در سراسر جهان و از جمله در ایران کسانی هستند که به نیکوکاری روی میآورند؛ امری ستوده و قابل احترام. اما آنچه از آن بهعنوان اقتصاد صدقه در یک نظام تیولداری یاد میکنیم اشاره به گوشهای از نظام اقتصادی حاکم بر ایران دارد که هدفش نه پیشبرد کار خیر که مشروعیت بخشی بر نظام اقتصادی حاکم است با روشهایی که باید در چارچوب همین نظام اقتصادی آنها را شناخت و درک کرد.
اقتصاد و خیریه
تجارتها، شرکتها، افراد متمول، سلبریتیها و … به نیکوکاری نیز میتوانند روی بیاورند. مانند هر شخصیت حقیقی و حقوقی دیگر که احساس میکند میتواند از موقعیت و امکانات شغلی یا درآمدیاش سهمی هم برای فقرا، درماندگان، بیماران، کودکان و … اختصاص دهد.
این رویکرد افزون بر آنکه برای شخصیت یا نهاد نیکوکار دارای پاداش معنویست و او یا آنرا به نشاط و سرشاری از عملش میرساند، دارای یک بار تبلیغاتی مثبت هم میباشد. افکار عمومی یا دستکم کسانی که از نیکوکاری نیکوکار با خبر میشوند از او تصویری مثبت و اثرگذار دریافت میکنند و تبدیل به مروجان آن تصویر میشوند. این میتواند بزرگترین سرمایه و پشتوانه برای فرد نیکوکار باشد تا برای ادامه کار خود زمینه لازم را فراهم سازد.
ادامه کار! بله منظور از ادامهی کار این است که آن فرد به دنبال هر آنچه میخواهد برود میتواند با دستی بازتر و موقعیتی فراختر برود؛ اگر در دنیای تجارت است بهعنوان فرد نیکوکاری شناخته خواهد شد که سادهتر میتواند اعتماد طرفهای معامله را جلب کند. اگر میخواهد وارد دنیای سیاست شود از یک پشتوانه اجتماعی مثبت برخوردار خواهد بود. اما شاید هم آن فرد تنها و تنها بخواهد در عرصهی نیکوکاری فعالیت کند، با این حال هم او میتواند سریعتر و سهلتر مشکلات پیشا روی مسئولیتی که برای خود تعریف کرده است را مرتفع کند.
در برخی از کشورهای دنیا ثروتمندان به سمت نیکوکاری سوق پیدا میکنند؛ این کار برای آنها دو نتیجه دارد؛ از یک سو به تعدیل احساس فاصله طبقاتی در ذهن اقشار فقیر یا کمتر برخوردار میپردازند اما از سوی دیگر ممکن است برحسب قوانین کشور مربوطه از معافیتهای مالیاتی نیز برخوردار شوند.
در اقتصادی که تبعیض؛ ناروا و بیمورد نیست و در اساس محرک مؤلفههای اقتصادی نیز هست، به دست آوردن راهکارهایی که نظام را متعادل کند بسیار ضروری ست در نتیجه نیکوکاری یا صدقه دادن امری بسیار پذیرفته و معمول به حساب میآید.
صدقه در نظام تیولداری
اما نباید تصور کرد که پدیده نیکوکاری آنچنان که در سایر کشورها جریان دارد در ایران تحت سلطهی نظام سلطنت مطلقه فقیه نیز در جریان است. اقتصاد در این کشور نه براساس قوانین سرمایه داری جهانی که براساس قوانینی مختص به خود کار میکند. برخی از کارشناسان و پژوهشگران که بر روی این اقتصاد مطالعه کردهاند آنرا برخلاف آنچه در ظاهر ادعا میشود شبیه به هیچ یک از نظامهای متعارف و شناخته شده در یکصدسال گذشته در سطح دنیا نیافتهاند. نه آنچنان که در دوران خمینی ادعا میشد این نظام یک نظام شبه سوسیالیستی بود و نه آنچنان که در دوران پسا خمینی وانموده شد این نظام در مسیر ادغام در سرمایه داری جهانی و اعمال سیاستهای نئولیبرالی حرکت کرده است؛ این دسته از پژوهشگران، این نظام را تنها شبیه به نظام تیولداری یافتهاند.
در نظام تیولداری هر قسمت از مملکت بین یکی از حکومتگران تقسیم میشود و فرد تیولدار مالک جان و مال و ذخایر و منابع و … همه چیز تیول در سیطرهاش میباشد.
