جبهه خلق کدام است ؟ معیار چیست ؟


 جبهه خلق کدام است ؟ معیار چیست ؟
۱- شعار اصلی 
اولین ویژگی جبهه واقعی مردم این است که باید  دارای یک شعاراصلی باشد  . 
این شعاراصلی باید به سمت اصلی ترین مشکل جامعه باشد.
جامعه کنونی ایران مشکلات بسیاردارد از فقر – گورخوابی – دستمزدهای پایین – فساد – اختلاس – بیکاری – مشکل مسکن – مشکل بیمه و درمان مردم – خدمات شهری و صدها مشکل دیگر 
این مشکلات اگر چه درظاهر متفاوت هستند اما همه آنها ریشه مشترک دارند و زاییده یک حکومت سیاسی فاسد هستند که همه کاره اش آخوندی است به نام ولی فقیه که به هیچ ارگانی هم حساب پس نمیدهد یعنی بالاترین قدرت منهای کوچکترین پاسخگویی
نتیجه این است که اولین شاخص جبهه واقعی مردم اعلام مخالفت با نظام ولایت فقیه است یعنی اگر کسی فکر میکند که با وجود ولی فقیه میتوان به آزادی و عدالت رسید، نمی تواند عضوی از جبهه مردم باشد . قبول شعار سرنگونی ولایت فقیه  اولین اصل ورود به جبهه مردم است 
۲- اعتقاد به رای مردم
موضوع جدی بعدی این است که مردم چه چیزی را میخواهند و چه چیزی را جایگزین نظام ضد مردمی ولایت فقیه خواهندکرد.
آنچه که باید بعنوان یک اصل همواره در نظر داشت اینست که رای مردم ایران در یک انتخابات آزاد تنها منبع مشروعیت حکومت آینده خواهد بود. پرواضح است که کسانی که در دیکتاتوری های سابق نقشی در سرکوب یا چپاول مردم داشته اند از شرکت در چنین انتخاباتی محروم خواهند بود. در نتیجه اعتقاد به رای مردم شرط دوم حضور در جبهه مردم میباشد.
۳- اصل وحدت نیروها
اصل دیگری که باید در جبهه مردم به آن پایبند بود اصل وحدت نیروهاست. چرا که تفرقه بین نیروهای این جبهه تنها به سود دیکتاتور حاکم خواهد بود. برای حفظ وحدت نیروها التزام به دو اصل زیر ضروری است.
 هیچ کس از اعضا یا گروه های عضو جبهه مردم نباید اقدام یا حرکتی در جهت تضعیف دیگر نیروها انجام دهد. نه در تبلیغات و نه در اقدامات عملی. 
 در چارچوب حفظ وحدت ملی همه نیروها باید از هرگونه شعارهای تجزیه طلبانه قومیتی یا تفرقه افکنانه مذهبی اجتناب کرد. زیرا که طرح این شعارهایی که تمامیت ارضی ایران را زیر علامت سوال ببرد در شرایط کنونی امدادرسانی به دیکتاتور حاکم خواهد بود. 
۴- راهبرد 
چهارمین ویژگی داشتن راهبرد یا شیوه سرنگونی است . در این مورد باید در نظر گرفت که این راهبرد را نمیتوان مستقل از شرایط کنونی جامعه و ماهیت حاکمیت طراحی کرد، بلکه نهایتا این راهبرد را حکومت با اقدامات سرکوبگرانه اش به مردم تحمیل میکند.
تجربه قیام ۷۸ و ۸۸ نشان داد که این حاکمیت هیچگاه مجوزی برای راهپیمایی های مردمی که در آن خواسته اصلی بیان شود صادر نخواهد کرد. بلکه برعکس نشان داده که تحمل کوچکترین تجمع و اعتراض مردمی را ندارد .راه سرنگونی این حکومت قیام عمومی است که مردم درتوده های انبوه مراکز حکومتی را ازچنگ حاکمیت خارج کنند.همچنین حکومت بارها نشان داده است که جوابش برای هرگونه تجمع سرکوب و آتش است لذا معترضین هم با توجه به حق مشروع دفاع از خود میتوانند به هر شکل ممکن از خود دفاع کنند. باید توجه داشت که در تجمعات و اعتراضات مردمی نباید هیچگونه خسارتی به اموال شخصی مردم وارد کرده وبه مراکزتامین زندگی روزانه آنها مثل آب و برق و... آسیبی وارد کرد.