آسيب پذيری رژيم در مقابل حركتهای اعتراضی رو به گسترده اقشار مختلف اجتماعی


 يكي از معضلات پيش رو در نظام ولايت فقيه مانند هرنظام ديكتاتوري، اعتراضات اجتماعي است. البته هرقدر به پايان عمر حکومت ولایی نزديك ميشویم، این موضوع تبديل به پاشنه آشيلي برای رژیم ميشود كه  براي آن راه حلي هم پيدا نميكند و این آسيب پذيری رژيم در مقابل حركتهای اعتراضی را هر چه بیشتر نشان میدهد.
چرا اين موضوع معضل اصلي رژيم شده است؟
اين رژيم بنا به ماهيت فاشيستي خود با هرگونه حركت اعتراضي مخالف و اجازه دادن  به اعتراضات و حتي اظهار بيان به هرصورتي هم باشد برايش غير قابل تحمل است زيرا خوب ميداند باز شدن كمترين شكافي در اين زمينه   طومار حاكميتش را بسرعت برق و باد در مي نوردد.
۴۰ سال حاكميت ننگين آخوندي جامعه را به نقطه اي كشانده كه اقشار مختلف اجتماعي تحمل اين معضلات را ندارند و اجحافات مختلف جانشان را به لب رسانده و هرروزبيش از روز قبل اعتراض و نفرت خود را از رژيم اعلام و حقوق پايمال شده توسط آخوندها را طلب ميكنند. بطوريكه هم اكنون به اعتراف وزير كشور رژيم ۱۵۰ حركت اعتراضي در روز در ايران جريان دارد.
رژيمي كه پايه اش سركوب و چپاول است نه ميتواند ونه ميخواهد به مطالبات مردم پاسخ بدهد .
بنابراين حركتهاي اعتراضي رو به گستردگي كه هرروز راديكالتر ميشود را يا بايد سركوب كند كه اين كار مثل بنزين ريختن روي آتش بسرعت عمل ميكند كه بشدت از آن در هراس است  يا اجازه طرح مشكلاتشان را بدهد و معضلات را حل كند يعني حقوق مردم را بخودشان پس بدهد تا گريبان خودش را رها كند كه  اگر به آن تن بدهد ديگر جائي براي حاكميتش باقي نمي ماند و به سقوط خودش نزديكتر ميشود.
اين همان بن بست ديكتاتورهاست كه دررابطه با اين رژيم مضاعف شده است. چرا كه غارتگري نظام ابعاد نجومي بخود گرفته و شاخص آن اختلاسهاي ميلياردي وموضوع غارت شدگان است كه شامل  ۲۰ ميليون نفر ميشود كه تمامي داراييهاي آنها را به يغما برده اند.
در زمينه سركوب هم در رژيم  ابعادش بي نظير وشگفتي آور است و مردم بوضوح آنرا لمس كرده اند، از اعدام ۱۲۰،۰۰۰ نفر از فرزندان مجاهد و مبارزشان و تا دهها نوع شكنجه و شكنجه گاههائي مانند كهريزك كه بارزترين شاخص سركوب رژيم هستند.
بنابراين نظام ولايت فقيه  هرقدر تلاش ميكند با «از اين شاخه به آن شاخه پريدن» اين  بحرانها را از سربگذراند، ولي نتيجه عكس ميگيرد و طناب دار را برگردنش تنگ ترميكند چرا كه مرحله تغيير رژيم ولايت فقيه  فرا رسيده و هيچ راه پس وپيشي ندارد .بله بهار ايران فرا رسيده و هر روز يك گام جدي به سرنگوني نزديك ونزديكتر ميشود.
نتيجه اينكه شرايط براي سرنگوني رژيم مهياست. دراين شرايط سرنوشت ساز و تعيين كننده، وظيفه تك تك مردم است كه اين حركتهاي اعتراضي رو به فزوني و رو به گستردگي، كه پاشنه آشيل اين رژيم بخصوص دراين مرحله حساس است را راديكالتر و فعالتر كنند تا سرعت سرنگوني رژيم بيشتر شود و تا۸۰ ميليون ايراني هرچه زودتر به آزادي و آبادي و رفاه كه شايسته آنهاست برسند.