تحریم های حقوق بشری میتواند ولی فقیه را در نقض حقوق بشر مهارکند؟ گفتگوبا بهزاد نظیری



 تحریم های حقوق بشری توسط دولت آمریکا ، یا صدور قطعنامه نقض حقوق بشر درپارلمان اروپا وسایر پارلمان ها موضوعی است که اخیرا صورت گرفته درصورتیکه نقض حقوق بشر در ایران از سوی طرف حسابهای بین المللی و در راستای مماشات با آخوندها دهه‌ها نادیده گرفته می‌شد و سرکوب مردم ایران رو یک امر صرفاً داخلی تلقی می‌کردند.آقای بهزاد نظیری زندانی سیاسی سابق و عضو کمیسیون روابط خارجی شورای ملی مقاومت ایران درگفتگویی با شبکه تصویری ایران آزادی این موضوع را مورد بررسی قرارداده و به سئوالات پاسخ میدهد .
پرسش: شنیدیم که چند روز قبل یک قطعنامه‌ای رو پارلمان اروپا در مورد محکومیت نقض حقوق بشر در ایران و آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی تصویب کرده و نمایندگان پارلمان اروپا به کشورهای اروپایی گفتن که بجای تمرکز روز توافق هسته‌ای به فکر حقوق بشر مردم ایران باشید. آیا با مذاکراتی که الان اروپایی‌ها با رژیم برای حفظ برجام دارن آیا این قطعنامه به ضرر خود اروپایی‌ها نیست؟
بهزاد نظیری: سؤال خوبی کردن هموطن عزیزمون خب طبعاً وقتی که میگیم اروپایی‌ها خوبه اینجا روشن کنیم که این قطعنامه مصوب پارلمان اروپاست و خب یک فرقی باید قائل شد بین پارلمان اروپا و اروپایی‌ها به اون مفهمومی که این هموطن عزیز مون گفتن یعنی نهاد اجرایی اروپا که نمایندگی میکنه دولت‌های اروپایی رو و مثل هر دمکراسی در اینجا یک تفکیک قوایی خب باید قائل شد البته در ایران چنین تفکیک قوایی وجود نداره و یک ولی فقیه هست که بجای قوه مجریه و قوه مقننه و قوه قضاییه حرف میزنه.
ولی خب وقتی که این تفکیک قوا رو در نظر بگیریم طبعاً باید در پاسخ به این هموطن عزیزمون بگم که خب برای اون نهاد اجرایی یعنی برای دستگاهی که شورای دولتهای اروپا نامیده میشه یعنی شورایی که ۲۸ کشور اروپایی رو دولت اروپایی رو نمایندگی میکنه طبعاً این دست بستگی ایجاد میکنه وقتی که چنین قطعنامه‌ای تصویب میشه یعنی اونا ترجیح می‌دادن که چنین چیزی شاید نباشه. ولی خب باید دید که افکار عمومی اروپا امروز خب فشار خودش رو به همین نهادهای اجرائی وارد میکنه و پارلمان اروپا هم تا حدودی میشه گفت نمایندگی میکنه اون افکار عمومی رو، یعنی وقتی پارلمان اروپا بعد از مدتی همونطور که اشاره کردین بعد بیش از ۲ سال دوباره میاد یک قطعنامه تصویب میکنه این یعنی خود اون دولت‌های اروپایی در انتهای یک خطی هستن، اون خط یک توهم زدائی از مجموعه این دولتها به این معنی که اونهایی که باصطلاح برجام رو امضا کردن یا این توافقنامه اتمی امضا کردن چنین توهمی داشتن که امضای این مثلاً توافق اتمی باعث تغییر رفتار رژیم میشه، تغییر رفتار رژیم نسبت به شهروندان خودش تغییر رفتار رژیم در سطح بین المللی نسبت به همسایگان خودش ولی خب الان خلاف این ثابت شده و بخصوص قیام قهرمانانه مردم ایران که در آغاز سال میلادی شاهدش بودیم در دی ماه و بعد از اون که هنوز استمرار داره این طبعاً باعث میشه که این افکار عمومی فشار بیارن روی پارلمانترها روی نمایندگان شون و نمایندگان اونها هم چنین قطعنامه‌ای رو به تصویب برسونن.