این دسته از پژوهشگران نظام اقتصادی حاکم بر ایران را از همین سنخ دانستهاند به این معنی که هر بنیاد، سازمان، دفتر، شخص و … صاحب بخشی از داراییهای کشور است و در حیطهی مالکیتش فعال مایشاء است. نمونه آستان قدس رضوی شاید نمونهای بسیار گویا باشد. این نهاد اقتصادی که با اسم امام هشتم شیعیان دارای داراییهای بیحسابیست بر نقاط مختلف کشور و از جمله مشهد سیطره دارد و بد نیست که یادآور شویم مشهد به شهر فقرا شناخته میشود با یکسوم جمعیت حاشیهنشین. [بهعنوان نمونه: حاشیه نشینی و فقر برای مردم مشهد به سعی «آستان قدس رضوی»]
نمونه دیگر قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء است. یک کلان کمپانی اقتصادی با بیشمار امکاناتی که در اختیار دارد و هزاران شرکت زیر مجموعهی همکار؛ بعضا شناخته شده و در بسیار موارد ناشناخته. [بهعنوان نمونه: چرا سپاه از تحریمهای آمریکا ضرر میکند؟] یکی از حداقل تأثیرات این نهاد اقتصادی و دیگر شرکتهای متعلق به سپاه؛ از جمله سپاسد، سد سازیهای غیر علمی، تبلیغاتی و سود جویانه در نقاط مختلف کشور است [بهعنوان نمونه: سدهای سپاه! خوزستان مدفون!] که در اغلب موارد موجب ضایعات جبران ناپذیر در زیست بوم منطقه شدهاند؛ خشک شدن تالابها، دریاچهها، رودخانهها؛ برپا کردن توفانهای ریزگردی و … کمترین نتایج اعمال این سیاستهاست.
در چنین اقتصادی، نیکوکاری و صدقه دادن نمیتواند پدیدهای جدا از نظام موجود و در جهت حفظ آن نباشد. مافیایی که بر بخشهای مختلف اقتصاد کشور حکمرانی میکند با صدقه دادن آنهم تحت عناوین دینی تلاش میکند تا ظاهری مقدس برای خود فراهم کند؛ ظاهری که البته به کلی با محتوای آن در تعارض و تناقض است. در این سرزمین گردآوری پولها در مؤسسات مالی و اعتباری متعلق به سپاه نیز تحت عناوین ائمه شیعه صورت میگرفت؛ ثامن الحجج، ثامن الائمه و … تنها نمونههایی از این دست هستند. [بهعنوان نمونه: ۳.۴ میلیون نفر مالباخته موسسات مالی و اعتباری با سرمایهای به ارزش ۲۶ هزار میلیارد تومان]
اقتصاد خیریه
در طول سالیان در ایران کم نبودهاند افراد یا نهادهایی که بدون وابستگی به حکومتگران اقدام به کمکهای انسان دوستانه کردهاند. این افراد و نهادهای مردم نهاد چه بسیار از طرف اصحاب قدرت مورد فشار و محدودیت قرار گرفتهاند اما هرگز دست از وظیفهای که خود را موظف به ادای آن میدانستهاند برنداشتهاند. نمونهی زلزله کرمانشاه و بسیجی که یکسره توسط مردم برای کمک به زلزلهزدگان شکل گرفت قابل ذکر است تا آنجایی که حتی حکومتگران نیز به این واقعیت اذعان کردند. [بهعنوان نمونه: زلزله کرمانشاه؛ کمک سیمای آزادی به زلزلهزدگان و اعتراض کارگزاران خلافت اسلامی!]
با این وجود اقتصاد خیریه و اقتصاد تحت پوشش خیریه در ایران صنعتی دیگر است که باید آنرا تحت همان نظام اقتصادی تیولداری یا شبه تیولداری که بر ایران مسلط است شناخت و درک کرد.
شرق در همین رابطه از قول محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس مینویسد، تعداد چنین مؤسساتی هفتهزار میشود و میافزاید که از صورت مالی آنها نیز کسی خبر ندارد.
