روایت ناتمام بهزاد نبوی از شکست خمینی در جنگ هشت ساله


روایت ناتمام بهزاد نبوی از شکست خمینی در جنگ هشت ساله 
بهزاد نبوی علت شکست خمینی در جنگ هشت ساله را تحریم تسلیحاتی خلافت اسلامی! معرفی می‌کند. اما او به عمد از اشاره به واقعیت اصلی که ورود نیروهای مجاهدین خلق به صحنه‌ی جنگ بود، پرهیز می‌کند.


شوالیه! و خراطی

وقتی روزگار شکست فرا می‌رسد، کسانی که خود را روزگاری شوالیه! می‌پنداشتند به خراطی رقبا می‌پردازند در حالیکه به جای نگاهبانی از اراضی فئودال اعظم به دربانی متروکه‌ها مشغول هستند.
بهزاد نبوی از چهره‌های ارشد «خط امام» و از نفرات اصلی «اصلاح طلبان» و گردانندگان «مجاهدین انقلاب اسلامی» که از  سازندگان تاریخ تباهی در ایران معاصر به خصوص در عرصه‌های سیاسی و اقتصادی‌ست و برای سال‌ها در مواضع اجرایی ارشد و تصمیم‌گیر قرار داشته است، به آشکارسازی بخشی از واقعیت‌ها می‌پردازد.
در دیداری که به تاریخ ۱۰ مهر «اعضای انجمن اندیشه و قلم» با بهزاد نبوی داشتند، او به چالش‌های اقتصادی که در برابر دولت موسوی در زمان جنگ از طرف جناح مقابل قرار می‌گیرد پاسخ می‌دهد.

تا سال۶۴

بهزاد نبوی می‌گوید که تا سال ۶۴ هیچ محدودیت ارزی برای جنگ نداشته‌اند اما از سال ۶۵ تا ۶۷ به علت کاهش شدید قیمت نفت و  پایین آمدن فروش آن به زیر یک میلیون بشکه بر اثر «حملات عراق به تاسیسات نفتی»، درآمد ارزی کشور به حدود هفت میلیارد دلار در سال کاهش یافت که سه میلیارد دلار آن به طور مستقیم به بخش جنگ می‌رسید، ولی با این وجود محدودیتی وجود نداشت و هرآنچه که این بخش به ارز نیاز داشت در اختیارش قرار می‌گرفت.


۶۵ تا۶۷

بهزاد نبودی تصریح می‌کند که در سال‌های ۶۵ تا ۶۷ همه صنعت کشور در اختیار بخش جنگ قرار داشته است. به عبارت دیگر خمینی خیز خود را برداشته بود تا به هر ترتیب بر صحنه‌ی جنگ مسلط شود و همانگونه که گفته بود: «فتح قدس از طریق کربلا» را محقق کند. به عبارت دیگر او آخرین تلاش را نیز برای اشغال عراق به خرج داد. نبوی می‌گوید: «تقریبا تمام کارخانه‌های ریخته‌گری و ماشین‌سازی بزرگ کشور کارشان تولید گلوله‌های توپ و خمپاره و... بود. کارخانه‌های تولید محصولات فلزی ما عمدتا کارشان پل‌سازی برای جبهه‌ها بود. مدیران واحدهای تولیدی داخلی تکنولوژی پل‌های نظامی PMP را با زحمت زیاد از کشورهای خارجی به‌دست آوردند... آن زمان جهاد سازندگی هم که یک وزارتخانه بود و به‌صورت کامل در اختیار جنگ قرار داشت.»


شکست

اما در همین مقطع زمانی جمهوری اسلامی! با شکست مواجه می‌شود و خمینی ناچار می‌شود که در پایان این مرحله، جام زهر آتش‌بس را سر بکشد. بهزاد نبوی تلاش می‌کند تا مشکل را در تحریم تسلیحاتی نظام نشان دهد به این معنی که کسی حاضر نبوده است به خلافت اسلامی! سلاح بفروشد در نتیجه او می‌گوید: «واقعیت این بود که ارز و ریال هم نمی‌توانست نیازهای جبهه‌ها را تأمین کند.»
اما بهزاد نبوی به عمد از بیان یک واقعیت سرباز می‌زند. مقطع ۶۵ تا ۶۷ مصادف با ورود نیروهای مجاهدین خلق به جنگ با ماشین جنگی خمینی است. معادله‌ی جنگ از آن مقطع دیگر نمی‌توانست «فتح قدس از طریق کربلا» باشد زیرا تبدیل به جنگ خمینی با اپوزیسیون شده بود. همین ورود، خمینی را وادار به سرکشیدن جام زهر در اوایل تابستان ۶۷ کرد.


دستکاری یک شعار

بهزاد نبوی برای آنکه شعارهای جهانگشایانه‌ی خلافت اسلامی! را کمرنگ کند به دستکاری شعار «جنگ جنگ تا پیروزی» که در آن مقطع توسط نیروهای نظام بر روی بسیاری از دیوارها نوشته شده بود، می‌پردازد و می‌گوید: فردای روز آغاز رسمی جنگ در جلسه‌ای که سران نظام تشکیل می‌دهند، «بحث بر سر جنگ‌ جنگ تا یک پیروزی بود.» اما « بعدها این شعار به جنگ‌ جنگ تا رفع فتنه از عالم تبدیل شد». [شرق ۱۱ مهر ۹۶]


جنگ!

بهزاد نبوی و شرکای او در خلافت اسلامی! به جنگی وارد شدند که برای ایران ویرانی و برای خمینی تدوام خلافتش را به همراه داشت، اگر ورود مجاهدین خلق به صحنه‌ی جنگ در مقطع سال ۶۵ نبود، آن جنگ می‌توانست بیشتر ادامه پیدا کند و همین صحنه‌هایی که در این سال‌ها در کشورهای منطقه بر اثر دخالت خلافت اسلامی! می‌بینیم همان موقع در ذیل جهانگشایی خمینی به شکلی بسیار هولناک‌تر حادث شود.


در همین زمینه: