حتما شهروندان ايراني، هواي لطيف و آسمان آبي برخي شهرهاي ايران در چند دهه پيش، بخاطر ميآورند. اما الان چي؟ بله همين شهرها آنچنان دچار آلودگي شديد شدهاند كه امكان نفس كشيدن را از مردم سلب كرده است.
در بهمن ماه ۱۳۹۳، قائم مقام سازمان حفاظت محيط زيست كابينهي روحاني، اعتراف كرد: «در سال ۱۳۸۳ فقط ۳ استان كشور تحت تأثير پديده ريزگردها بوده در حالي كه اكنون ۲۳ استان درگير اين پديده شده اند». ملاحظه ميكنيد، در عرض ۱۰ سال يعني از سال ۸۳ تا ۹۳ تعداد استانهاي تحت تأثير ريزگردها، از ۳ استان به ۲۳ استان رسيده است. البته در سه سال گذشته، ۳ استان و دهها شهر ديگر نيز به آنها افزوده شده است. اين يك فاجعهي بسيار بزرگ انساني براي مردم ايران ميباشد. اين حاكميت چه برسر ميهن عزيز ما و حتي آب و خاك آن آوردهاست كه با چنين فاجعهاي مواجهيم؟ وقتي به شهرهاي خودمان و به روزنامهها نگاه ميكنيم، عوامل تخريب آب و خاك را بخوبي ميتوانيم ببينيم:
يكم- سدسازيهاي غيراقتصادي و يا انحراف رودخانهها با ساختن كانالها و تونلهاي طولاني كه نه تنها غيراقتصادي، بلكه اقدامي عليه زيرساختهاي اقتصادي كشور، توسط شركتها و مؤسسات بزرگ وابسته به سران نطام ميباشد. از جمله روي رودخانههايي كه به درياچهي اروميه ميريختند، سدهاي متعددي زده شدهاست. بهروز ساری صراف، مدیر گروه آب و هواشناسی در دانشگاه تبریز در ۲۶ آذر ۹۶ گفت «۹۰ درصد دریاچه ارومیه خشک و باعث آلودگی هوا در شهرهای همجوار شده است و رابطه معنیداری میان آلودگی هوای شهرهای همجوار و خشکی دریاچه ارومیه وجود دارد. دریاچه ارومیه از فرم دریاچه خارج و تبدیل به بستر نمکی یا پلایا شده است. همه تلاشها نیز برای جلوگیری از خیزش نمک است».
قبلا نيز علی ساری، نماینده مجلس رژيم از اهواز در ۱۹ بهمن ۹۵ گفته بود: «پدیده ریزگردها در خوزستان ارتباط تنگاتنگی با انتقال آب از سرشاخههای کارون و سایر رودخانههای خوزستان دارد. بهعلت سدسازیهای پیدرپی و انجام طرحهای انتقال آب، خاک استان رطوبت خود را از دست داده و دچار فرسایش شده و موجب بروز پدیده گرد و غبار شدهاست». قاسم ساعدي هم در ۲۷ بهمن ۹۵ گفتهاست: «متأسفانه دارند آب را منتقل میکنند و خوزستان را به جایی مثل صحرای آفریقا تبدیل میکنند» دقيقا يك سال بعد، خبرگزاري تسنيم نوشت: «چند روزی است که هوای شهرهایی نظیر تهران، تبریز، ارومیه، اصفهان، مشهد، کرج و… در وضعیت بسیار ناسالم و خطرناک قرار دارد. شدت خطر آلودگی هوا برای کودکان به حدی است که در تهران، ارومیه، تبریز، اصفهان و… مدارس تعطیل شدهاند.»
دوم- توليد سوخت غيراستاندارد توسط دولت، آلودگی هوا در کلانشهرها و بسیاری از شهرهای بزرگ را افزایش داده است. خبرگزاري تسنيم روز ۲۷ آذر ۹۶، از قول رئیس پلیس راهور نیروی انتظامی نوشت: «تا زمانی که به مسأله سوختهای فسیلی از نظر استانداردها نپردازیم، قطعاً اقدامات ديگر تنها بهصورت مسکن عمل میکنند.»
سوم– خشك شدن تالابهاي بزرگ به دليل استفاده هاي مخرب توسط شركتهاي دولتي مانند شركت نفت در هورالعظيم و و هور شادان. سايت حكومتي انرژي امروز در بهمن ۹۵ نوشت: «هورالعظیم نابود شده و نفسهای آخر را میزند و آنچه موجود است معجونی از پساب کشاورزی، زهاب نیشکر و فاضلاب شهری است.»
چهارم- دولت هيچ كاري براي جلوگيري از گسترش بيابانها و كويرها نكرده و نميكند. در حاليكه جلوگيري از پيشروي بيابانها و كويرها و عقب نشاندن آنها يك وظيفه مبرم يك حكومت است. علاوه بر آن سران حكومت جنگلها و باغات و محيطهاي سبز و.. براي ايجاد تأسيسات سود آورتر تصاحب كردهاند.
نتيجه: در اواخر آذرماه واوائل ديماه، در بيش از ۱۰ كلان شهر ايران، میزان غلظت آلودگی هوا بحدي است كه مدارس ابتدایی تعطیل شدهاست. بسيار تعجب آور است كه شهر خوش آب وهواي تبریز در اين ايام، آلودهترین شهر ایران بودهاست. آلودگي هوا در شهرهاي بزرگ همچنان ادامه دارد و مسؤلان حكومتي اعتراف میکنند روزانه دهها نفر بهخاطر بیماریهای مربوط به آلودگی هوا در ایران، جان خود را از دست میدهند. شمار قربانیان آلودگی هوا، تنها در شهر تهران، روزانه ۲۷۰نفر اعلام شدهاست. چه آمار وحشتناكي از كشتار انسانهاي بيگناه است؟
در چنين شرايطي روزنامه قانون در ۲۸ آذر ۹۶ نوشت: «مردم بسیاری از شهرهای ایران، سالهاست که رنگ آبی آسمان در پاییز و زمستان را فراموش کردهاند ودر حسرت روزهای پاک وآسمان آبی آن، ماندهاند. زمستان وبهار معنا ندارد، در تمام فصلهای سال هوا آلوده است. با شروع فصل سرما، ریزگرد، گرد و خاک، دود و سرب نفس ایرانیها را بریده است»
همه ميگويند: هواي پاك، آسمان آبي، طبيعت زيبا، نفس كشيدن واقعي، فقط با سرنگوني اين رژيم بازخواهدگشت.