«خامنهای بیناموس»
تصویر کودکان سیستان و بلوچستان که در خیابانها راه میپیمودند و شعار «خامنهای بیناموس» سر میدادند از حافظهی قیام ایران زدوده نخواهد شد.
اما آنچه هر ناظری را به فکر فرو میبرد جستجوی علت این کینه و نفرت عمیق از رأس نظام ولایت فقیه است؛ خشمی که تا زیرینترین و عمیقترین لایههای اجتماعی نفوذ کرده است؛ از زنان و مردان بالغ و بزرگسال گذشته است و خود را در شعار خامنهای بیناموس کودکان دانشآموز نشان میدهد.
اما آنچه هر ناظری را به فکر فرو میبرد جستجوی علت این کینه و نفرت عمیق از رأس نظام ولایت فقیه است؛ خشمی که تا زیرینترین و عمیقترین لایههای اجتماعی نفوذ کرده است؛ از زنان و مردان بالغ و بزرگسال گذشته است و خود را در شعار خامنهای بیناموس کودکان دانشآموز نشان میدهد.
حاشیهنشینها
یک پرده از آنچه چنین خشمی را در آن جامعه برانگیخته است را میتوان در داستان حاشیهنشینها جستجو کرد.
حاشیهنشینی تنها به معنی استقرار جماعتی در نقطهای با حداقل امکانات زیستی نیست؛ حاشیهنشینی بهمعنی آن است که حاشیهنشینها پیشتر زندگی اقتصادیی داشتهاند که فروپاشیده است؛ یا بخشی از بورژوازی شهری بودهاند که بر اثر سیاستهای حکومت تجارت و صنعتشان از بین رفته است یا روستائیانی بودهاند که در سدسازیها، جابهجایی آب، خشک کردن زمین با اهداف سودجویانه و ... کشاورزیشان از میان رفته است.
حاشیهنشین بخش طفیلی اقتصاد شهر است او را به رسمیت نمیشناسند و حضورش نامشروع است در حالی که او حضور دارد و حقی را که دیگر از دست داده است را جستجو میکند.
حاشیهنشینی تنها به معنی استقرار جماعتی در نقطهای با حداقل امکانات زیستی نیست؛ حاشیهنشینی بهمعنی آن است که حاشیهنشینها پیشتر زندگی اقتصادیی داشتهاند که فروپاشیده است؛ یا بخشی از بورژوازی شهری بودهاند که بر اثر سیاستهای حکومت تجارت و صنعتشان از بین رفته است یا روستائیانی بودهاند که در سدسازیها، جابهجایی آب، خشک کردن زمین با اهداف سودجویانه و ... کشاورزیشان از میان رفته است.
حاشیهنشین بخش طفیلی اقتصاد شهر است او را به رسمیت نمیشناسند و حضورش نامشروع است در حالی که او حضور دارد و حقی را که دیگر از دست داده است را جستجو میکند.
در سیستان و بلوچستان
از این زاویه سیستان و بلوچستان یکی از نقاط قابل اعتنای کشور است. استانی که از میان ۲ میلیون و ۷۷۵ هزار نفر جمعیتش براساس سرشماری سال ۹۵ [مهر ۱۹ فروردین ۹۶] دارای نیم میلیون حاشیهنشین است؛ یعنی بیش از ۱۸ درصد.
این آماریست که علی صالح بخش، «کارشناس مسائل اجتماعی» میدهد و میافزاید: «در این استان ۶۴ منطقه حاشیهنشین وجود دارد که نشاندهنده رشد چشمگیر این مناطق در سالهای اخیر است.»
او یکی از بزرگترین عوامل افزایش حاشیهنشینی در استان را مهاجرت مردم از روستاهای سیستان و بلوچستان به شهرها میداند. زیرا ۵۱ درصد جمعیت روستایی استان در فقدان امکانات لازم در مناطقشان به طور طبیعی راهی حاشیهی شهرها میشودند.
