جدایی دین و دولت دیدگاه های مریم رجوی برای ایران آزاد وآباد ودموکراتیک
به عنوان يك زن مسلمان ضمن تأكيد بر لزوم جدايی دين و دولت و از جانب نسلی كه پنج دهه است، بهدفاع از اسلام اصيل محمدی در برابر ارتجاع و بنيادگرايی برخاسته، اعلام میكنم:
بله تا زمانی كه اين رژيم در قدرت است، ملت ايران و ساير مردم خاورميانه، رنگ آزادی و دموكراسی را نخواهند ديد. رژيمی كه بهرغم مخالفت مردم ايران و جامعه بينالمللی، همچنان بر دستيابی به بمب اتمی اصرار میكند، خطری برای همه جهان است.
بنابر این، راهحل، خلع يد از اين رژيم در سراسر منطقه و سرنگونی خليفه ارتجاع و تروريسم، در ايران است.
به عنوان يك زن مسلمان ضمن تأكيد بر لزوم جدايی دين و دولت و از جانب نسلی كه پنج دهه است، بهدفاع از اسلام اصيل محمدی در برابر ارتجاع و بنيادگرايی برخاسته، اعلام میكنم:
۱ ـ ما دين اجباری و اجبار دينی را رد میكنيم، حكومت استبدادی تحت نام اسلام، احكام شريعت ارتجاعی و تكفير مخالفان، چه به نام شيعه و چه به نام سنی، ضد اسلام و ضد آيين رهايی بخش محمدی است.
۲ ـ از نظر ما گوهر اسلام، آزادی است؛ آزادی از هرگونه جبر و ستم و بهرهكشی.
۳ ـ ما از اسلام حقيقی، يعنی اسلام بردبار و دموكراتيك پيروی میكنيم؛ اسلام مدافع حاكميت مردم، اسلام مدافع برابری زن و مرد.
۴ ـ ما تبعيض دينی را مردود میشماريم و از حقوق پيروان همه اديان و مذاهب دفاع میكنيم.
۵ ـ اسلام ما برادری همه مذاهب است. جنگ مذهبی و تفرقهافكنی ميان شيعه و سنی، ارمغان شوم ولايت فقيه برای استمرار خلافت ضد اسلامی و ضد انسانی است. آری، خدای ما خدای آزادی است، محمد ما پيامبر رحمت و رهايی است و اسلام ما دين انتخاب آزادانه است.
(سخنرانی در کنفرانس اسلام دموكراتيك و بردبار عليه ارتجاع و بنیادگرایی، پاریس-۱۲تیر۹۴)
۲ ـ از نظر ما گوهر اسلام، آزادی است؛ آزادی از هرگونه جبر و ستم و بهرهكشی.
۳ ـ ما از اسلام حقيقی، يعنی اسلام بردبار و دموكراتيك پيروی میكنيم؛ اسلام مدافع حاكميت مردم، اسلام مدافع برابری زن و مرد.
۴ ـ ما تبعيض دينی را مردود میشماريم و از حقوق پيروان همه اديان و مذاهب دفاع میكنيم.
۵ ـ اسلام ما برادری همه مذاهب است. جنگ مذهبی و تفرقهافكنی ميان شيعه و سنی، ارمغان شوم ولايت فقيه برای استمرار خلافت ضد اسلامی و ضد انسانی است. آری، خدای ما خدای آزادی است، محمد ما پيامبر رحمت و رهايی است و اسلام ما دين انتخاب آزادانه است.
(سخنرانی در کنفرانس اسلام دموكراتيك و بردبار عليه ارتجاع و بنیادگرایی، پاریس-۱۲تیر۹۴)
اسلام دمکراتیک
”اسلام دمكراتيك“ همان پيام اصيل محمد و رودرروی تلقی بنيادگرايانه ملايان از اسلام میباشد و اختلاف اساسی ميان اين دو اعتقاد از روز اول مسأله آزادی بوده است.
مقاومت ما به دليل آن كه نيروی محوری آن، مجاهدين، معتقد بههمين پيام است، پاسخ و آنتیتز بنيادگرايی اسلامی و تفكر ملايان حاكم بر ايران است. تفكری كه مبلغ ترور و كينه و شقاوت است و تحت نام اسلام يك ديكتاتوری مذهبی ايجاد كرده است.
به گواهی سنتهای پيامبر و آيات صريح قرآن، اسلام، آزادی انسان و محترم شمردن انتخاب آزادانه انسان را يك پرنسيپ خدشه ناپذير میداند..
ولايت فقيه كه حاكميت ملايان است، بر اجبار و اكراه و تبعيض بنا شده است. اسلام حقيقی چنين حاكميتی را رد میكند و برخلاف تصوری كه آنها ايجاد كردهاند، از دمكراسی دفاع میكند. زيرا رأی و انتخاب آزادانه را معيار مشروعيت میشناسد.
برخلاف ملايان كه قوانين ارتجاعی را بهعنوان آنچه از جانب خدا تعيين شده، وانمود میكنند، اصل اساسی در اسلام حاكميت مردم است. و آنها هستند كه قانونگذاری میكنند.
اسلام اجبار و اكراه در پذيرش دين را رد میكند و مردم را به بردباری و همزيستی صلحآميز با صاحبان اديان و عقايد ديگر مؤظف كرده است.
اصل برابری انسانها، از هر جنس، نژاد و مليت، از پايههای اعتقادات اسلامی است.
همچنين رودرروی زنستيزی ملايان، اسلام مدافع برابری زن و مرد است.
برابری انسانها، آزادی و حاكميت مردم، نه افكار ابداع شده ما، بلكه تصريحات قرآن است. اما آنچه ملايان میگويند برداشتهای انحرافی و ساخته و پرداخته خود آنهاست.
ملايان تأكيد میكنند كه قوانين و احكام اسلامی بايد عيناً به همان شكل ۱۴۰۰سال پيش اجرا شود. اما آيات قرآن نشان میدهد كه احكام نبايد دگمهای لايتغير تلقی شود، بلكه بايد با تغيير شرايط، جای خود را به احكام جديدی بدهد كه برای پيشرفتهای بشری و مقتضيات اجتماعی راه باز میكند.
۱ ـ بنيادگرايی اسلامی و ولايت فقيه، بدترين دشمن اسلام و حضرت محمد است.وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللّهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ [سوره ۲ ـ آيه۲۰۴]
۲ـ اسلام دين آزادی است. آزادی مهمترين نقطه افتراق اسلام حقيقی و بنيادگرايی تحت نام اسلام است.
اسلام مدافع دمكراسی است. وشاورهم فی الامر[سوره۲ ـ آيه۱۵۹]
دين محترم شمردن انتخاب آزادانه انسان الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ[سوره ۳۹ ـ آيه ۱۸]
۳ـ اسلام تحميل دين را رد میكند.
هركس آزاد است دين خود را آزادانه انتخاب كند. دين از دولت جداست
و پيروان مذاهب مختلف در برابر قانون برابرند. قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى كَلَمَةٍ سَوَاء بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ [سوره۳ ـ آيه۶۴]
۴ـ اسلام مدافع حقوقبشر است. حيات هر انسان بهاندازه حيات تمام انسانها ارزش دارد. وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا [سوره ۵ ـ آيه۳۲]
اعلاميه جهانی حقوقبشر و موازين جهان شمول آن در راستای پيام رحمت و بردباری اسلام است.
۵ـ اسلام دين برابری زن و مرد است. نخستين ايمان آورنده به اسلام، خديجه كبری، الگوی جاودان رهايی و برابری است. برطبق پيام حقيقی اسلام زنان در رهبری سياسی جامعه بايد مشاركت برابر داشته باشند.
۶ـ اصل برابری انسانها از هر جنس، نژاد، رنگ و مليت، از پايههای اعتقاد اسلامی است.