خوبه اینو در نظر بگیریم که البته علت اولیه باز هم در این مورد در تصویب این قطعنامه مسئله دوتابعیتی ها بوده کسانی که هم تابعیت ایران رو دارن هم تابعیت یک کشور اروپایی رو دارن و اینها مدتی هست که بخاطر این گرو کشی‌هایی که رژیم با طرف حسابهای غربیش داره این‌ها رو نگه داشته و اعمال شانتاژ میکنه، تبدیل به یک معضل دیپلوماتیک براش شده ولی خب وقتی این موضوع روی میز هست به این محدود نمی مونه و فراتر از این وقتی موضوع یک قطعنامه پیش میاد مسئله عام وضعیت حقوق بشر در ایران رو شامل میشه یعنی مجبور میشن تحت فشار افکار عمومی شون این مسائلی که در این قطعنامه ذکر شده حتماً شما در این برنامه تون گفتید مسائل متعددی که در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران وجود داره رو اینا در متن این قطعنامه وارد کردن علاوه بر مسئله دوتابعیتی ها و در نتیجه تبدیل به یک اهرم فشار هم میشه.
بنابراین بطور خلاصه باید عرض کنم خدمت تون که البته شاید اونهایی که در این مقطع دنبال یک روش مماشات یا سیاست سازش یا کنار اومدن با رژیم هستن مثل همین نماینده سیاست خارجی اروپا خانوم موگیرینی یا امثالهم ترجیح می‌دادن که چنین قطعنامه‌ای نباشه ولی از زمانی که دیگه پروسه این قطعنامه شروع میشه و این قطعنامه به تصویب میرسه دیگه تبدیل میشه به یک اهرم فشار، به یک اهرم فشاری که خود اونها هم که ترجیح می‌دادن این قطعنامه نباشه الان از مثبت این قطعنامه از متن همین قطعنامه برای اعمال فشار روی این رژیم استفاده کنن.
مجری: درواقع به نوعی میشه گفت اروپا مقاماتش باید تصمیم بگیرن بین تجارت مالی و حقوق بشر، درواقع همونطور که گفتید این پارلمانترهای اروپایی به همین اشاره کردن که درواقع نقض حقوق بشر در ایران رو باید جدی بگیریم و محکوم کنیم.
پرسش: این قطعنامه‌ای که در پارلمان اروپا تصویب کردن چه تاثیری روی قیام مردم داره؟
بهزاد نظیری: من اینو از دو وجه میتونم پاسخ بدم چون من یک زمانی شاید تو سلولهای اوین بودم در آغاز دهه ۶۰ یا در قزل حصار و اونجا مثلاً از طریق همین اخباری که می اومد و تو ملاقات‌ها می‌گفتن و می‌شنیدیم که مثلاً فلان مجمع عمومی سازمان ملل یا پارلمان اروپا قطعنامه‌ای تصویب کرده در مورد وضعیت حقوق بشر اونجا از یک زاویه می‌شد به این موضوع نگاه کرد، بعدش که خودم از زندان بیرون اومدم و رفتم به پارلمان اروپا و اینبار به عنوان یک شاهد اونجا از نگاه دیگری به همین قطعنامه‌ها نگاه می‌کردم فقط برای اینکه بهتر با هم آشنا بشیم و هموطنان بیننده شبکه تصویری بدونن، من خب در آغاز دهه ۶۰ بعد از اعدام خواهرم که در تلویزیون ملی ایران کارمند بود فیلمبردار بود و خبرنگار و گیتی نظیری به شهادت رسید در اردیبهشت ۶۱ خودم دستگیر شدم و به ۸ سال زندان محکوم شدم، خودم هم در ایران خبرنگار خبرگزاری فرانسه بودم و از این ۸ سال ۳ سالش رو در زندان اوین و قزل حصار زندانی بودم و بعد از اینکه از زندان تونستم به نحوی فرار کنم، پدرم بجای خودم گروگان بود و ۵ سال بجای من ادامه اون حبس من که باقی مونده بود رو در زندان کشید اینو از این بابت عرض می‌کنم که من بعدش اتفاقاً بعد که تونستم خودم رو برسونم به خارج کشور خودم دیدم رفتن به همین مجامع بین المللی مثل پارلمان اروپا یا مثل سازمان ملل متحد، کمیسیون حقوق بشر در ژنو بود برای اینکه بتونم همون چیزی که از شکنجه خودم دیده بودم و متحمل شده بودم در زندانهای خمینی و بخصوص شاهدش بودم و تعهدی که نسبت به همبندی هام و هم سلولی هام داشتم بتونم این رو بیان کنم در همون ایامی که خب پدرم هم در زندان بود.
