سازمان مجاهدین خلق ایران تولد عشق وزیبایی |
نسلها و ارزشها
در جامعهشناسی میگویند که نسلها هر ۲۵ ـ ۳۰سال تغییر میکنند. با نو شدن نسلها، ارزشها نیز متحول میشوند. در این تحول، عناصر گوناگونی مثل تکنولوژی، ارتباطات و فرهنگ اجتماعی نقش مهم و اثرگذار دارند.
ارزشها که از دیرباز در مناسبات طبقاتی و استثماری حاکم بر جوامع بشری، در جان و ضمیر و میل و کششها رخنه کرده و رسوب نمودهاند، کماکان با جاذبهها و دافعههایشان، وجود آدمی را سمت و سو میدهند. اینها عناصر و عوامل واقعی در جامعه و در فرد فرد انسانها هستند. یعنی جملهگی، واقعیتهای سرسخت اجتماعی و انسانی میباشند.
اکنون سازمان مجاهدین خلق در آستانه ۵۳سالگی، سه نسل را در تاریخچهٔ خود پرورده است. نسلهایی که پیرامون هاله ارزشهایی چون فدا، صداقت، نفی خودپرستی، هنر شنیدن، بیچشمداشتی و بینام و نشانی و نفی جنسیتگرایی و... گرد آمدهاند تا با عبور از ۵۳سال مبارزهٔ بیتوقف برای نیل به آزادی، فصل جدیدی از حیات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی را در میهنشان رقم زنند.
مجاهدین در مباحث شناخت فلسفی، معتقد به «جهان خارج از خود» یا «هستی رئالیستی» هستند. این اهمیت را با بهرسمیت شناختن واقعیت خارج و بیرون از ذهن، تبیین میکنند و تلاش دارند به قانونمندیهایش مسلط شوند. از جمله این «هستی رئالیستی» باید به غبارزدایی از ارزشهای انسانی اشاره نمود. ارزشهایی که در این نوشته به تشریح و شناخت آنها در تجربهها و زندگی روزمره مجاهدین خواهیم پرداخت.
طولانیترین حضور سیاسی و تشکیلاتی
۱۵شهریور امسال سازمان مجاهدین خلق ایران ۵۳ساله میشود. چرا مجاهدین ۵۳سال عمر سیاسی و تشکیلاتی داشتهاند؟ چرا با وجود سرکوبهای سنگین دو دیکتاتوری شاه و خمینی از بین نرفتهاند و در تاریخ معاصر ایران طولانیترین حضور سیاسی و اجتماعی و تشکیلاتی را داشته و دارند؟
بیشک بیش از همه ایرانیان، حاکمیتها و دولتها و دستگاههای عریض و طویل شاه و خمینی میدانند که چه بلاهایی بر سر مجاهدین خلق آوردهاند که این میزان شدت عمل سرکوب و زندانی کردن و کشتار را بر سر هیچ گروه و حزب و سازمانی نیاوردهاند. پس چرا مجاهدین از تمام این آوردگاهها و ابتلائات موفق بیرون آمدهاند؟ آیا اسطورهیی در کار است؟ آیا اعضا یا کادرهای مجاهدین و رهبران پنج دهه آنها دارای ویژهگیهای خاصی علاوه بر انسانهای معمول در ایران بوده و باشند؟
واقعیت این است که هرگز نه اسطورهیی در کار بوده است و نه مجاهدین در اشتراکات انسانیشان با دیگر انسانها، تفاوتی دارند. واقعیت در این ۵۳سال این بوده است که اعضا و رهبران مجاهدین انتخاب کردند که در برابر شاه و خمینی مقاومت و پایداری کنند و به قیمت از دست دادن خانواده و جلوههای زیبای زندگی و شیرینی جان، هرگز تسلیم نشوند. اما باز این سؤال پیش میآید که آیا این همه مسأله است؟ و مگر در جهان ما و مشخصاً در مبارزات صد ساله مردم و پیشآهنگان آزادی در ایران، گروهها یا انسانهایی نبودهاند که از جلوههای زیبای زندگی و شیرینی جان دست شستهاند؟ ولی چرا در ادامه نتوانستند بر رسالت خود پای بفشارند؟
واقعیت این است که بر اساس واقعیتهای سیاسی و اجتماعی تاریخ ۴۰سال گذشته ایران ـ که دوره حاکمیت خمینی و خامنهای تحت عنوان حکومت ولایت مطلقه فقیه بوده است ـ مجاهدین خلق پایداری و تسلیمناپذیری شکوهمندی داشتند که هر ناظر منصفی را خیره میکند.
تردیدی نیست که توان پایداری و ایستادگی ریشه در آرمان و تعهد عملی به ارزشهای جوشیده از آن آرمان دارد. هر قدر آن آرمان منطبقتر با جوهره تکاملی هستی (رهایی از هر جبر بنده ساز) و عاری از عنصر استثماری باشد طبعاً ارزشهای جوشیده از آن رهاسازتر و با جوهره انسانی همخوانتر است.
چگونه باید مبارزه و مقاومت را تضمین کرد؟
انتخاب مبارزه، مقاومت و تسلیم نشدن به دیکتاتور، جنبهیی مقدماتی از یک نوع زندگی سیاسی و تشکیلاتی برای نیل به جامعهی شایستهتر و زندگییی بهتر میتواند باشد. در این زمینه ـ یعنی انتخاب اولیه ـ وجه مشترکی بین مجاهدین و تمام گروههای سیاسی پنج دهه گذشته وجود دارد. اما تفاوت در ادامهٔ مسیر و تضمین استمرار مبارزه تا سرنگونی دیکتاتور است. از اینجا تفاوتها شروع میشود. اما پرسش این است که استمرار مبارزه و مقاومت را چگونه باید تضمین کرد؟ از اینجا است که نقش عناصری برجسته میشوند که توانستهاند استمرار مبارزه برای نیل به آزادی، وحدت تشکیلاتی و یک زندگی جمعی طولانی را به قدمت پنج دهه و با چهار نسل پیاپی، تضمین کنند. این عناصر چیستند و کدامند؟ اینها «ارزش»هایی هستند که مجاهدین در مسیر مبارزهشان یکی یکی کشف کرده و بین خودشان جمعی و عام نمودهاند.
#مریم_رجوی
#مسعود_رجوی
#مجاهدین
همچنین بخوانید:
مارا درحساب های زیر دنبال کنید
سایت ایران آزادی /http://fa.iranfreedom.org
برای ارتباط با ما @manrakh342