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ [سوره ۴۹ ـ آيه۱۳]
۷ـ با اعتقاد به ديناميزم اسلام شريعت آخوندی و اجرای مقررات ۱۴۰۰سال پيش تحت نام اسلام را رد میكنيم. آيات قرآن، دگمهای لايتغير برای زندگی اجتماعی و اقتصادی مردم را رد میكند. اسلام برای پيشرفت جامعه بشری و ارتقا مناسبات انسانها راه باز میكند. سنگسار و ديگر مجازاتهای عصر حجر ربطی به اسلام ندارد
۸ـ اسلام قوانينی را كه توسط منتخبان مردم وضع شده باشد، محترم میشمارد. اصل اجتهاد، برخلاف داعيه ملايان ترغيب كننده مشاركت عمومی در اداره جامعه است.
۹ـ هرگونه تحميلی به مردم بر ضد اسلام حقيقی است. چه در عبادتها، چه در شعائر و چه در پوشش. مجازات زنان به خاطر نپذيرفتن نوع خاصی از پوشش بر ضد اسلام است.
۱۰ـ آپارتايد جنسی ملايان هيچ ربطی به اسلام ندارد. كما اين كه در مراسم حج زنان و مردان دوشادوش يكديگر بدون هيچگونه جداسازی در يك محيط گردهم میآيند.
[كنفرانس ضد بنيادگرايی-۱۶شهریور ۱۳۸۷- ۶ سپتامبر ۲۰۰۸ ـ لوور پاريس]
”اسلام دمكراتيك“ همان پيام اصيل محمد و رودرروی تلقی بنيادگرايانه ملايان از اسلام میباشد و اختلاف اساسی ميان اين دو اعتقاد از روز اول مسأله آزادی بوده است.
مقاومت ما به دليل آن كه نيروی محوری آن، مجاهدين، معتقد بههمين پيام است، پاسخ و آنتیتز بنيادگرايی اسلامی و تفكر ملايان حاكم بر ايران است. تفكری كه مبلغ ترور و كينه و شقاوت است و تحت نام اسلام يك ديكتاتوری مذهبی ايجاد كرده است.
به گواهی سنتهای پيامبر و آيات صريح قرآن، اسلام، آزادی انسان و محترم شمردن انتخاب آزادانه انسان را يك پرنسيپ خدشه ناپذير میداند..
ولايت فقيه كه حاكميت ملايان است، بر اجبار و اكراه و تبعيض بنا شده است. اسلام حقيقی چنين حاكميتی را رد میكند و برخلاف تصوری كه آنها ايجاد كردهاند، از دمكراسی دفاع میكند. زيرا رأی و انتخاب آزادانه را معيار مشروعيت میشناسد.
برخلاف ملايان كه قوانين ارتجاعی را بهعنوان آنچه از جانب خدا تعيين شده، وانمود میكنند، اصل اساسی در اسلام حاكميت مردم است. و آنها هستند كه قانونگذاری میكنند.
اسلام اجبار و اكراه در پذيرش دين را رد میكند و مردم را به بردباری و همزيستی صلحآميز با صاحبان اديان و عقايد ديگر مؤظف كرده است.
اصل برابری انسانها، از هر جنس، نژاد و مليت، از پايههای اعتقادات اسلامی است.
همچنين رودرروی زنستيزی ملايان، اسلام مدافع برابری زن و مرد است.
برابری انسانها، آزادی و حاكميت مردم، نه افكار ابداع شده ما، بلكه تصريحات قرآن است. اما آنچه ملايان میگويند برداشتهای انحرافی و ساخته و پرداخته خود آنهاست.
ملايان تأكيد میكنند كه قوانين و احكام اسلامی بايد عيناً به همان شكل ۱۴۰۰سال پيش اجرا شود. اما آيات قرآن نشان میدهد كه احكام نبايد دگمهای لايتغير تلقی شود، بلكه بايد با تغيير شرايط، جای خود را به احكام جديدی بدهد كه برای پيشرفتهای بشری و مقتضيات اجتماعی راه باز میكند.