این آماریست که علی صالح بخش، «کارشناس مسائل اجتماعی» میدهد و میافزاید: «در این استان ۶۴ منطقه حاشیهنشین وجود دارد که نشاندهنده رشد چشمگیر این مناطق در سالهای اخیر است.»
او یکی از بزرگترین عوامل افزایش حاشیهنشینی در استان را مهاجرت مردم از روستاهای سیستان و بلوچستان به شهرها میداند. زیرا ۵۱ درصد جمعیت روستایی استان در فقدان امکانات لازم در مناطقشان به طور طبیعی راهی حاشیهی شهرها میشودند.
محدودههای شناسایی شده
مدیرکل راه و شهرسازی سیستان و بلوچستان البته دانستههایمان را در مورد وضعیت حاشیهنشینی در استان افزایش میدهد. مسعود مالکی میگوید: «زاهدان، چابهار، زابل و ایرانشهر با گستره چهار هزار و ۲۵ هکتار محدوده شناسایی شده سکونتگاههای غیر رسمی استان را تشکیل می دهند.» در این میان «زاهدان بیشترین مساحت سکونتگاههای غیر رسمی استان را به خود اختصاص داده است» و «هزار و ۲۶۰ هکتار از مساحت این شهرستان را حاشیه شهر تشکیل داده است.»
«بعد از زاهدان، هزار و ۱۲۷ هکتار از گستره ایرانشهر ، ۸۷۲ هکتار از مساحت چابهار و ۷۶۶ هکتار از گستره زابل به سکونتگاههای غیر رسمی اختصاص دارد.»
«بعد از زاهدان، هزار و ۱۲۷ هکتار از گستره ایرانشهر ، ۸۷۲ هکتار از مساحت چابهار و ۷۶۶ هکتار از گستره زابل به سکونتگاههای غیر رسمی اختصاص دارد.»
رتبه نخست حاشیهنشینی
«سرپرست اداره امنیتی و انتظامی دادگستری سیستان و بلوچستان» نیز درباره حاشیهنشینی در سیستان و بلوچستان میگوید: «براساس آمارهای موجود، هم اینک سیستان و بلوچستان در صدر آمار حاشیهنشینی کشور قرار دارد.»
غلامرضا باغ شیرین میافزاید: «بیش از ۳۵ درصد جمعیت زاهدان ساکن مناطق حاشیهای و سکونتگاههای غیر رسمی هستند.»
به گفتهی باغ شیرین: «تفاوت سکونتگاههای غیر رسمی زاهدان با سایر مناطق این است که سکونتگاههای این شهر به صورت درون هسته ای(مرکز شهری) و پیرامونی تشکیل شده است.» و در مجموع «13 منطقه کلی حاشیه نشینی در زاهدان وجود دارد.»
غلامرضا باغ شیرین میافزاید: «بیش از ۳۵ درصد جمعیت زاهدان ساکن مناطق حاشیهای و سکونتگاههای غیر رسمی هستند.»
به گفتهی باغ شیرین: «تفاوت سکونتگاههای غیر رسمی زاهدان با سایر مناطق این است که سکونتگاههای این شهر به صورت درون هسته ای(مرکز شهری) و پیرامونی تشکیل شده است.» و در مجموع «13 منطقه کلی حاشیه نشینی در زاهدان وجود دارد.»
وضعیت زاهدان
درباره وضعیت شهر زاهدان، «رئیس شورای اسلامی شهر» میگوید: «زاهدان بعد از مشهد دومین شهر از نظر حاشیهنشینی است و مهاجرت با توجه به مشکلات اقتصادی مهمترین دلیل شکلگیری این معضل محسوب میشود.»
عبدالجلیل شهنوازی میافزاید: «این افراد دست به ساخت و سازهایی میزنند که اصلا استاندارد نیست و سبب افزایش تراکم جمعیت در حاشیه شهر میشوند و در کنار آن فرهنگ روستایی را به این مناطق میآوردند.»
او در مورد نحوه فعالیت اقتصادی حاشیهنشینها میگوید: «روزها افراد ساکن در مناطق حاشیه ای برای تامین مایحتاج و معیشت خود به داخل شهر میآیند و عمده آنان به دست فروشی و فعالیت های کاذب میپردازند.»