خب من از این زاویه نگاه می‌کردم مثلاً وقتی که پارلمان اروپا بودم این قطعنامه چه اهمیتی داره وقتی که ما توی سلولهای اوین یا قزلحصار می‌شنیدیم که مثلاً عده‌ای هستن که به فکر ما هستن و دارن برای این مسائلی که رژیم ترجیح میده پنهان بمونه مکتوم بمونه حرفی ازش نباشه یک عده‌ای هستن که دارن تلاش میکنن این رو مطرح کنن روش رو باز کنن به گوش و چشم دنیا برسونن.
بنابراین تاثیری میخوام خیلی صریح بهتون بگم قیام مردم منتظر قطعنامه پارلمان اروپا نمونده طبعاً خشم و اعتراض مردمه که محصولش این قیام هست و درواقع این قطعنامه پارلمانها یا پارلمان اروپاس که بنوعی واکنش این اعتراضات و خشم و این سرکوبی که بعدش مردم ایران متحمل میشن بعد از اونه که این پارلمانترها یا دولتهایشون به فکر اینجور ابتکار عمل‌ها می افتن روبه رژیم. ولی خب طبعاً دستگیری‌ها شکنجه‌ها، پیگردها همه اینها نباید خاموش بمونه نباید مکتوم بمونه نباید صداش خفه بشه این چیزی هست که رژیم میخواد که این صداها در زندانهاش ساکت و خفه بشه. بنابراین تأثیر رو میشه از این بابت گفت که رژیم میخواد اینا دونسته نشه ولی با این قطعنامه‌ها که البته شورای ملی مقاومت ایران، فعالین هواداران مجاهدین در خارج کشور سهم به سزایی در به تصویب رسوندن این قطعنامه‌ها دارن با افشاگریهای خودشون با تظاهراتی که در روز و شب و در تمام طول سال در سر چهارراه‌ها، میادین روبروی وزارت خارجه‌ها روبرو پارلمانها برگزار میکنن باعث میشن که اینها به سمت تصویب این قطعنامه‌ها برن و طبعاً این قطعنامه‌ها یک مدار بالاتر از اونچه که میگیم انعکاس در مطبوعات اثر داره چون خب مطبوعات یک نوع افشا شدن جنایات رژیم یا همین دستگیری‌ها و شکنجه‌ها و بگیر و ببندهاست ولی وقتی که بالغ میشه به یک قطعنامه خب این دیگه طبعاً دیدین آخر قطعنامه‌ها خود دولتها خطاب قرار میگیرن مسول روابط خارجی اتحادیه اروپا خطاب قرار میگیره و از اونجا به بعد دیگه به نوعی برای این دولتها و طرف حسابهای بین المللی رژیم الزام آور میشه که این قطعنامه رو در مذاکرات چرا که خودشون درنظر بگیرن.
یعنی فرض کنین بین بودن این قطعنامه و نبودنش فرق اینکه دفعه دیگه که فرض کنین بعد از تصویب این قطعنامه ظریف بره بروکسل و بخواد بشینه مذاکره کنه با همین خانوم موگیرینی اون ور میز، اون موگیرینی مجبوره که این قطعنامه رو بعنوان یکی از مسائل روی میز در نظر بگیره چون ازش خواسته شده، نماینده‌های پارلمانش ازش خواستن و بنابراین ازاین بابت بودن این قطعنامه و تصویبش اتفاقاً تأثیر داره، تأثیر به این معنی که دست بستگی ایجاد میکنه، میدون مانور رژیم رو می بنده محدود میکنه در مذاکراتش در عین حال طرف حسابهای غربی و مشخصاً اروپایی رو بلحاظ بقول معروف بای دادن به رژیم در مذاکراتشون امتیازات اضافی بدن دستشون رو می بنده چون در مقابل افکار عمومی شون قرار دارن و درواقع تجسم یا معرف اون افکار عمومی هم همین قطعنامه هاس.