۱ ـ بنيادگرايی اسلامی و ولايت فقيه، بدترين دشمن اسلام و حضرت محمد است.وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللّهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ [سوره ۲ ـ آيه۲۰۴]
۲ـ اسلام دين آزادی است. آزادی مهمترين نقطه افتراق اسلام حقيقی و بنيادگرايی تحت نام اسلام است.
اسلام مدافع دمكراسی است. وشاورهم فی الامر[سوره۲ ـ آيه۱۵۹]
دين محترم شمردن انتخاب آزادانه انسان الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ[سوره ۳۹ ـ آيه ۱۸]
۳ـ اسلام تحميل دين را رد میكند.
هركس آزاد است دين خود را آزادانه انتخاب كند. دين از دولت جداست
و پيروان مذاهب مختلف در برابر قانون برابرند. قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى كَلَمَةٍ سَوَاء بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ [سوره۳ ـ آيه۶۴]
۴ـ اسلام مدافع حقوقبشر است. حيات هر انسان بهاندازه حيات تمام انسانها ارزش دارد. وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا [سوره ۵ ـ آيه۳۲]
اعلاميه جهانی حقوقبشر و موازين جهان شمول آن در راستای پيام رحمت و بردباری اسلام است.
۵ـ اسلام دين برابری زن و مرد است. نخستين ايمان آورنده به اسلام، خديجه كبری، الگوی جاودان رهايی و برابری است. برطبق پيام حقيقی اسلام زنان در رهبری سياسی جامعه بايد مشاركت برابر داشته باشند.
۶ـ اصل برابری انسانها از هر جنس، نژاد، رنگ و مليت، از پايههای اعتقاد اسلامی است.
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ [سوره ۴۹ ـ آيه۱۳]
۷ـ با اعتقاد به ديناميزم اسلام شريعت آخوندی و اجرای مقررات ۱۴۰۰سال پيش تحت نام اسلام را رد میكنيم. آيات قرآن، دگمهای لايتغير برای زندگی اجتماعی و اقتصادی مردم را رد میكند. اسلام برای پيشرفت جامعه بشری و ارتقا مناسبات انسانها راه باز میكند. سنگسار و ديگر مجازاتهای عصر حجر ربطی به اسلام ندارد
۸ـ اسلام قوانينی را كه توسط منتخبان مردم وضع شده باشد، محترم میشمارد. اصل اجتهاد، برخلاف داعيه ملايان ترغيب كننده مشاركت عمومی در اداره جامعه است.
۹ـ هرگونه تحميلی به مردم بر ضد اسلام حقيقی است. چه در عبادتها، چه در شعائر و چه در پوشش. مجازات زنان به خاطر نپذيرفتن نوع خاصی از پوشش بر ضد اسلام است.
۱۰ـ آپارتايد جنسی ملايان هيچ ربطی به اسلام ندارد. كما اين كه در مراسم حج زنان و مردان دوشادوش يكديگر بدون هيچگونه جداسازی در يك محيط گردهم میآيند.
[كنفرانس ضد بنيادگرايی-۱۶شهریور ۱۳۸۷- ۶ سپتامبر ۲۰۰۸ ـ لوور پاريس]
برادری سنی و شيعه
اسلام، هرگونه جنگ و دشمنی مذهبی را مردود میشمارد و مدافع آزادی و رحمت و بردباری است. امروز، رژيم ولايت فقيه و شبهنظامیانش، و ديگر افراطگرايان وحشی جنايات خود را تحت عنوان اسلام توجيه میكنند و جنگ قدرت ميان خود را جنگ بین شیعه و سنی قلمداد میكنند.
برای يك دوره طولانی منطقه ما، از چنين جنگهايی بری بود. تا اين كه خمينی در ايران به قدرت رسيد. او تفرقه و برادرکشی را با ادامهدادن به جنگ با عراق، آنهم با شعار «قدس از طريق كربلا»، بناگذاشت تا سلطه خود را بر منطقه گسترش دهد. در داخل ايران، با دستگیری و اعدام و تخریب مساجد اهل سنت، فشار مضاعفی را به آنها تحمیل کرده است. در آستانه ماه رمضان، آخوندها يك زندانیسياسی و قهرمان ورزشی كرد را اعدام كردند.
