سال96 رو به پایان است، سالی که آتشفشان قیام زخم عمیقی را بر پیکر رژیم نشاند و حاکمیت پلید آخوندی با این زخم وارد سال 97 میشود. با توجه به مجموعه شرایط و بحرانهایی که از داخل و خارج آن را احاطه کرده، تقریباً هیچ کس را در آن نمیتوان یافت که نسبت به سال آینده خوشبین و امیدوار باشد، همه آنها نسبت به چشمانداز تیرهٴ سال بعد هشدار میدهند.
یکی از مهرههای باند روحانی به نام غلامرضا انصاری شرایط را به گونهیی میبیند که اگر به خواستههای مردم قیامکننده توجه نشود «اتفاقات خوبی برای کشور [بخوانید نظام آخوندی] پیشبینی نمیشود« (سایت اعتماد آنلاین 24اسفند 96)
برخلاف سران و سردمداران که دجالگرانه و شیادانه تا کنون تلاش میکردند موضوع قیام ایران را موضوعات معیشتی و اقتصادی صرف جلوه بدهند، وی اعتراف میکند «باید ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی این اعتراضات را هم در نظر گرفت».
واقعیت این است که حاصل و نتیجه «ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی اعتراضات» و به قول معروف اصل و ریشهٴ قضیه در قیام دی ماه، این است که در این اعتراضات مردم خواستار سرنگونی بودند و شعارهای آنها نیز در نفی شاخصهای هر دو باند و در نفی تمامیت حاکمیت بود. اما وی موضوع واضحی به نام سرنگونی را که مردم به صراحت شعار آنرا دادند و هماکنون نیز خواستار آن هستند، در لابلای کلماتی نظیر «ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی اعتراضات» ساندویچ میکند.
حرف صریح و رک مردم در قیام دی ماه این بود که این رژیم باید سرنگون شود و گورش را گم کند، این همان واقعیت است که مهرهها و عناصر آن نه میخواهند و نه به مصلحتشان است که به صراحت به آن اعتراف کنند.
آخوند محمدعلی ابطحی از باند روحانی ضمن اشاره به خسارات جبران ناپذیری که مردم از بابت مشکلات اقتصادی- اجتماعی که از جانب حاکمیت بر آنها تحمیل شده، و ظرفیت انفجاری جامعه اذعان میکند: «جامعه انتظار دارد که با انتخاب مورد نظر خود تغییراتی صورت بگیرد».
ابطحی اگر چه به صراحت نمیتواند بگوید که خواست و انتظاری که جامعه دارد سرنگونی است، اما ضمن اشاره به تاثیرات مخرب قیام دی ماه، برای حاکمیت آخوندی، هراسش را از قیامی دیگر چنین بیان میکند: «اما اگر این تغییر محقق نشود برای جامعه خطرناک خواهد بود و همانطور که مشاهده کردیم اعتراضات خیابانی و اغتشاش صورت بگیرد. من خیلی خوشبین نیستم که سال 97 متفاوت و بهتر از سالهای گذشته باشد. به نظر م سال 97 سالی پر از مشکلات چه در سطح سیاست خارجی و چه در سطح مسائل داخلی برای کشور خواهد بود». (سایت فرارو 24اسفند)
سایت بهار وابسته به باند روحانی 24اسفند 96 نیز ضمن اعتراف به اینکه قیام دی ماه زنگ خطر جدی برای ساختار تصمیمگیری در کشور [بخوانید نظام آخوندی] بود، به نفرت مردم از هر دو باند نیز اعتراف میکند که مردم از هر دو باند و تمامیت آن عبورکرده و خواستار گزینه سومی هستند: «آنها از دو جناح عمده سیاسی کشور ناامید شدهاند و بهدنبال آن هستند تا جریانی سوم مجال بروز و ظهور داشته باشد که حرف آنان نیز از سوی تصمیمگیران نظام شنیده شود. نارضایتیهایی که حالا دیگر هر عاملی میتواند جرقهای برای آغاز مجدداعتراضات نسبت به آنها باشد».
روزنامه حکومتی دنیای اقتصاد 24اسفند 96 نیز ضمن اشاره به اینکه زخم قیام دی ماه 96 هنوز باز است و عوارض این قیام و زخم آن هنوز حاکمیت آخوندی را آزار میدهد، در رابطه با قیام دیگری نیز چنین ابراز نگرانی میکند: «اعتراضات دیماه 96 هر چند پس از چند روز پایان یافت اما زخم تازهیی را در کشور باز کرد.
زخمی که عامل اصلی آن انباشت خواستههای مردم و عدم پاسخ به آنها از سوی مسئولان طی سالهای گذشته بود. به همین دلیل بسیاری از جامعهشناسان و حتی چهرههای سیاسی کشور نسبت به بالا رفتن سطح نارضایتیهای عمومی در کشور هشدارمیدهند. نارضایتیهایی که حالا دیگر هرعاملی میتواند جرقهای برایآغازمجدد اعتراضات نسبت به آنها باشد».
پاسدار محمد باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح رژیم نفرت مردم و بهخصوص جوانان از حکومت آخوندی را حاصل «تغییرات بین نسلی» میداند که موجب «تغییرات فرهنگی میشود و تاثیرگذاریهای بسیار زیادی را بر مردم بهویژه جوانهای کشور خواهد داشت».
اگر چه این پاسدار به تبعات تغیرات بین نسلی و تغیرات فرهنگی و... هیچ اشارهیی نمیکند، اما دست آخر به ناگزیر اذعان میکند که مجموعه شرایط آنچنان بحرانی است که نیروهای مسلح آن میبایست خود را برای شرایط سخت که همانا خیزش و قیام مردم است آماده کنند: «ما باید نیروهای مسلحی باشیم که برای شرایط امروز و شرایط آینده خودمان را آماده بکنیم. کار بسیار سختی داریم بایستی از همیشه آمادهتر باشیم. خوب در کنار اینها ما موضوعاتی را هم در داخل داریم که امروز با آن مواجه هستیم».(تلویزون شبکه یک رژیم 23خرداد 96)
ملاحظه میشود که تاثیرات قیام در دی ماه 96 آنچنان است که بعد از گذشت قریب 2.5ماه از آن رسانهها و ایادی رژیم نمیتوانند سوز و گدازشان را نسبت به آن ابراز نکنند.
اما مهمتر از این هراس از نارضایتیها در آینده و به عبارت درستتر هراس از خواست سرنگونی طلبانه مردم در قیامی دیگر است. به قول آن رسانه حکومتی(سایت بهار) هر عاملی میتواند جرقهیی برای آغاز مجدد اعتراضات و قیام باشد.
سردمداران آن اگر چه در علن میخواهند صورت خود را با سیلی دودودم سرخ کنند که نظام چنین است و چنان، و از حوادث عبور میکند و...، اما واقعیت این است که شرایط انفجاری جامعه که در آن مردم از فقر و بدبختی و گرسنگی جانهایشان به لبهایشان رسیده است، این واقعیت را برآنها تحمیل میکند که به قول پاسدار باقری به فکر «شرایط سختی» که در پیش دارند، باشند.
مارا درحساب های زیر دنبال کنید
توئیترkhozestan_khoro@
کانال تلگرام khozestan_khorosh@
ادمین کانال تلگرام manouch_ra@