افکار عمومی که میگم الان مثلاً فرض کنید تو حتی خود پارلمان فرانسه یا حتی مقالاتی که در همین ایام اخیر خب سفرهایی بود شاهد بودیم مثلاً آقای ماکرون رئیس جمهور فرانسه رفت آمریکا بحث برجام خیلی مطرح بود همه توجهات روی درواقع موضوع توافق اتمی همون باصطلاح برجام متمرکز بود مطبوعات یا این مقالات خودش مقدمه این قطعنامه هاس. مطرح شد مثلاً مقاله‌ای که آقای ژیلبر میتران و پاتریک کندی یعنی فرزند رئیس جمهور فقید فرانسه و درواقع آقای پاتریک کندی هم که معرف حضور هست از خانواده کندی اینها مقاله‌ای نوشتن و مضمونش همین بود ،‌ یعنی به دولتهای اروپایی گفتن که شما دیگه کافیه اینقدر دارین صورت مسئله ایران رو طوری ارائه می‌دید که انگار فقط برجامه و رژیم هم همین رو ترجیح میده که فقط روی همین برجام متمرکز باشه، گفتن اتفاقاً مسئله برجام از جای دیگه ای تعیین تکلیف میشه اونم از قیام مردم ایران که در دی ماه شروع شد و منجر به سرنگونی رژیم میشه بنابراین این پارامتر رو بهتره که به نفع تونه که وارد معادلاتتون با ایران بکنید.
پرسش : نظام حاکم بارها در مورد موضوع حقوق بشر زیر ضرب و محکومیت بوده و این اولین بارش که نیست این قطعنامه‌ها چه تاثیری در مهار رژیم در مورد زندان و شکنجه داره؟
بهزاد نظیری: جواب این سؤال رو تا حدودی در سؤال قبلی خدمت تون عرض کردم ولی میخوام به این بیننده عزیز بگم که خب طبعاً الان مردم ایران برای سرنگون کردن این رژیم منتظر هیچ قطعنامه‌ای نیستن یعنی سرنگونی محتوم این رژیم نه با قطعنامه و نه با بحث حقوق بشر و نه با هیچ باصطلاح اقدام بین المللی دیگه ای از این نوع حاصل نمیشه بلکه همون اراده مصمم مردم ایران اراده مردم ایران و تلاش و کوشش و فداکاری کانونهای شورشی هزار اشرف هست که نهایتاً این رژیم رو تعیین تکلیف و سرنگون خواهد کرد.
ولی این قطعنامه‌ها اعم از اینکه در پارلمان اروپا باشه اعم از اینکه در مجمع عمومی ملل متحد باشه، این‌ها طبعاً ابزارهایی هست که در اون هم جنبش مقاومت ایران خود شورای ملی مقاومت در ارتباطاتی که با دولت‌های اروپایی داره در طرف حسابهای بین المللی رژیم داره از این ابزار استفاده میکنه همچنان که این قطعنامه‌ها محصول تلاش و کوشش خود این جنبش مقاومت هست برای اینکه اتفاقاً حق و حقوق مردم ایران رو یادآوری کنه این‌ها روش‌ها و شیوه‌هایی هست که اتفاقاً با تکیه بر افکار عمومی با تکیه بر پارلمانترها که نمایندگان این افکار عمومی هستن به ما اجازه میده که اتفاقاً نگذاریم که این دولتها فقط در یک معادله مثلاً فرض کنید مذاکرات اتمی یا روابط اقتصادی و تجاری با رژیم باقی بمونن بلکه وادار بشن که مسئله حق و حقوق مردم ایران مسئله نقض حقوق بشر در ایران مسئله جنایات روزمره رژیم که بر علیه کردمش صورت میده رو وارد معادلات خودشون بکنن.
