیست؟
عباس داوری: این حرف یک دروغ بسیار آشکار برای ترساندن کارگران از بیکاری است. به دلیل این که کارگران ما در ایران هیچ امنیت شغلی ندارند و کارفرماها که عموماً از سردمداران رژیم هستند، با کمترین بهانهای کارگران را اخراج میکنند. آنها با به میان کشیدن تعطیلی کارخانهها از این حربه فرسوده میخواهند استفاده کنند که اگر چنین حرفی بزنند حتماً تعدادی از کارگران از ترس بیکار شدن تن به خواستههای ضدانسانی کارفرماها خواهند داد. اما نه تنها کارگران بلکه خانوادهی آنها هم متحد در مقابل این دروغها و فریبهای رژیم ایستادهاند. آخر در کجا دیده شده کارگری که باصطلاح شغل دارد و کار میکند اما به دلیل این که ماهها حقوق او را نمیپردازند خودکشی میکند؟ روز سه شنبه ۸ اسفند جسد بیجان علی نقدی کارگر جوان نیبر نیشکر هفت تپه بصورت شناور در کانال آبیاری پیدا شد همکارانش میگویند علی نقدی بخاطر بدهی و عدم پرداخت مطالبات انباشتهاش از طرف شرکت خودکشی کرد. آیا رژیم هیچ اقدامی برای دادن حداقل حقوق کارگران انجام داد؟ مطلقاً خیر. به این دلیل است که میبینیم اعتصاب سراسری کارگران شرکت نیشکر هفتتپه همچنان ادامه دارد و علیرغم همه تهدیدات، کارگران اعتصاب یکپارچه خود را ادامه دادند و اعلام کردند که اگر حقوق و پاداش و عیدی آنها تا روز ۱۹ اسفند پرداخت نشود اداره شرکت را خود به دست گرفته و اجازه فروش شکر را به کس دیگر نخواهند داد. این هم پاسخ کارگران به مدیران شرکت.
پرسش: من یک دانشجو هستم میخواهم ببینم در رابطه با اعتراضات و تجمعات کارگران و کشاورزان، وظیفه ما جوانان چیست؟
عباس داوری: در پاسخ به شما باید بگویم که قشر آگاه جامعه، در مقابل مردم خود، به ویژه محرومترین اقشار و طبقات جامعه مسئولیت سنگینی دارد و باید به یاری آنها برخیزد. حضرت علی میگوید خدا از آگاهان تعهد گرفته که بر چپاولگری ظالم و گرسنه ماندن و چپاول شدن مظلوم نباید بی تفاوت باشد. در فرهنگ اصیل اسلامی که نه تنها کمک و یاری به ستمدیدگان و استثمار شوندگان یک امر واجب و ضروری است بلکه باید برای رهایی و رسیدن آنها به عدالت فداکاری هم کرد. این حس حمایت از مظلوم و اقشار و طبقات محروم جامعه، یک حس بسیار والای انسانی است. در همه جوامع و در طول تاریخ دیده شده که چطوری قشر آگاه و پیشتاز در حالی که خودش از نعم مادی برخوردار بود، چگونه برای رسیدن دیگران به عدالت اجتماعی خودش را فدا کرده است. در مورد سئوال شما باید گفت هرجا کارگران، کشاورزان و محرومان تظاهرات میکنند باید به یاری آنها برخواست حتی اگر به بهای زندانی شدن هم باشد این یک وظیفه انسانی است که به قول شهید بنیانگذار سعید محسن، زمان و مکان نمیشناسد.
مارا درحساب های زیر دنبال کنید
توئیترkhozestan_khoro@
کانال تلگرام khozestan_khorosh@
ادمین کانال تلگرام manouch_ra@