در گزارشی در «شرق» به نمونههایی از ترفندهای چنین مؤسساتی در نظام تیولداری حاکم بر ایران، برای کسب سودهای بیشتر در پوشش کار خیریه پرداخته میشود. از جمله:
۱.«ناگهان و در عرض چند ساعت عکس کودکی در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود که برای انجام یک عمل جراحی سنگین نیاز به کمک مالی بزرگی دارد، روز بعد یک مؤسسه نیکوکاری هزینه عمل کودک را بر عهده میگیرد و این خبر در هر دو مؤسسه [یعنی هم مؤسسهای که پرداخت هزینه را بر عهده گرفته و هم یک مؤسسه با نامی دیگر] منتشر و ساعاتی بعد در شبکههای اجتماعی باز توزیع میشود و کاملا اتفاقی هر دو مؤسسه اعضای مشترکی دارند که فعالیت اقتصادی گستردهای در کشور دارند.» به این ترتیب «برندسازی از شخصیتهای اقتصادی به کمک رسانه با تمام ابزارهایش» به پیش میرود.
۲.فعالیت تحت پوشش خیریه «این فرصت را به برخی سودجویان میدهد که تحت پوشش این مؤسسات، در کمال آرامش و امنیت خاطر ردپای درآمدهای غیرقانونی خود را پاک یا از پرداخت مالیات فرار کنند.»
۳.«مؤسساتی که با اهداف فرهنگی و انسانی تشکیل شدهاند، واردات لاستیک انجام میدهند، ساختوساز میکنند یا کشتی خرید و فروش میکنند.»
۴.«برگزاری مراسمهای مختلف به بهانه امور خیریه در ایام انتخابات و توزیع کمکهای نقدی و غیرنقدی به قصد تأثیرگذاری بر جامعه هدف، یک نمونه از این سوءاستفادههاست.»
۵.«استفاده از اسامی مقدس و توسل به مسائل اعتقادی برای تحتتأثیر قراردادن جامعه نیز یکی دیگر از روشهایی است که بهطور گسترده استفاده میشود».
شرق سپس از قول یکی از اعضای شورای عالی انجمن حسابرسان خبره ایران نتیجه میگیرد: «وقتی گزارشهای آسیبشناسی وضعیت کشور نشان از شیوع ۷۸ درصدی تقلب و ۸۰ درصدی بیاعتمادی به یکدیگر دارد، چگونه میتوان پذیرفت که اینهمه خَیّر در ایران وجود داشته باشد و درست عمل کند؟» [شرق ۲۴ خرداد ۹۷]
نباید فراموش کرد که در هر کجایی که بتوان پولی در ابعاد کلان و با ظواهر مشروع و دینی درآورد حتما به نوعی سرنخ به سپاه خواهد رسید.
۴۲۰۰ شرکت و واعظ تقدیرگرا
یک نمونه از کارهای خیر تلاش برای آزادی زندانیان مالی و غیرعمد است؛ کسانی که در زیر فشار بحرانهای اقتصادی و اجتماعی اعمال شده از طرف همان کنترل کنندگان امر سیاست و اقتصاد در ایران کارشان به زندان و حبس کشیده شده است؛ خانوادههایشان فروپاشیدهاند یا در معرض فروپاشی هستند. قطعا آزاد کردن این افراد از زندان بوسیله گلریزان و پرداخت پول از طرف افراد و نهادهای متمول امری ستوده است.
اما…
در نظامی که خود فراهم کنندهی چنین شرایطیست بازی با برگهی کمک به آزاد کردن چنین زندانیانی گوشهی دیگری از مقدسنمایی و پنهان کردن انبوه مفاسدیست که صاحبان تیولها مرتکب میشوند.
در همین رابطه «اعتماد» گزارشی از آزادی زندانیان غیر عمد در جشن گلریزان شرکت فولاد مبارکه اصفهان میدهد. جشنی که در باغ فردوس اصفهان برگزار شد و از جمله شرکتکنندگان آن رئیس کل دادگستری استان اصفهان بود یعنی همان بازرس ژاوری که این ۱۵۰۰ نفر را راهی زندان کرده بود؛ ۱۵۰۰ نفری که در زیر چرخهای اقتصاد تیولداری نظام سلطنت ولایت مطلقه فقیه هستی خود را از دست داده بودند و اکنون فولاد مبارکه اصفهان به همان دادستان پولی پرداخت میکند تا این ۱۵۰۰ نفر آزاد شوند؛ طنز غریبیست که گاه شانه به شانهی تراژدی حرکت میکند؛ همانهایی که زندگی میلیونها نفر را در بازی سرمایه، سرکوب، و «اجرای عدالت»! نابود کردهاند حال در نقش خیّران به آزادی ۱۵۰۰ نفر از همان قربانیان مبادرت میکنند.