طبعاً بصورت خودبخودی و بصورت این خواست خودشون نیست الا اینکه این تلاش و کوشش پیگیری باشه و این همون چیزی هست که سالهاست این مقاومت رسالت و وظیفه خودش میدونه منتهی تلاش خودش رو انجام داده. فراموش نکنیم این جمله تاریخی شهید بزرگ حقوق بشر دکتر کاظم رجوی که بینندگان عزیز میدونن حتماً آوازش دیگه در همه جا روشنه و پیچیده مبارز خستگی ناپذیری که بعد از اینکه سفیر ایران بعد از سقوط شاه در سازمان ملل در ژنو بود بخاطر جنایات خمینی استعفا داد و مدت ۱۰ سال نماینده شورای ملی مقاومت در ژنو نزد نهادهای ملل متحد بود در نیویورک همینطور و بدست دیپلومات تروریست‌های رژیم به شهادت رسید در اردیبهشت سال ۶۹ و گفت دکتر کاظم شهید که ما تاریخ حقوق بشر در ایران رو با خون خودمون می‌نویسم چنان که نوشت.
دکتر کاظم کسی بود که خودش تمام تلاش خودش رو پای تصویب همین قطعنامه‌ها گذاشته بود بطور خاص در سازمان ملل ولی همچنین در پارلمان اروپا هم همچنین و در سایر مجامع بین المللی، بنابراین این قطعنامه‌ها اتفاقاً چیزهایی بود که اهمیتش یا تاثیرش رو شما از روی واکنش خود رژیم میتونین بفهمین اونجایی که رژیم تمام زورش رو و همه تلاشش رو میکنه این رو از سخنرانی نماینده رژیم در ارگانهای ملل متحد میتونیم بفهمیم و از واکنشهایی که بعد از تصویب همین قطعنامه‌ها در پارلمان اروپا داره که چطور به عجز و لابه می افتن و چطور سوز و گداز میکنن که چرا اروپا به چنین مسائلی می پردازه و میگن اینا محصول تبلیغات مجاهدین هست یا محصول تبلیغات مقاومت ایرانه درحالیکه این‌ها چیزی نیست جز بیان حق و حقوق و بیان و رنج و شکنجی که مردم ایران روزانه متحمل میشن و اگر این مینیمم نباشه موضوع حق مردم ایران در این مذاکرات و معاملات ضایع میشه.
پرسش: شنیدم که برای اولین بار وزارت خزانه داری آمریکا زندان اوین را در لیست تحریمهای خودش برده. بردن یک بانک در لیست تحریمها برام قابل فهمه ولی نمی‌فهمم چطوری تحریمها روی زندان اوین یا گوهر دشت تأثیر میذاره چون اینها در آمریکا که حساب بانکی ندارن آیا تحریم زندان اوین جنبه تبلیغاتی نداره؟ اگر نه پس چه تاثیری روی کم شدن شکنجه و فشار روی زندانی‌ها داره؟
بهزاد نظیری: بله راست میگه این هموطن عزیز زندان اوین در آمریکا حساب بانکی نداره ولی مدیریتش و ریاست زندان اوین خب اولاً ممکنه داشته باشن چون از دو زاویه میشه پاسخ داد به این سؤال هموطن عزیزمون. یکی از زاویه خب همین فشار مشخص فشار مادی خب طبعاً فرض کنید زندان اوین درسته که خودش حساب بانکی نداره ولی اون ریاستش مدیریتش افراد دست اندرکار زندان اوین حتماً اونها مراوداتی دارن حتماً حسابهایی دارن حتماً پروژه‌هایی دارن حتماً سفرهایی دارن و از زمانی که این تحریم بر زندان اوین اعمال میشه خب این محدودیتها بر اونها اعمال میشه ولی در عین حال یکی از ویژگی‌های این تحریمها هم همینه که هر کدام از نهادهای رژیم که مشمول این تحریمها بشن سایر نهادهای رژیم هم اگر با اینا وارد تعامل بشن اونها هم مشمول این تحریمها میشن بنابراین زندان اوین لابد با نهادهای داخل سیستم لابد با ادارات با بانکهای داخل ایران رفت و برگشت‌ها و تعاملاتی داره و از آنجایی که زندان اوین نهادی هست که شامل تحریم میشه دیگه این دست بستگی رو برای اونها هم ایجاد میکنه. من یاد آوری کنم که مثلاً اینجا همینجا من دارم مثلاً در ۲۴ فروردین ۹۶ یعنی سال گذشته همین خزانه داری آمریکا اداره کل زندانهای رژیم در تهران و سهراب سلیمانی از مسولان این ارگان سرکوب برادر قاسم سلیمانی هست این رو مشمول همین تحریمها کرد.