عبدالجلیل شهنوازی میافزاید: «این افراد دست به ساخت و سازهایی میزنند که اصلا استاندارد نیست و سبب افزایش تراکم جمعیت در حاشیه شهر میشوند و در کنار آن فرهنگ روستایی را به این مناطق میآوردند.»
او در مورد نحوه فعالیت اقتصادی حاشیهنشینها میگوید: «روزها افراد ساکن در مناطق حاشیه ای برای تامین مایحتاج و معیشت خود به داخل شهر میآیند و عمده آنان به دست فروشی و فعالیت های کاذب میپردازند.»
از نگاه یک مقام امنیتی - قضایی
«سرپرست اداره امنیتی و انتظامی دادگستری سیستان و بلوچستان» میگوید: «فقدان توسعه زیرساختهای اجتماعی و اقتصادی استان است که سبب جذب مردم به کلان شهرها میشود.»
او میافزاید: «بر اساس آمار موجود، زاهدان تا ۲ سال قبل بیشترین رشد حاشیهنشین کشور را داشته و اینک از نظر جمعیت حاشیهنشین از کرج نیز پیشی گرفته است.»
این کارگزار حکومتی اذعان کرد: «همچنین زاهدان از نظر کالبد شهری پس از مشهد مقدس بیشترین میزان ساخت و ساز سکونتگاههای غیر رسمی را دارد.»
او البته به واقعیت دیگری نیز اعتراف میکند: «هم اینک بسیاری از افراد حاشیهنشین تنها فقر را به نسل آینده منتقل میکنند و بالا بودن بعد خانوار و زاد و ولد در این مناطق سبب بازتولید حاشیهنشینی میشود.»
او میافزاید: «بر اساس آمار موجود، زاهدان تا ۲ سال قبل بیشترین رشد حاشیهنشین کشور را داشته و اینک از نظر جمعیت حاشیهنشین از کرج نیز پیشی گرفته است.»
این کارگزار حکومتی اذعان کرد: «همچنین زاهدان از نظر کالبد شهری پس از مشهد مقدس بیشترین میزان ساخت و ساز سکونتگاههای غیر رسمی را دارد.»
او البته به واقعیت دیگری نیز اعتراف میکند: «هم اینک بسیاری از افراد حاشیهنشین تنها فقر را به نسل آینده منتقل میکنند و بالا بودن بعد خانوار و زاد و ولد در این مناطق سبب بازتولید حاشیهنشینی میشود.»
خشکسالیهای مکرر
ایرنا در این رابطه مینویسد: «به دلیل خشکسالیهای مکرر در منطقه سیستان بسیاری از افراد حاشیه مرز در این منطقه به حاشیه زاهدان، چابهار و سایر نقاط استان و کشور مهاجرت کردهاند و از آنجائیکه سرمایه کافی برای اسکان در مراکز شهرها را ندارند به حاشیههای شهری سوق پیدا میکنند.
مردم سیستان (زابل، هیرمند، زهک، هامون و نیمروز) در شمال سیستان و بلوچستان پس از ۱۸ سال خشکسالی و بسته شدن مرزهای این منطقه با کشور افغانستان و بازماندن مردم از تجارت مرزی شمار زیادی از ساکنان شهرها و روستاها که به گفته برخی افراد تا هشت هزار خانوار هم میرسند از این منطقه بار سفر بسته و کوچی اجباری را در پیش گرفتند.»
مردم سیستان (زابل، هیرمند، زهک، هامون و نیمروز) در شمال سیستان و بلوچستان پس از ۱۸ سال خشکسالی و بسته شدن مرزهای این منطقه با کشور افغانستان و بازماندن مردم از تجارت مرزی شمار زیادی از ساکنان شهرها و روستاها که به گفته برخی افراد تا هشت هزار خانوار هم میرسند از این منطقه بار سفر بسته و کوچی اجباری را در پیش گرفتند.»
