ایرج مصداقی : تواب تشنه به خون، عصا کش خائن خود فروخته


 در شرایطی که بلندگوهای رژیم خودشان را خفه کرده و در همه‌جا جار میزنند، آهای مردم! چه نشسته‌اید، در شرایطی که اسلام عزیز همه گونه امکان اعتراض مسالمت‌آمیز!! را فراهم کرده است، و می‌توانید ماهها و سالها جلوی مجلس و فرمانداری و مؤسسات دولتی، شعار بدهید، بست بنشینید و ما کاری به کارتان نداریم، ولی این[مجاهدین] از خدا بی‌خبر که تابه‌حال صدها بار از بین رفته‌اند و ما خودمان بارها فاتحه‌شان را خوانده‌ایم… ولی نمی‌دانیم دوباره از کجا سبز شده، قیام را فرماندهی می‌کنند و مردم را به ساختارشکنی فرامی خوانند، در این شهر و آن شهر نفراتشان را وارد کرده و سازماندهی کرده‌اند، سلاح که یا در انبارها از قبل داشته‌اند و یا از عربستان و اسرائیل و آمریکا و… جاهای دیگر گرفته‌اند، توزیع می‌کنند، این کارها درست نیست عاقبت خوشی ندارد، دودش به چشم شما خواهد رفت و …

بله درست در چنین شرایطی پاسداران سیاسی که سالها در آب‌نمک خوابیده بودند، در منتهای ذلت و فرومایگی مأموریت دارند که در «روزهای سخت نظام» آنچه را که از شرارت و پلیدی طی سالیان، در مکتب و مرام خمینی آموخته‌اند، پس داده و دین خود را به «پدرخوانده» ادا نمایند والا مثل سعید جان امامی، «چیزخور» خواهند شد…

لذا پاسداران جبهه غرب که «متخصص همه‌چیز» هستند و روی همه موضوعات «از شیر مرغ تا جان آدمیزاد» می‌توانند فتوا بدهند که : «…در این روزها هرچه حضور مردم ما در خیابان باشد به نفع جنبش است… هر اقدامی که باعث بشه مردم از خیابان بروند هر اقدامی که باعث شود دست نظام باز بشه غلط است. حمله به مراکز نظام و بانک و … غلط است. مردم باید در خیابان باشند و شعار بدهند…»

این بهترین تقسیم‌کار بین مردم و حکومت است. مردم شعار بدهند، حکومت هم چپاولش را بکند و هر موقع هم لازم بود سرکوبش را بکند و بقیه هم تماشاچی صحنه باشد. البته «شعار» که می‌گوید نه «هر شعاری» است. مثلاً در شرایطی که شعار مردم این است: «اصلاح‌طلب، اصولگرا دیگه تمامه ماجرا»… ولی بنا به مأموریت این فلک‌زده ناگزیر است که بگوید: «شعار مرگ بر روحانی انحرافی است مطلقا نباید گفت.» چون مأمور است و معذور.

گفته‌اند پاسدار سیاسی نظام، پول این را می‌گیرد و نون همین را می‌خورد. این هم قیمت دارد باید تا آخرین ذره شرافت ناداشته آش را زیر پای همان‌ها که باهم در دهة شصت گشت می‌رفتند و حالا اصلاح‌طلب شده‌اند، له کرده و دین اش را ادا کند. والا که نمک‌به‌حرامی کرده است که البته تواب تشنه به خون ثابت کرده است، در فرومایگی و رذالت بی‌همتاست.

م. صادقی