خب زندان اوین همونطور که همه بینندگان و هموطنان عزیز میدونن کانون همه جنایت‌ها شقاوت‌ها قتل عام‌ها کشتار سربداران سال ۶۷ تا سرکوبهایی که در همین اخیراً در کانون شورشی ۳۵۰ معروف شد اون سرکوبی که در بند ۳۵۰ اوین صورت دادن و مجاهد شهید قهرمان غلامرضا خسروی در اونجا مجروح و مصدوم شد و قهرمانانه مقاومت کرد و دلاوریهاش باعث شد که بعد از ۱۲ سال شکنجه در سال ۹۳ در خرداد ۹۳ همین چند روز پیش‌ها سالگردش بود رژیم اعدامش کنه به شهادت رسید.
خب از این بابت زندان اوین همه این جنایتها و همه این حماسه‌هایی که اونجا رخ داده رژیم تلاشش بر این بوده که اینها هیچ وقت دانسته نشه هیچ وقت معلوم نشه بلکه برعکس خلاف اون رو نشون بده بنابراین با این تحریمها و با این لیست گذاری زیر پروژکتور دنیا و افکار عمومی میره از این بابت هم بسیار حائز اهمیت هست.
پرسش: آیا این قطعنامه‌ها و یا بردن زندان اوین در لیست تحریمها الزام اجرایی هم برای این رژیم داره؟
بهزاد نظیری: طبعاً الزام اجرایی داشته باشه هم این رژیم، رژیمی نیست که گوشش به این چیزها بدهکار باشه میدونیم که این رژیم درواقع نسبت به هرگونه درواقع موضوع حقوق بشر هر گونه تعهد حقوق بشری حتی اون کنوانسیون‌هایی که خودش امضا کرده بی تفاوته ولی مهم برای ما یکی اینکه حقوق مردم ایران مکتوم نمونه و بخصوص اینکه این قطعنامه‌ها ابزار فشاری باشه روی دولتهایی که میخوان در مراوداتشون با رژیم اینها رو به فراموشی بسپرن یا مطرح نکنن. بنابراین اینو ما از زاویه الزام اجرائیش برای رژیم جنایتکار که جز با سرنگونیش دست ازاین چیزها برنمیداره دست از شکنجه و اعدام برنمیداره، از زاویه رژیم به این نگاه …کنم.
پرسش: در اخبار اومده بود سازمان ملل اخیراً داره یک گزارشگر جدید برای بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران مشخص میکنه آیا مشخصات اون معلومه و این چه اهمیتی داره؟ آیا مقامات حاکم قبول میکنن که اون رو در ایران بپذیرن و با اون همکاری کنن؟
بهزاد نظیری: مقامات حاکم به قول این هموطن مون که البته سالهاست بیش از دو دهه است که هیچ گزارشگر نقض حقوق بشر در ایران رو راه ندادن به داخل ایران بره گاهی وقتها البته برای خالی نبودن عریضه کسانی رو که موضوع کارشون حقوق بشر نیست خواستن ببرن ولی تا اونجا که به گزارشگر منصوب شورای حقوق بشر ملل متحد در رابطه با مسئله نقض حقوق بشر در ایران برمیگرده طبعاً با توجه به همین توضیحاتی که الان خدمت بینندگان عزیز عرض کردم اجازه نخواهند داد و نمیدن و خودشون هم صریحاً میگن که اصلاً این مندیت یا باصطلاح این مأموریت مصوب ملل متحد رو قبول ندارن و زیر آبش رو میزنن. بنابراین این یک موضوع هست که بسیار حائز اهمیت هست از واکنشهای رژیم و از عربده‌هایی که هرسال همین محمد جواد لاریجانی یا سایر نماینده‌های رژیم در صحن کنفرانس شورای حقوق بشر ملل متحد در ژنو هم میشه فهمید که این یک امر مهمی هست.