مراسمی که البته همهی جنبههای مذهبی نیز در آن رعایت میشود و «پس از اقامه نماز مغرب و عشاء و صرف افطاری شرکتکنندگان» یعنی همان رئیس کل دادگستری استان اصفهان به همراه «رئیس و اعضای ستاد دیه استان، فرماندار شهرستان مبارکه، مدیرعامل شرکت فولاد مبارکه و جمعی از مدیران شرکتهای تحت پوشش، پیمانکاران و شرکتهای طرف قرارداد گروه فولاد مبارکه»؛ نوبت به سخنرانی دکتر بهرام سبحانی، مدیر عامل شرکت فولاد مبارکه اصفهان میرسد.
او که در اینجا در نقش خیّر بزرگ ظاهر شده است طی «سخنانی به اهمیت کارهای خیر در جامعه» اشاره میکند: «قدمهای خیری که فولاد مبارکه در جامعه برداشته است موجب شده، این صنعت بحمدالله از خطرات و بلایای غیر مترقبه مصون باشد.» هرچند هیچ اشارهای نمیکند که از جمله دلایل بیآبی زاینده رود و به نابودی کشیده شدن کشت کشاورزان شرق اصفهان و محرومیت آنها از حقآبهشان از جمله برپایی صنایع فولاد در منطقهایست که با کمبود آب مواجه است. صنایعی که ابتدا در دهه ۴۰ و توسط شاه راه اندازی شد و در دهه ۶۰ توسط نظام ولایت فقیه توسعه پیدا کرد و اثرات زیست محیطی و اجتماعی و اقتصادی خودش را سالهاست که از جمله با خشک شدن زاینده رود آشکار کرده است. [بهعنوان نمونه: تراکتورهای کشاورزان ورزنه به کدام سمت باید حرکت کنند؟]
سبحانی ضمن آنکه تصریح میکند که «شرکت فولاد مبارکه اصفهان در پنج سال گذشته، زمینه آزادی بیش از ۱۵۰۰ زندانی غیرعمد را فراهم کرده است.» بر «انتظار جامعه از صنایع بزرگ برای ایفای مسوولیتهای اجتماعی» صحه میگذارد. او میافزاید: «فرهنگ دینی به ما آموخته که، افرادی که میتوانند، در آزادی زندانیان که ناخواسته گرفتار شدهاند، همت کنند.»
مدیرعامل یکی از بزرگترین مؤسسات صنعتی و مالی کشور که در اختیار تیولداری حاکم قرار دارد در اینجا نه تنها در نقش یک خیّر بزرگ که فراتر از آن در نقش یک واعظ ظاهر میشود. این واعظ در ادامه «بهدست تقدیر روزگار در زندگی روزمره اشاره کرد» و افزود: «همین کمکها و دستگیری از درماندگان است که موجب میشود امداد غیبی به داد فرد برسد.»
این سان اعتقاد به تقدیر الهی! برای مدیرعامل مؤسسه ای «با بیش از ۳۰۰۰ شرکت» جای کمی تأمل دارد؛ ۳۰۰۰ شرکتی که شامل «معادن سنگ آهن، تولیدکنندگان مواد نسوز، تولیدکنندگان قطعات یدکی» میشوند و افزون بر آن با «بیش از ۱۲۰۰ شرکت تولیدکننده محصولات مختلف تعامل اقتصادی دارد.»؛ [اعتماد ۲۴ خرداد ۹۷] امری که به روشنی خبر از گردش مالی گسترده آن میدهد.
موضوعی که البته به طور عمد در سخنرانی واعظ تقدیرگرا یا همان مدیرعامل مؤسسه عظیم فولاد مبارکه اصفهان مغفول میماند نقش این مؤسسه و سایر مؤسسات تحت کنترل سپاه و دولت در وضعیت اسفناک فعلی اکثریت مردم ایران است. [بهعنوان نمونه: کارفرماهای واقعی در ایران چه کسانی هستند؟؛ طبقهی کارگر در چنگال…]
با این همه صدقه دادن در اقتصاد تیولداری نظام سلطنت ولایت مطلقه فقیه یا همان اقتصاد خیریه جزئی از مجموعهای از مؤلفههاییست که برقرار نگهداشتن این نظام را آماج قرار دادهاند.