پس چه شيعه و چه سنی، دشمن واحدی دارند كه رژيم ولايت فقيه است. وانگهی، شيعه حقيقی، امروز با دشمنی تمام عيار با ولايت فقيه شناخته میشود و اهل سنت را برادر خود میداند. علی (ع) از موضوع شیعه و سنی و معتقدان به هر عقیدهیی فراتر رفته و گفته است. مردم دو دستهاند يا با تو برادر در دينند يا در آفرينش مانند تو هستند.
برای يك دوره طولانی منطقه ما، از چنين جنگهايی بری بود. تا اين كه خمينی در ايران به قدرت رسيد. او تفرقه و برادرکشی را با ادامهدادن به جنگ با عراق، آنهم با شعار «قدس از طريق كربلا»، بناگذاشت تا سلطه خود را بر منطقه گسترش دهد. در داخل ايران، با دستگیری و اعدام و تخریب مساجد اهل سنت، فشار مضاعفی را به آنها تحمیل کرده است. در آستانه ماه رمضان، آخوندها يك زندانیسياسی و قهرمان ورزشی كرد را اعدام كردند.
پس چه شيعه و چه سنی، دشمن واحدی دارند كه رژيم ولايت فقيه است. وانگهی، شيعه حقيقی، امروز با دشمنی تمام عيار با ولايت فقيه شناخته میشود و اهل سنت را برادر خود میداند. علی (ع) از موضوع شیعه و سنی و معتقدان به هر عقیدهیی فراتر رفته و گفته است. مردم دو دستهاند يا با تو برادر در دينند يا در آفرينش مانند تو هستند.
بله تا زمانی كه اين رژيم در قدرت است، ملت ايران و ساير مردم خاورميانه، رنگ آزادی و دموكراسی را نخواهند ديد. رژيمی كه بهرغم مخالفت مردم ايران و جامعه بينالمللی، همچنان بر دستيابی به بمب اتمی اصرار میكند، خطری برای همه جهان است.
بنابر این، راهحل، خلع يد از اين رژيم در سراسر منطقه و سرنگونی خليفه ارتجاع و تروريسم، در ايران است.
راه حل بحران منطقه
راهحل عراق، اخراج قوای رژيم و مشاركت اهل سنت در قدرت و مسلح كردن عشاير سنی است.
راهحل سوريه، اخراج قوای رژيم و پشتيبانی از مردم سوريه برای سرنگونی اسد است.
راهحل يمن، ايستادگی در برابر همين رژيم است كه ائتلاف عربی آن را آغاز كرده و بايد تا ريشهكن كردن آن در منطقه ادامه يابد.
آری، راهحل، خلع يد از اين رژيم در سراسر منطقه و سرنگونی خليفه ارتجاع و تروريسم، در ايران است».
(سخنرانی در کنفرانس اسلام دموكراتيك و بردبار عليه ارتجاع و بنیادگرایی، پاریس-۱۲تیر۹۴)
راهحل عراق، اخراج قوای رژيم و مشاركت اهل سنت در قدرت و مسلح كردن عشاير سنی است.
راهحل سوريه، اخراج قوای رژيم و پشتيبانی از مردم سوريه برای سرنگونی اسد است.
راهحل يمن، ايستادگی در برابر همين رژيم است كه ائتلاف عربی آن را آغاز كرده و بايد تا ريشهكن كردن آن در منطقه ادامه يابد.
آری، راهحل، خلع يد از اين رژيم در سراسر منطقه و سرنگونی خليفه ارتجاع و تروريسم، در ايران است».
(سخنرانی در کنفرانس اسلام دموكراتيك و بردبار عليه ارتجاع و بنیادگرایی، پاریس-۱۲تیر۹۴)