ورشکستگان
«بسیاری از تجار، کشاورزان، دامداران، صیادان و کارآفرینان منطقه سیستان پس از ورشکستگی کامل به حاشیههای شهر زاهدان و چابهار روی آورده و از طرق مختلف همچون دستفروشی یا مسافرکشی و کارهایی مانند آن امرار معاش می کنند.
یکی از ساکنان حاشیه شهر زاهدان در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: در گذشته که موقعیت اقتصادی زابل خوب بود چندین کارگاه تولید بلوکهای مختلف، یک نانوایی و چند خودرو سنگین داشتم که این امر سبب کارآفرینی برای حداقل ۱۵ نفر شده بود.
وی که به علت شرمندگی از ذکر نامش خودداری کرد گفت: سیستان پس از مسدود شدن مرز به اوضاع اقتصادی نامطلوب و شکنندهای دچار شده و از آنجایی که بیشتر تجار و کارآفرینان آن برای انجام کارهای خود از وام بانکی استفاده کرده بودند دیگر نتوانستند قسطهای خود را پرداخت کنند.
وی افزود: بسیاری از مردم منطقه مجبور به تعطیلی کار و کاسبی و نیز فروش اموال خود برای پرداخت قسطهای عقب مانده و بدهیها شدند و در نهایت به میزان زیادی زیر بار قرض رفتند.
وی ادامه داد: اینک به همراه سه دختر و ۲ پسر خود در محله باباییان زاهدان در یک خانه خشتی و گلی ساکن شده و از طریق فروش ضایعات، درآمد کسب میکنم.
یکی دیگر از ساکنان مناطق حاشیه زاهدان بیان کرد: علت سکونتم در این مناطق نابسامان، نداشتن درآمد کافی در منطقه سیستان بوده است.
سالار فقیر لشکری ادامه داد: پس از خشک شدن هامون و بسته شدن مرزها دیگر هیچ درآمدی نداشتم و مجبور شدم برای کار به همراه خانواده خود به زاهدان مهاجرت کنم.
وی ادامه داد: سود حاصل از فروش سوخت مرزی به اندازه خریدن چند قرص نان هم نمی شود» [ایرنا ۳ بهمن ۹۶]
یکی از ساکنان حاشیه شهر زاهدان در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: در گذشته که موقعیت اقتصادی زابل خوب بود چندین کارگاه تولید بلوکهای مختلف، یک نانوایی و چند خودرو سنگین داشتم که این امر سبب کارآفرینی برای حداقل ۱۵ نفر شده بود.
وی که به علت شرمندگی از ذکر نامش خودداری کرد گفت: سیستان پس از مسدود شدن مرز به اوضاع اقتصادی نامطلوب و شکنندهای دچار شده و از آنجایی که بیشتر تجار و کارآفرینان آن برای انجام کارهای خود از وام بانکی استفاده کرده بودند دیگر نتوانستند قسطهای خود را پرداخت کنند.
وی افزود: بسیاری از مردم منطقه مجبور به تعطیلی کار و کاسبی و نیز فروش اموال خود برای پرداخت قسطهای عقب مانده و بدهیها شدند و در نهایت به میزان زیادی زیر بار قرض رفتند.
وی ادامه داد: اینک به همراه سه دختر و ۲ پسر خود در محله باباییان زاهدان در یک خانه خشتی و گلی ساکن شده و از طریق فروش ضایعات، درآمد کسب میکنم.
یکی دیگر از ساکنان مناطق حاشیه زاهدان بیان کرد: علت سکونتم در این مناطق نابسامان، نداشتن درآمد کافی در منطقه سیستان بوده است.
سالار فقیر لشکری ادامه داد: پس از خشک شدن هامون و بسته شدن مرزها دیگر هیچ درآمدی نداشتم و مجبور شدم برای کار به همراه خانواده خود به زاهدان مهاجرت کنم.
وی ادامه داد: سود حاصل از فروش سوخت مرزی به اندازه خریدن چند قرص نان هم نمی شود» [ایرنا ۳ بهمن ۹۶]