گزارشگر جدید بعد از یک پروسه‌ای اخیراً به تازگی منصوب شده هنوز مسولیت خودش رو بعهده نگرفته اسمش آقای جاوید رحمان هست که پاکستانی هست هنوز هم نهایی نیست. همونطور که عرض کردم در اجلاس شورای حقوق بشر که در نیمه ماه ژوئن خواهد بود این به تصویب نهایی میرسه ایشون البته جایگزین خانوم عاصمه جهانگیر شد که ایشون هم یک وکیل پاکستانی بود درست مثل همین آقای جاوید رحمان که ایشون هم وکیل پاکستانی هست،‌ متخصص حقوق بین الملل هست و خانوم عاصمه جهانگیر متاسفانه در ماه فوریه گذشته در بهمن ما فوت کرد ولی خب کاری که انجام داد در ماههای آخر عمر پر بارش چون ایشون یک کارشناس برجسته و یک مدافع خیلی فعال حقوق بشر بود موضوع قتل عام ۳۰ هزار زندانی سیاسی در سال ۶۷ رو وارد متن گزارشات خودش کرد. این یک امر تاریخی بود چون همونطور که میدونید بیش از ۲۸ سال می‌شد تا تابستان گذشته که خانم عاصمه جهانگیر اینو وارد گزارشش کرد که این جنایت بزرگ و این جنایت علیه بشریت که رژیم آخوندی صورت داده بود و دست اندرکاران و عاملان و آمرانش هنوز در نقاط کلیدی و پستهای کلیدی این رژیم قرار دارن، این‌ها اونطور که باید افشا نشده بودن و ورود این موضوع به قطعنامه ملل متحد مسئله قتل عام ۶۷ رو وارد یک مدار جدیدی کرد.
بنابراین می‌بینیم که این یک ابزار و یک سند و یک مکانیزم مهمی هست در عرصه بین المللی که از این طریق مردم ایران میتونن شکایات خودشون رو و اعتراضات خودشون رو منعکس کنن ایمیل‌ها، ارتباطات این گزارشگر ملل متحد که رابطینی در ژنو داره روشن هست در افکار عمومی منتشر میشه و بسیار مهمه که همه هموطنانی که صدای من رو میشنون از طریق این رسانه شما هرچه که شاهد هستن از سرکوب روزمره در خیابانهای تهران تا اونچه که از جنایات و شکنجه در زندانهاش رخ میده همه رو از طریق شبکه‌های ارتباطی شبکه‌های اجتماعی و ایمیل و سایر شیوه‌ها حتی نامه پستی به این گزارشگر جدید که بزودی فعالیت خودش رو آغاز خواهد کرد برسونن.
پرسش: تا جایی که میدونم در تمام سال‌های گذشته آمریکا روی نقض حقوق بشر مردم ایران نمی‌رفت و بیشتر دنبال تروریسم و هسته‌ای و موشکی رژیم بود؛‌ چی شده که یکدفعه الان باب حقوق بشر رو در مقابل رژیم باز کرده و این چه تاثیری داره؟
بهزاد نظیری: عرض می‌کردم که در این ۳۰ سال سیاست آمریکا اساساً حقوق مردم ایران رو نادیده گرفته بود و بیشتر دنبال همین مماشات و زد و بندهایی بود که خب درواقع قیمتش هم این مقاومت و مجاهدین پرداختن که مجاهدین رو در لیست تروریستی گذاشتن که در دوران بوش که با حمله به عراق باعث شدکه دست رژیم در عراق بازبشه و اون جنایات و کشتارها که در اشرف صورت گرفت و اون حماسه‌هایی که مجاهدین بعدش آفریدن چه در دوران اوباما که مردم ایران می‌گفتن اوباما یا با اونا یا با ما که اینطوری سیاست آمریکا درواقع قیام مردم ایران رو در سال ۱۳۸۸ نادیده گرفت و دستش رو به سوی احمدی نژاد و خامنه‌ای دراز کرده بود و نامه می‌نوشت برای اونها برای مسئله اتمی گره‌ای از کار خودش باز کنه. بنابراین سیاست آمریکا همواره این بوده اگر امروز میخوام به این هموطن عزیزمون بگم که می‌بینید سیاست آمریکا چرخیده و چه رئیس جمهور آمریکا چه وزیر خارجه‌اش اخیراً و چه همین تحریهایی که همین الان اشاره می‌کردیم تحریمهای حقوق بشری که موضوع این برنامه هست همین‌ها مسئله حق و حقوق مردم ایران رو اشاره میکنن مال اون سیاستی است که اشاره کردم به بن بست رسیده. نه فقط در آمریکا در کل غرب، غرب توهمی داشت که در درون این رژیم میتونه مدره ای پیدا کنه برای همین سعی می‌کرد مسئله حقوق مردم ایران مسئله حقوق بشر رو همواره مکتوم نگه داره یا به مسائل سطحی در این زمینه بپردازه. الان با توجه به اینکه اون سیاست مماشات، سیاست زد و بند سیاست سازش با این رژیم سرش به سنگ خورده و دیگه فهمیدن که از درون این رژیم جوابی نداره، بلکه دیگه باید به اراده مردم ایران توجه کرد و بخصوص قیامی که در ابتدای سال میلادی در دی ماه امسال شاهدش بودیم و قیامی که امروز شاهد هستیم از طریق اعتصابها و از طریق سایر قیامها در شهر قهرمان کازرون و در سایر شهرها اعتصاب گسترده کامیونداران اعتصاب سایر اقشار معلمین پرستاران پزشکان همین چیزی که سرتاسر ایران رو فراگرفته کشاورزان در اصفهان در ایذه در سایر جاها اینها که رژیم رو فلج کرده واینها که صدای مردم ایران رو بلند کرده، همین‌ها خودش رو به سیاست ابرقدرت یک دنیا هم بله تحمیل کرده. مردم قهرمان ما امروز شاهد هستن که چطور وقتی صدای فریادشون رو مصمم و با جرات با دلاوری با شجاعت بلند میکنن چطور سیاسیتهای بین المللی ناگزیرن که به چنین اراده‌ای پاسخ بدن و این هم در امتداد همون هست، بنابراین سیاست آمریکا البته این رو هم خدمت تون عرض کنم که تلاشهای این مقاومت بی وقفه بوده در همین کنگره آمریکا حتماً از شبکه تصویری شما هم پخش شده و سایر شبکه‌های اجتماعی این رو گسترده پخش کردن در کنگره آمریکا لوایحی به تصویب رسید همین در اردیبهشت گذشته لایحه‌ای بود که وادار می‌کرد دولت آمریکا رو یعنی کنگره وادار می‌کرد دولت آمریکا رو که مسئله نقض حقوق بشر در ایران رو مورد توجه قرار بده، سال قبل هم باز یک لایحه دیگه ای ناشی از تلاش و کوشش دفتر شورای ملی مقاومت در آمریکا در واشنگتن به تصویب رسید و اینها هم البته عوامل موثری بوده که امروز شاهد هستیم که دولت آمریکا درواقع اومده و حقوق مردم ایران و نقض حقوق بشر در ایران رو مورد توجه قرار میده و این رو به صورت یک عامل تحریم رژیم بعنوان یک فاکتوری در اعمال تحریمهای شدید نسبت به رژیم وارد معادلات خودش میکنه
مجری: با تشکر که در این برنامه بودی و به سؤالات هموطنان مون جواب دادی. در آخر اگر صحبتی داری با بینندگان بفرمایید
بهزاد نظیری: منم خیلی ممنونم از فرصتی که در اختیار من قرار دادید برای اینکه بتونم با هموطنان عزیزم اگر چه هزاران کیلومتر ازشون دور هستم ولی دلهامون به هم نزدیکه قلبهامون باهم می تپه و قلبهای ما برای یک ایران آزاد می تپه ایران آزادی که البته با این خون ۱۲۰ هزار شهیدی که در این سالها ریخته شده و ۳۰ هزار دلاور قهرمان قتل عام ۶۷ و حتماً هم با تلاش و کوشش همه شما هموطنان عزیز و دلاوران کانونهای شورشی به زودی محقق خواهد شد و بساط و دودمان این آخوندهای جنایتکار رو به زباله دان تاریخ خواهد انداخت برای همه تون آرزوی پیروزی و موفقیت دارم و بخصوص برای شبکه تصویری شما که چنین کار با ارزشی رو رو برای افکار عمومی دنبال می‌کنید.
درهمین زمینه :